جمعه ۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۹
هر «کاغذ رنگی» کتاب نیست/ نگاهی به یکی از برنامه‌های سیما با موضوع کتاب

شبکه‌های مختلف تلویزیونی برنامه‌های گوناگونی را با موضوع «کتاب» تولید و عرضه می‌کنند. در اغلب این برنامه‌ها ممکن است شاهد حضور پررنگ عنصر «کتاب» باشیم اما با تماشای برخی از آنها متوجه می‌شویم جز تغییری اندک و ساده، بخش عمده‌ای از برنامه همان تکرار مکررات برنامه‌های دیگر است. برنامه «کاغذ رنگی» که این روزها از شبکه چهار سیما پخش می‌شود نیز تا حدود زیادی با این آسیب مواجه است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ مرتضی فتحی: شبکه چهارم سیما که در میان شبکه‌های دیگر سیما به «شبکه فرهیختگان» و «شبکه نخبگان» شهرت دارد، چندهفته‌ای است پخش برنامه‌ای تازه با نام «کاغذ رنگی» را در حوزه کتاب آغاز کرده است. این برنامه به تهیه‌کنندگی محمود فاتحی عرضه می‌شود که در شبکه چهار سابقه تولید و اجرای برنامه‌های مختلفی را در حوزه فرهنگ و هنر دارد. برنامه هر چند محصول «گروه معارف و اندیشه دینی» این شبکه است اما شاهد محتوای معارفی و دینی در این برنامه نیستیم. حتی سروشکل کلی برنامه شباهتی به دیگر آثار تولیدشده با موضوع کتاب در شبکه چهارم سیما ندارد و کلیت برنامه به‌گونه‌ای است که این حس را در بیننده تقویت می‌کند که به‌جای شبکه چهار، در حال تماشای این برنامه در شبکه سه یا شبکه آموزش است!
 
با این‌که فلسفه و منطق تقسیم‌بندی شبکه‌های مختلف سیما به شبکه‌های گوناگون بر این اساس استوار است که هر شبکه با بهره‌گیری از طیف خاصی از مخاطبان، در درجه اول نیازهای آنها را پاسخ گوید، برنامه‌ای از جنس «کاغذ رنگی» به‌واسطه سروشکل و فضای فانتزی آن، نحوه اجرای مجری، نحوه پردازش موضوع‌ها و...به‌هیچ‌وجه تناسبی با مأموریت‌های شبکه چهار ندارد و بعید است مخاطب فرهیخته این شبکه را جذب خود کند. فضای برنامه بیشتر جوانانه است و به‌واسطه بهره‌گیری فراوان ـ و البته افراطی ـ از وله ها و افکت‌های مختلف تصویری، بیشتر به ریتم شبکه‌های جوان‌پسند نزدیک شده و گاهی بیننده را به یاد «فیلم عروسی» می‌اندازد! درست است که یک برنامه تلویزیونی باید از عنصری به نام «تصویر» بهره بگیرد و محتوای خود را به جذاب‌ترین شکل ممکن عرضه کند اما گاهی افراط در بهره‌گیری از این امکانات تصویری که به لطف پدیده‌های نوظهور دیجیتال بسیار ساده هم شده،به محتوا لطمه وارد می‌کند.
 
سردبیری و محتوای برنامه
حضور «سردبیر» در اغلب برنامه‌های تلویزیونی پدیده‌ای رایج نیست و در اغلب برنامه‌ها «تهیه‌کننده» علاوه بر مسئولیت کُل برنامه، مسئول محتوای برنامه نیز هست. حضور سردبیر در یک برنامه تلویزیونی باهدف افزایش محتوای آن انجام می‌شود. در برنامه «کاغذ رنگی» هم احسان رضایی به‌عنوان سردبیر حضور دارد که به‌واسطه حضور در هفته‌نامه «همشهری جوان» چهره‌ای شناخته‌شده در حوزه کتاب است؛ شاید به همین دلیل است که محتوای این برنامه بیشتر شبیه نسخه تصویری این مجله جوان‌پسند است اما انتقادی جدی از همین ناحیه به برنامه مذکور وارد است و آن‌هم ارائه نشدن محتوایی تازه در قالب برنامه مذکور است.
 
