پنجمين شب شعر ترانگيزان برگزار شد
محقق: جنگ نگذاشت شعر انقلاب زبان بگشايد/ کاکایی: کاش تنها اهالی ادبیات برای ادبیات تصمیمگیری کنند
جواد محقق در پنجمين شب شعر «ترانگيزان» گفت: شعر انقلاب بهقدر کافی نتوانست به خود انقلاب و آن رويداد بزرگ تاريخي كه ايمان و آرمان نسل ما و نسلهاي پيش از ما بود بپردازد. دليل اين امر روشن است؛ در آن روزگار هنوز شاعران انقلاب و شعر انقلاب چنان كه بايد و شايد زبان نگشوده بودند و به همين دليل امروز شعر انقلاب مجموعه پر و پيماني نيست.
محقق در این نشست گفت: مشكل شعر انقلاب در زمينه ادبيات داستاني هم وجود داشت با اين تفاوت كه ادبيات داستاني با گذشت روزگاران بيشتر و تجربههاي انبوه ميتواند به اين اوج برسد در حالی که شعر باید به صورتي سريعتر وارد ميدان شود و در خلال حادثه به وجود بيايد. اتفاقي به نام جنگ تحميلي زودتر از آنكه شعر انقلاب زبان باز كند و چهرههاي خودش را بشناساند به وقوع پيوست و با تمام حجم خودش، بخش عمدهاي از كشورمان را تحت تأثير قرار داد و زندگي تك تك افراد را زير نفوذ خود گرفت.
اين شاعر افزود: جنگ تحميلي باعث شد شعري كه بايد بزرگداشت انقلاب باشد به سمت و سوي دفاع مقدس سوق پيدا كند و به همين دليل در همه سالهايي كه شبهاي شعر انقلاب برگزار ميشد به دلیل شخصيت عظيم امام خميني(ره) عمده شعرها در قامت بلند آن رهبري كمنظير جهاني منحصرانه به ايشان محدود ميشد.
محقق افزود: اميدوارم شاعراني كه هنوز دلبسته اين آرمان و ايمان هستند بتوانند اين كمبودها را به مرور جبران كنند تا اين حوزه هم به دليل ارزشهاي تاريخي خودش در ادبيات انقلاب برگهاي زرين ديگري را رقم بزند.
جشنواره شعر فجر از زبان دبير علمي
پرويز بيگي حبيبآبادي نيز كه به عنوان دبير اين شب شعر حضور داشت گفت: خيليها ميخواستند امشب شعر بخوانند اما طي برنامهريزيهايي كه شده قرار بود دوستاني شعرخواني كنند كه در سالهاي قبل مسئوليتي در جشنواره بينالمللي فجر داشتند و بديهي است تصميمي كه گرفته شده به شاعراني كه در اين زمينه فعاليت داشتند منحصر ميشود. من از همه شاعراني كه ميخواستند امشب شعرخواني كنند عذرخواهي ميكنم به اعتبار اين شعر كه «ز ياران كينه هرگز در دل ياران نميماند/به روي آب جاي قطره باران نميماند».
اسماعيل اميني، دبير نهمين جشنواره بينالمللي شعر فجر نيز در اين نشست گفت: در نهمين جشنواره شعر فجر همه كتابهاي منتشر شده در سال 1392 را بررسي ميكنيم، بنابراين نيازي نبود كه به همه فراخوان بدهيم و بگوييم كه كتاب ارسال كنند. آمار تعداد كتابهاي منتشر شده در زمينه شعر در سال گذشته دست من نيست و دوستان در دبيرخانه جشنواره شعر فجر شمار اين كتابها را به شكل دقيق ميدانند.
وي افزود: ما در سه حوزه به بررسي كتابها پرداختهايم. يكي شعر كودك و نوجوان ديگري شعر بزرگسال و سومي كتابهايي كه درباره شعر نوشته شدهاند. همه كتابهايي كه منتشر شده مورد بررسي قرار خواهد گرفت و در آييننامهاي تدوين شده كه سالهاي بعد نيز چنين باشد و به نوعي جايگزين كتاب سال بشود. جايزه اين جشنواره نيز معادل جايزه كتاب سال است. يعني كتاب سال كه 30 سكه بهار آزادي به برگزيدگانش جايزه ميداد جايزه نهمين جشنواره شعر فجر هم طبق اين نامه معادل همان جايزه نقدي كتاب سال است.
اين شاعر ادامه داد: مهمترين فايده جايزه كتاب سال اين است كه همه كتابها ديده ميشود و موكول به اين نيست كه در جشنواره شركت كنند. طبعاً برخي شاعران در جشنواره شركت نميكنند و به دلايل مختلف آثارشان را به جشنواره ارسال نميكنند يا حتي باخبر نميشوند اما در وضعیت موجود همه توان شعري كشور بررسي ميشود. سويه ديگر اين موضوع آن است كه كتاب مقولهاي تثبيت شده است و وقتي تعدادي شعر ميفرستند معلوم نيست كه اين تعداد چهقدر است اما در زمينه كتاب همانطور كه گفتم با مقولهاي تثبيت شده سر و كار داريم و سال آينده نيز كتابهاي جديدتر بررسي ميشود. بخش مهمتر ديگرش هم اين است كه انتساب شعر به شاعر كه در دورههاي قبل مشكل ايجاد ميكرد در جشنواره امسال برطرف شده است. قبلاً نميدانستيم كه آيا فلان شعر واقعاً متعلق به فلان شاعر هست يا نه.
وي در پاسخ به پرسشي درباره داوريهاي جشنواره نهم گفت: طبق آييننامه داوران و برگزاركنندگان و عضو هيأت علمي و آنهايي كه قضاوت علمي ميكنند نميتوانند در بخش رقابتي جشنواره شعر فجر با كتابهايشان به رقابت با ديگر شاعران بپردازند. گاهي اين اتفاق ميافتد كه در برخي بخشها، داوري در بخشي به قضاوت در مورد كتابها ميپردازد و در عين حال در بخشي ديگر كتاب خودش داوري ميشود اما طبق آييننامه امسال داور به هيچ وجه نميتواند در بخش رقابتي حضور داشته باشد.
شعرخواني عبدالجبار كاكايي
عبدالجبار كاكايي، شاعر و دبير هشتمين جشنواره شعر فجر نيز در شب شعر ترانگيزان گفت: سال گذشته در مصاحبه مطبوعاتيام به عنوان دبير هشتمين جشنواره شعر فجر گفتم آرزويم اين است كه جشنواره شعر فجر به نهادي خارج از دايره وزارت ارشاد محول شود و آنها اين جشنواره را برگزار كنند و اين دوره آخرين دورهاي باشد كه وزارت ارشاد جشنواره شعر را برگزار ميكند. خدا را شكر ميكنم كه اين آرزو تا حدودي محقق شد و آرزوي دومم اين است كه اهالي ادبيات يعني كساني كه اينجا نشستهاند براي ادبيات تصميمگيري كنند و اجازه ندهند كه در حلقه رسانههايي كه به هر حال به خط و خطوط سياسي متصلاند، جريانهاي علمي و جشنوارههاي ادبي ما را به سمت و سويي كه دوست دارند بكشانند. به حمدالله اتفاق خوبي رخ داد كه بنياد شعر و ادبياتداستاني باني اين جايزه شده است.
شاعر مجموعه شعر «حبس سكوت» گفت: من هم فكر ميكنم كه سال گذشته صحبت اين شد كه كتاب در جشنواره مورد بررسي قرار بگيرد يا شعر. مخالفان كتاب استدلالهايي داشتند و ميگفتند شعرهايي كه در يك مجموعه است نميتواند نماينده آثار يك شاعر باشد و در ضمن تاريخ هم در ذيل همه آنها ذكر نميشود. در ضمن آثار ضعيف و قوي در كتابها در كنار يكديگر چاپ ميشود. ملاك اين بود كه تعدادي اثر كه نشاندهنده حيات ادبي شاعر در آن سال باشد به انتخاب خود شاعر ارسال شود كه 10، 15 قطعه شعر بود و شاعر در واقع با آن قطعات زندگي ادبي خودش را در سال 92 ثابت كرده باشد.
