چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۷
فکر می کنند همین که هورا بکشیم و مبارک باد بگوییم کافی است

سوسن طاقدیس با بیان اینکه به روز جهانی کودک توجه زیادی نمی‌شود، گفت: شاید عده‌ای اصلا نمی‌دانند برای چنین روزی چه کارهایی باید کرد و چرا اصلا روزی به عنوان روز جهانی کودک نامگذاری شده است.آنها فکر می‌کنند همین که هورا بکشیم و مبارک باد بگویی کافی است؛ درحالی که چنین روزی باید آغازی باشد برای بررسی مسایل و مشکلات بچه‌های طبقه‌های مختلف جامعه،‎ از مرفه گرفته تا نیازمند.

سوسن طاقدیس در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) درباره جایگاه روز جهانی کودک در ایران اظهار کرد: اینکه یک روز از 365 روز سال را به کودک اختصاص داده‌اند، نشان از اهمیت کودکان و مسایل مربوط به آنها در سطح جهان دارد تا ما به این مساله توجه کنیم، اما در کشور ما توجهی به اهمیت این قضیه نشده است. در کشور ما سعی می‌شود به این روز توجه‌های ظاهری و کم‌خرج بشود؛ باید توجه داشت که این توجه‌های ظاهری و اینکه به همدیگر تبریک و شادباش بگوییم کافی نیست و باید برنامه‌های خاص‌ به صورت عملی‌تر و چشمگیرتر اجرا و در این خصوص برنامه‌ریزی شود.

وی افزود: متاسفانه به این مورد توجه زیادی نمی‌شود، شاید هم عده‌ای اصلا نمی‌دانند برای چنین روزی چه کارهایی باید کرد و چرا اصلا روزی به عنوان روز جهانی کودک نامگذاری شده است. آنها فکر می‌کنند همین که هورا بکشیم و مبارک باد بگوییم کافی است،درحالی که چنین روزی باید آغازی باشد برای بررسی مسایل و مشکلات بچه‌های طبقه‌های مختلف جامعه، از مرفه گرفته تا نیازمند.

نویسنده «شب و شیطان و شمشیر» گفت: روز جهانی کودک باید سرآغازی باشد برای یک برنامه‌ریزی طولانی مدت و منسجم در حوزه کودکان، برنامه‌ای که براساس آن بتوان راهکارهای سودمندی برای حل مشکلات ارایه داد و بودجه و انرژی و سرمایه‌های مادی و معنوی لازم به آن اختصاص داده شود. ما باید در طول سی سال گذشته برنامه‌ریزی‌های بلند مدتی می‌داشتیم و اکنون بررسی می‌کردیم که کدام‌یک نتیجه بخش بوده و کدام نبوده و دلایلش را بررسی می‌کردیم.

سیاستگذاران ما، ادبیات و کتاب را نمی‌شناسند
طاقدیس تصریح کرد: مشکل اصلی این است که سیاستگذاران ما، ادبیات و کتاب را نمی‌شناسند و نمی‌دانند کاربرد آن چیست و کجا باید از آن استفاده شود، یعنی همان چیزی که روز جهانی کودک به دنبال آن است. در اکثر موارد می‌بینیم که مسئولان می‌خواهند مسایل و مشکلات فرهنگی مخاطبان یا نویسندگان را  با تمهیداتی مانند برگزاری نمایشگاه‌های کتاب، جشنواره‌ها و اهدای جوایز اندک حل کنند و با وجود اینکه می‌بینند حل نمی‌شود، بازهم ادامه می‌دهند و سعی نمی‌کنند از راهکارهای جدید استفاده کنند.

بزرگترین صدمه‌زننده به حوزه کتاب و ادبیات، آموزش و پرورش است
وی ادامه داد: به عقیده من بزرگترین صدمه‌زننده به حوزه کتاب و ادبیات، آموزش و پرورش است،درحالی که نظام آموزشی تمام دنیا یکی از پایه‌های اصلی برنامه ریزی روز جهانی کودک است. در کشور ما آموزش و پرورش و شبکه آموزشی به نحوی اداره می‌شود که کتاب غیردرسی و مطالعه آزاد را مخل سواد می‌دانند. ازطرفی عملا حجم کتاب‌های درسی آنقدر سنگین است که کودک دیگر فرصتی برای مطالعه کتاب‌های غیردرسی ندارد. با این روش کودکان و نوجوانان فقط با سختی‌های مطالعه اجباری آشنا می‌شوند و این سختی‌ها به گونه‌ای است که در بزرگسالی کاملا از کتاب و کتابخوانی زده می‌شوند. 

دسترسی بچه‌ها به کتاب کم است
این نویسنده کودک و نوجوان یادآوری کرد: حقیقت این است که دسترسی بچه‌ها به کتاب کم است و کتابخانه‌ها پر از کتاب‌هایی است که کودکان و نوجوان دوست ندارند و برایشان جذاب نیست، از سوی دیگرکتاب‌هادرمدارس توسط مربیان بی تجربه انتخاب می‌شود، مربیانی که اطلاعات زیادی درباره کتاب و سلایق بچه‌ها ندارند و نمی‌توانند به خوبی کتاب‌ها را  معرفی کنند. روز جهانی کودک در اصل روز استعدادیابی و کتابخوان‌یابی است اما ما در این حال با وضعیتی روبروییم که کتاب‌های خوبی  که حتی به عنوان کتاب سال هم معرفی می‌شوند رنگ چاپ مجدد را نمی بینند.

وی افزود: مگر در طول هر 10 سال چند کتاب خوب و شاهکار نوشته می‌شود؟ به عنوان مثال کتاب «جوجه اردک زشت» ازجمله کتاب‌های مشهوری است که دهها سال پیش نوشته شده، اما به طور مرتب تجدید چاپ می‌شود و برداشت‌های مختلفی از آن می‌شود و دامنه فروشش در روزجهانی کودک 10 برابر می شود، زیرا در سایر کشورها می‌دانند که هرسال در ادبیات یک شاهکار خلق نمی‌شود، لذا زمانی که کتاب خوبی تولید می‌شود، مدام تجدید چاپ می‌شود تا نسل‌های آینده هم بتوانند از آن استفاده کنند. 

هدف، فقط پرکردن بیلان سالانه ناشران است
طاقدیس بیان کرد: امروزه هدف، فقط پرکردن بیلان سالانه ناشران است که بگویند امسال 100 یا 300 کتاب جدید چاپ کرده‌اند، درحالیکه مشخص نیست چه تعداد از این آثار ارزش ادبی و فرهنگی دارد. یکی از اهداف روزی به نام روز جهانی کودک این است که وقتی گوهری از  دریای تیره و توفانی ادبیات کودک و نوجوان بدست می‌آوریم، درست نیست که در لای پارچه کهنه‌ای بپیچیم و در انبار تاریخ بگذاریم، بلکه باید آن‌را نشر داده و در دسترس نسل‌های آینده قرار دهیم. ادبیات ما باید به سمتی برود که مخاطبان می‌خواهند و می‌پسندند. امروزه مخاطب می‌خواهد به موفقیت برسد و به دنبال راهی برای برون رفت از مشکلاتش است و باید در ادبیات به این موضوع توجه شود.

نویسنده کتاب «این صدای دماغ کی بود؟» گفت: متاسفانه در کشور ما مسایل مختلف چندان جدی گرفته نمی‌شود و سطحی به آنها پرداخته می‌شود که روز جهانی کودک هم جزئی ازآن است، درحالی که در سایر کشورهای موفق اینگونه نیست. مسئولان ما تا چه اندازه به کارهایی که در کشورهای دیگر انجام می‌شود توجه می‌کنند و آنها را مورد بررسی قرار می‌دهند تا ببینند از اینهمه برنامه‌ای که آن کشورها اجرا می‌کنند کدامیک با کشور ما مطابقت دارد و قابل اجراست؟

وی افزود: می‌بینیم هرساله بودجه و وقت زیادی صرف برگزاری نمایشگاه‌های کتاب می‌شود، نمایشگاه‌هایی که بعد از پایان یافتنش بررسی چندانی بر روی کارکرد آن یا اینکه چه کتاب‌هایی پرفروش بوده چه کتاب‌هایی کم فروش و چه دلیلی داشته که این اتفاق افتاده است، نمی‌شود؛ همچنین به اینکه نویسندگان ما تا چه اندازه آرامش فکری دارند تا بتوانند آثار خوبی بیافرینند، توجهی نمی‌شود و یا به این مساله مهم پرداخته نمی شود که نویسندگان ما چرا مجبورند به خاطر امرارمعاش سراغ شغل‌های دیگر و کارهای اداری‌ بروند وخلاقیتشان بخشکد؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها