در بخشی از این رمان میخوانیم: «نیروهای دشمن به اشتباه فکر میکنند که من همرزمانم را کشتهام، به همین خاطر مثل اسرای جنگی با من رفتار نمیکنند. اصلا حال خوبی ندارم. از چشمای باز نفر جلویی میترسم. طوری نگاهام میکند انگار گناه بزرگی مرتکب شده ام، گناهی که باید تقاصش را به بدترین شکل ممکن پس بدهم. فرماندهی دشمن به طرفم میآید. لبخندی میزند و به زبان خودشان چیزهایی میگوید. کمکام میکند بلند شوم. برای آخرینبار نگاهی به افراد گروه میاندازم. انگار همگی آرام خوابیدهاند...»
«چهارمین در»، «فرمانده، ما برای چه میجنگیم؟»، «نفر آخر» و «گاو مجسم» از کتاب های احمدخانی هستند.
رمان «بی نامی» نوشته غلامرضا احمدخانی، در 176 صفحه، با بهای یازده هزار و 500 تومان از سوی انتشارات روزنه روانه بازار کتاب شد.
نظر شما