اين غزلسرا اضافه كرد: همچنين مشكلي براي مميزي كتابها داشتيم كه من در اين باره نامهنگاري كردم تا موضوع حل شود كه خودش به بحراني تبديل شد و هم در واقع دوستان كانون نويسندگان اعلام كردند كه يك جشنواره نبايد مدعي رفع توقيف كتابها باشد و اين كار وظيفه كانونهاي خصوصي است. همچنین برخي سايتها و رسانهها خواسته ما را كه رفع توقيف كتابها بود، گويي پا از گليم درازتر كردن تلقی کردند. به هر روی موضوع كتاب به گونهاي پيش رفت كه به بخش جنبي جشنواره رفت و ملاك همان تعداد آثاري شد كه با فراخوان به دبيرخانه ارسال كردند.
اين ترانهسرا توضيح داد: اين موضوع نقايصي هم دارد. اما به گمانم بهترين شكل جشنواره شعر اين است كه كتاب برگزيده شود اما در روزهاي موسوم به جشن انقلاب تريبونهايي تعريف شود تا صداهايي كه از مجاري قانوني كتاب و اثر منتشر ميكنند و هويت ادبي دارند بدون در نظر گرفتن علايق و سلايقشان امنيت را از سوي تريبونها حس كنند تا آنها هم حرفشان را بزنند و شعرخواني كنند.
شاعر مجموعه شعر «زنبيلي از ترانه» يادآور شد: امروز كه به اينجا دعوت شدم به آقاي بيگي و افشين علا زنگ زدم تا مطمئن شوم كه دعوتم مانند دعوتهايي كه در اين يكسال اخير از من ميشود و بعد لغو ميشود، پابرجاست يا نه. مطمئن شدم كه اين دعوت لغو نشده و دريافتم بنياد شعر و ادبيات داستاني آنقدر شهامت دارد كه از كسي توصيه نپذيرفته است. تا به حال دوستان شاعري كه حسن نظر داشتند مرا در اين يكسال دعوت كردهاند اما معمولاً با توصيههايي شعرخوانيهاي من لغو شده است.
كاكايي گفت: مجموعهاي از كارهاي جديدم هست كه شعرهاي آزاد و چند غزل جديد را دربرميگيرد و در حال و هواي غزل امروز است. من غزل را با همان شكل متعادل سنتي-نو كه سعي ميكند هم مباني سنت را حفظ كند و هم حرفهاي جديد داشته باشد و با آن دستاندازيهايي كه شكل اتفاقات زباني و مضمونيابي و نكتهپردازي هايي كه من به شكلي به آنها ميگويم «جنغولكبازي» كه غزل مدرن را ميسازد تجربه ميكنم. در اين مجموعه تعدادي از اين كارها موجود است و آقاي سيدمهدي شجاعي زحمت چاپ اين كتاب را ميكشند و در نشر نيستان منتشر ميشود كه اميدوارم به نمايشگاه امسال برسد. همچنين «حبس سكوت» نيز تا چند وقت ديگر به چاپ دوم ميرسد.
كاكايي در پنجمين شب شعر ترانگيزان غزلي عاشقانه خواند:
«ساده از دست ندادم دل پر مشغله را
تا تو پرسيدي و مجبور شدم مساله را
من برادر شده بودم و برادر بايد
بخت بيدار رعايت بكند قافله را
دهه شصتي ديوانه يك بار عاشق
خواست تا خرج كند آن كوپن باطله را
عشق آن هم وسط نفرت و باروت و تفنگ
دانه انداخت و از شرم نديدم تله را
و تو خنديدي و از خاطرهها جا ماندم
با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را
عشق گاهي سبب گم شدن خاطرههاست
خواستم باز كنم با تو سر اين گله را»
در پنجمين شب شعر ترانگيزان که در بنياد شعر و ادبياتداستاني ايرانيان برگزار شد، بيوك ملكي، حسين اسرافيلي، مصطفي محدثي خراساني، محمود اكراميفر، حميدرضا شكارسري و افشين علا نيز شعرخواني كردند.
نظر شما