در هر قسمت از این برنامه، یکی از چهره‌های مطرح ادبی کشور مقابل دوربین قرار می‌گیرند. دوربین به خانه آنها می‌رود و طی پرسش و پاسخ میان سردبیر و میهمان، نکاتی درباره حرفه و زندگی شخصی نویسندگانی همچون ابوالفضل زرویی نصرآباد، اسدالله امرایی و مصطفی رحمان دوست بیان می‌شود. آنچه در این بخش عنوان می‌شود به‌سادگی می‌توان در قالب مصاحبه‌های این هنرمندان نیز مطالعه کرد. از این حیث در چنین بخشی برنامه کاغذ رنگی حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد. در بخش‌های معرفی کتاب نیز آنچه معرفی می‌شود، تقریباً همان کتاب‌هایی است که به‌طورمعمول در رسانه‌ها موردتوجه قرار می‌گیرند، با این تفاوت که اگر یک خبرگزاری یا روزنامه امکان معرفی کتاب به شکل مفصل و با مشخصاتی همچون نام ناشر، قیمت، شمارگان، محتوا و... را دارد تا به مخاطب قدرت تصمیم‌گیری درباره کتاب برای خرید آن را بدهد، در چنین برنامه‌ای این محدودیت وجود دارد که از خلال اطلاعات اندک، ناقص و دست و پا شکسته ای که درباره بسیاری از کتاب‌ها ارائه می‌شود، نمی‌توان درباره خرید یا عدم خرید آن تصمیم گرفت. البته برنامه معمولاً یک یا چند کتاب را نیز به شکلی ویژه و برجسته معرفی می‌کند که عمدتاً آثار انتشاراتی‌های خاص یا دولتی است! این ایراد به برنامه وارد است که فاقد عنصر «کشف» است و همین مساله از تازگی برنامه می‌کاهد.
 
در بخش‌هایی مانند تقویم تاریخ یا معرفی کتاب با موضوعی خاص مشخص نیست چه منطقی حاکم است. مثلاً در برنامه روز 25 دی، اخبار تقویم تاریخ به اخبار گذشته می‌پردازد حال‌آن‌که چنین برنامه‌ای باید رویکردی پیشرو داشته باشد و اتفاق‌های تاریخی و مناسبتی هفته آینده را مطرح کند.
 
 از دیگر اشکال برنامه «لحن» آن است. برنامه‌هایی از این جنس اتکای فراوانی به «مجری» دارند. مارال دوستی از معدود چهره‌های رادیو و تلویزیون است که در برنامه‌های این‌چنینی حضور دارد. او در برنامه کاغذ رنگی، یک‌بار با پوشش زنان قجری حاضر می‌شود و بار دیگر با پوششی کاملاً رسمی. در یک قسمت جلو دوربین چای می‌ریزد تا راحتی خود با مخاطب را تداعی کند و در قسمتی دیگر بسیار رسمی است. حتی در خود برنامه نیز قسمت‌هایی کاملاً بی‌ربط وجود دارد که تناسبی با کلیت برنامه ندارد. مثلاً در یک قسمت، گروه سازنده برنامه به مدرسه‌ای می‌روند که در آن دانش آموزان در مقابل دوربین درباره کتاب حرف می‌زنند و دانش‌آموزی «فردوسی» را با «عادل فردوسی پور» اشتباه می‌گیرد! این سبک از برنامه و نوع لحن آن یادآور برنامه‌های جُنگ مانند و کشکول گونه‌ای است که در آن هر محتوایی قابل‌عرضه است حال‌آن‌که برنامه‌ای که برای شبکه‌ای مانند چهار تولید می‌شود، باید شخصیت و چارچوب خاصی داشته باشد و تکلیف مخاطب مشخص شود. مثلاً اگر قرار است در این برنامه‌ای آیتمی درباره نحوه داستان‌نویسی ببینیم، چرا این آیتم یک هفته پخش می‌شود و هفته دیگر پخش نمی‌شود؟
 
آیا هنوز در بر همان پاشنه می‌چرخد؟
 
رویکرد صداوسیما به موضوع کتاب مساله‌ای است که با اعتراض بسیاری از اهالی قلم مواجه است. «توجه جانبدارانه به برخی آثار خاص و عدم فراگیری»، «عدم بهره‌گیری از محتوای کتاب‌ها در تولیدات تلویزیونی»، «حضور تعداد اندکی از نویسندگان در برنامه‌های مختلف» و...برخی از این ایرادهاست. در چنین موقعیتی برنامه «کاغذ رنگی» نشان می‌دهد که «در» همچنان بر «پاشنه» گذشته می‌چرخد و صرفاً ممکن است بسته‌بندی و نحوه ارائه این برنامه‌ها تغییر کند و این بار برنامه‌ای در ظاهری فانتزی و بسته‌بندی شیک عرضه شود اما در سیاست و رویکردی نهایی به این زودی‌ها تغییری حاصل نمی‌شود. بسته‌بندی جدید سیما در برنامه‌ای با موضوع کتاب هم که در هفته‌های اخیر، پنجشنبه‌شب‌ها ساعت 22 و 30 دقیقه عرضه می‌شود، با تکیه بر محتوای اینترنتی و نیز مطالبی به‌کرات تکرار شده، صرفاً به صورتی شیک و زیبا عرضه می‌گردد و فاقد محتوایی جدی و تأمل‌برانگیز است. به همین دلیل نمی‌توان هر «کاغذ رنگی» را برنامه‌ای صد در صد کتابی دانست؛ در لابه‌لای این کاغذهای رنگی، کتاب به شکل واقعی فقط به‌اندازه چندتکه امکان ظهور و بروز دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها