چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۰
شب‌نشيني باشکوه غلامحسين ساعدي/ کتاب جامعه‌شناسی خانواده ایرانی از نگاه آزاد ارمکی/انتقادهای جواد مجابي درباره سرقت آثار اردشير محصص

امروز چهارشنبه نوزدهم شهریور 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، آرمان، اطلاعات، فرهیختگان، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با دکتر تقی آزاد ارمکی، ایرج زبردست و منوچهر صانعی‌دره‌بیدی از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز چهارشنبه نوزدهم شهریور 1393 روزنامه‌های‌های ایران، شرق، آرمان، اطلاعات، فرهیختگان، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند.

کتاب در روزنامه ایران

مخاطب شناسی، شرط پویایی اقتصاد فرهنگ
روزنامه ایران در صفحه اول یادداشتی با عنوان «مخاطب شناسی، شرط پویایی اقتصاد فرهنگ» از دکتر محمد مهدی مظاهری منتشر کرده که می گوید: صنایع فرهنگی، برای هر جامعه به مثابه هویت و سرمایه است و نقطه عطفی است که می‌تواند از شیوع واردات کالاهای فرهنگی بکاهد و نقش مهمی در ارائه تصویر فرهنگی یک کشور یا ملت و ایجاد روابط مناسب در اقتصاد بین‌المللی دارد. از نظر تأثیر فرهنگی، صنایعی که بیشترین نفوذ را بر تمامی بخش‌های جامعه دارند، بدون شک به ترتیب اهمیت، عبارتند از: برنامه‌های تلویزیونی، نشریات و در پی آنها فیلم و کتاب، اما به لحاظ اقتصادی این سلسله مراتب متفاوت است؛ زیرا گاهی اوقات، سود کتاب به نسبت سرمایه‌گذاری انجام شده، بیشتر خواهد بود. در تولیدات فرهنگی نیازمند مخاطب‌شناسی وسیع هستیم، مخاطب‌شناسی به‌لحاظ هویت و ارزش‌های مخاطبان، طبقات مختلف جامعه، ذائقه‌شناسی برای انواع کالاهای فرهنگی و نظارت بر محتوای کالاهای فرهنگی ضروری است. بنابراین در حوزه اقتصاد فرهنگ توجه به واقعیت‌های جامعه و محصولات واقعی مطابق فرهنگ جامعه ضرورت دارد. اقتصاد فرهنگ؛ به جریانات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می‌پردازد که روی تحولات ساختاری و نهادی بخش فرهنگ و هنر در جوامع تأثیر می‌گذارد و امکانات فرهنگی و هنری برای رفع نیازها در این زمینه ضروری هستند و لاجرم در این عرصه نیازمند مطالعات و تجربیات جدید هستیم.

سقف هایی که فرو نمی ریزند
روزنامه ایران در صفحه اندیشه با دکتر تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران گفت و گو کرده‌است.  وی که کتاب «جامعه‌شناسی خانواده ایرانی» را روانه بازار نشر کرده است، می گوید: خانواده ایرانی فردگرا نشده است و تنها مسئولیت‌پذیری بیشتری را نسبت به گذشته تجربه می‌کند. مسئولیت‌پذیری در مورد انتخاب همسر، شغل، فرزندآوری،‌تربیت فرزند، آینده فرزند، سلامت جسمی و روحی فرزند و ... همه اموری است که در گذشته کمتر وجود داشته است. در گذشته ازدواج ها به سادگی صورت می‌گرفت و خانواده‌ها به سادگی تکثیر می‌شد و ماندگاری می‌یافت. امروز کار به سختی دنبال می‌شود. یافتن یک زوج مناسب برای دختر یا پسر کار ساده‌ای نیست. هزاران رفت و آمد بین خانواده‌ها برای انتخاب زوج صورت می‌گیرد. امروز کمترین امری مشکل است و بیشتر از همیشه دیده می‌شود و به صورت مسأله درمی‌آید. این است که هر روز شکوائیه زوجین نسبت به هم دیده می‌شود و کارشناسان فنی برای رفع مشکلات، حاضر می‌شوند.

معمای روشنفکری ایران
روزنامه ایران در صفحه 18مقاله‌ای با عنوان «جلال، معمای روشنفکری ایران» منتشر کرده که می گوید: از ادوارد سعید، اندیشمند بلند آوازه فلسطینی الاصل نقل است که روشنفکران، «نماد جسارت رویارویی حقیقت با قدرت» هستند. این قدرت می‌تواند از هر جنسی باشد. جلال در سراسر عمر با نمادهای مستحکمی از قدرت پنجه در پنجه بود اما در جنگ با هیچ‌کدام، پرچم سفید به دست نگرفت، خواه آن زمان که با قدرت «سنت» رودررو بود و خواه آن دوران که با قدرت «روشنفکران» سرشاخ شد. در یکی «عزاداری‌های نامشروع» را چاپ کرد و در دیگری «غربزدگی» را. پرتره آل احمد، سیمای یک روشنفکر قرن بیستمی را دارد که «ضد روشنفکر» است. به این اعتبار، جنسش در هر بازاری مشتری دارد. سنتی‌ها «خسی در میقات» را، «غربزدگی» را و «در خدمت و خیانت روشنفکران» را صورت بی‌نقاب او می‌دانند و ستایشش می‌کنند؛ نوگراها هم «مائده‌های زمینی» را «بیگانه» را و «دست‌های آلوده» را. ذات دو زیست این چهره معمایی، از او کسی ساخته که فقط شبیه خودش است و در ساختار و سلسله‌ای ثابت اسیر نمی‌شود.

کتاب در روزنامه شرق

سلوک طالقانی
روزنامه شرق در صفحه اول یاداشتی درباره آیت‌الله طالقانی منتشر کرده که می گوید: ۱۹شهریور ۱۳۵۸ هنگامه عروج بزرگمردی است که مشتاقان فراوانی دارد و حسرت نبودنش را نه‌تنها همسالانش، بلکه جوانان کنونی این سرزمین نیز احساس می‌کنند. طالقانی تفسیر می‌نوشت و با آنکه عالم اقتصاد به معنای امروزی نبود، ولی مکاتب اقتصادی را خوب می‌فهمید و به بوته نقادی می‌کشید. مبارزی نستوه بود و در موضوعات مهمی که مورد نیاز فکری جامعه بود، سخنرانی کرد. استادان، دانشجویان و فضلایی که این کتاب‌ها را خوانده و سخنرانی‌های او را گوش داده‌اند، مطالب و نکته‌های دقیقی فرا گرفته‌اند. آنها فقط پیرو محض افکار مرحوم طالقانی نیستند، بلکه نقدهایی را نیز بر اندیشه ایشان وارد می‌دانند و بخشی‌هایی از آن را نیز نپذیرفته‌اند.

و سبکباران ساحل‌ها را نصيبي نرسد
روزنامه شرق در صفحه ادبیات مطلبی درباره «غلامحسين ساعدي» منتشر کرده که دو کتاب «شب‌نشيني باشکوه» و «ترس و لرز» او تجديدچاپ شده است.
در این مطلب آمده است: شايد کمي کج‌سليقگي به نظر آيد معرفي «شب‌نشيني باشکوه» به مخاطب علاقه‌مندي که تا به حال ساعدي نخوانده است. ساعدي را با «شب‌نشيني باشکوه» نبايد آغاز کرد، که اين کتاب آغاز ساعدي است و آنچه معرف سبک ساعدي است در اين کتاب يا کمتر به چشم مي‌آيد يا اگر هست در حد رگه‌هايي است که قرار است در آينده‌اي که اکنون گذشته‌شده به بار بنشيند. «شب‌نشيني باشکوه» - دومين اثر داستاني منتشرشده غلامحسين ساعدي بعد از «خانه‌هاي شهر ري» – است که اين روزها به همراه کتاب «ترس و لرز» از طرف انتشارات نگاه تجديدچاپ شده است. «شب‌نشيني باشکوه» اولين‌بار در پايان دهه ۳۰ منتشر شد؛ دهه‌اي که در سال‌هاي آغازين آن، کودتاي ۲۸ مرداد رخ داد و جامعه ايران را از پس گشايشي کوتاه‌مدت‌ در زمستان سياسي درازمدتي فرو برد و از اين منظر اگر نگاه کنيم «شب‌نشيني باشکوه» را مي‌توان برگردان ادبي و زيبايي‌شناختي کارنامه زيستي مردم ايران در دهه اول بعد از کودتا به شمار آورد.
در ادامه مطلب آمده است: شخصيت‌هاي کتاب «ترس و لرز»، به دام‌افتادگاني مبهوت‌اند که راهي به رهايي از اين ساحل لخت و بي‌چيز ندارند. ساحلي که به ته دنيا مي‌ماند و حضور شخصيت‌ها در آن تجسمي وارونه از «سبکباران ساحل‌ها» است. اين آدم‌ها در معنايي تحت‌اللفظي، تلخ و هجوگونه، «سبکبار»اند و اين سبکباربودن وقتي به‌خوبي آشکار مي‌شود که در قصه دوم که يک شارلاتان به قصد چپاول به آبادي‌شان مي‌آيد و مي‌خواهد اجناسشان را بخرد، آنها جز مشتي آت‌و‌آشغال اسقاطي چيزي براي فروش ندارند و جالب اينکه چپاولگران گاه موجودات موهومي هستند که از ته شب تاريک و درياي توفاني، از ميان موج و گرداب‌هاي هایل از راه مي‌رسند.

چاپ تازه‌ای از «شادکامان دره قره‌سو»
روزنامه شرق در صفحه ادبیات مطلبی درباره کتاب«شادکامان دره قره‌سو» از علی‌محمد افغانی منتشر کرده که می گوید: افغانی بعد از «شوهر آهوخانم» کتاب‌های دیگری از جمله «شادکامان دره قره‌سو»، «شلغم میوه بهشته»، «سیندخت»، «بافته‌های رنج»، «دکتر بکتاش»، «همسفر» و «بوته‌زار» را نوشت. مسایلی اجتماعی مثل فقر و بیکاری و درد و رنج مردم جامعه از مضامینی است که افغانی در داستان‌هایش به شیوه‌ای رئالیستی آنها را توصیف کرده است. شادکامان دره قره‌سو بعد از شوهر آهوخانم منتشر شد و برخلاف تصوری که خود افغانی داشت، از این رمان به اندازه شوهر آهوخانم استقبال نشد. با این حال محمدعلی جما‌لزاده دی‌‌ماه سال1347 در یادداشتی کوتاه که در نشریه «نگین» منتشر شده بود، درباره افغانی و دورمان شوهر آهوخانم و شادکامان دره‌قره‌سو نوشت: «من هر دوکتاب افغانی یعنی «شوهر آهوخانم» و «شادکامان دره قره‌سو» را دو شاهکار ادبی بی‌نظیر در زمینه رمان‌نویسی اجتماعی بزبان فارسی در این عهد اخیر می‌دانم و اگر عیب و نقصی در آنها باشد نسبت بمحسنات عالی و مزایای ممتاز آن، آن را باندازه‌ای کوچک و خرد میشمارم که بگفتن و شمردن شاید هیچ نیرزد.»

یک دریچه آزادی
روزنامه شرق در صفحه ادبیات مطلبی درباره اولین کتاب از دور جدید «شعر زمان ما» درباره سیمین بهبهانی منتشر کرده که می گوید: «شعر زمان ما» عنوان مجموعه‌ای بود که محمد حقوقی در زمان حیاتش منتشر می‌کرد و در پنج‌جلدی که توسط او به چاپ رسید، تفسیر و تحلیل شعرهای پنج شاعر مطرح معاصر به دست داده شد. نیما، اخوان، شاملو، سپهری و فروغ فرخزاد شاعرانی بودند که حقوقی در عناوین جداگانه‌ای از مجموعه «شعر زمان ما» به آنها پرداخت. اما بعد از مرگ حقوقی، دوره جدیدی از این مجموعه توسط فیض شریفی منتشر می‌شود. حقوقی اندکی پیش از مرگش ادامه این مجموعه را به شریفی سپرده بود و حالا او عناوین دیگری از این مجموعه را منتشر کرده است.
اولین کتاب از دور جدید «شعر زمان ما» به سیمین بهبهانی اختصاص یافته و این کتاب که به‌تازگی به چاپ دوم رسیده توسط انتشارات نگاه منتشر شده است. کتاب با زندگینامه بهبهانی شروع شده و در ادامه به شاخصه‌ها و ویژگی‌های شعری او پرداخته شده است. در بخشی که به شاخصه‌های شعری بهبهانی اختصاص دارد، درباره یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شعری او آمده: «طبع‌آزمایی او در اوزان سنگین عروضی و خلاقیت او در کشف اوزان جدید، ریختن بن‌مایه‌های سیاسی- اجتماعی در قالب غزل و محدودیت‌زدایی مضمونی از این قالب، ته‌رنگ تغزلی بکر و مهرورزی زنانه و بسط‌دادن موضوعات متنوع، سرک‌کشیدن به زوایای زندگی خود و مردم روزگارش شاخصه‌های اصلی شعر او را تشکیل می‌دهد».

کتاب در روزنامه آرمان

«مرگ» بزرگترین رباعی سرای هستی است
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات با ایرج زبردست شاعر گفت و گو کرده که تا‌کنون از او کتاب‌های «باران که بیاید همه عاشق هستند»، «خنده‌های خیس»، « یک سبد آیینه»، «حیات دوباره رباعی»، «نامه‌های من به اوما» ، همچنین مجموعه رباعی (شکل دیگر من) چاپ و منتشر شده است که هر کدام به چاپ‌های مکرر رسیده‌اند. تازه ترین کتاب ایرج زبردست ارمغان دوست نام دارد که به زندگی و شعر سیدعلی صالحی پرداخته است. این کتاب به زودی توسط انتشارات نگاه منتشر خواهد شد. البته زمزمه رباعیات ایرج زبردست از مرزهای کشور نیز فراتر رفته، تا آنجا که رباعی‌هایش در کشور تاجیکستان به خط سیریلیک توسط آقای بختیار امینو و در انگلیس توسط گروه ترجمه آریا ترجمه و منتشر شده است.
او می گوید: همیشه فکر می‌کنم قبل از خیام یک رباعی‌سرای قهار دیگر در پهنه هستی وجود داشته و دارد که تنها یک رباعی گفته است.یک رباعی! فقط یک رباعی. آن رباعی را هم با دست‌های سردش بر پوست کشیده هستی با خط شکسته نوشته است. این شاعر بی زوال، رباعی‌اش را در گوش دقیقه‌ها که بخواند خاک پلک همه ثانیه‌ها را می‌بندد، هر چیز و هر کسی که این رباعی را بشنود سر بر بالش سراسیمه عدم می‌گذارد. باری نام این شاعر عقربه نوش مرگ است، آری مرگ، همان سایه شدید دائمی‌، که در تک تک رباعیات خیام سنگ بر دوش قدم می‌زند. شک ندارم مرگ بزرگترین رباعی سرای هستی است، مرگ تنها شاعری است که قبل از خیام رباعی سروده است.خیام شاگرد یگانه مرگ است.

کارون با طعم توت فرنگی
در ستون نقد صفحه ادبیات روزنامه آرمان مطلبی درباره سومین مجموعه شعر افسانه نجومی شاعر خوزستانی منتشر کرده که می گوید: پس از دو مجموعه‌ فینیقیه زنی بود با کلاه مدرج و سیزیف پرت خنده آدم سومین مجموعه شعر افسانه نجومی شاعر خوزستانی با نام کارون با طعم توت فرنگی پس از ده سال منتشر شده است! یعنی یک دهه سکوت شعری، که می‌تواند مجال طولانی باشد برای تغییر و تکامل در خط‌ مشی شعرشاعر! خانم نجومی در این مجموعه از شعرهای بلند پیشین به ایجازی روی آورده است و به لحاظ مضمون، دیگر از گزاره های اسطوره ای جدا شده و به حصار خانه و چارچوبی که زن در آن به نوعی گرفتار است پرداخته است. بعضی از شعرهای کوتاه این کتاب که تصویر کارون و خوزستان در زمانه خشکسالی با پیامد جنگ می‌باشد به خوبی با طرح روی جلد کتاب همخوانی دارد که توت‌فرنگی وحشی به شکلی نارنجک وار زمین شکافته این خطه را در خود دارد. شاعر دغدغه‌های زن را هم در بسیاری از شعرهای کوتاهش فراموش نکرده و با استفاده از تشبیهات یا استعاره‌های شفاف به آنها پرداخته است.

کتاب در روزنامه اطلاعات

يادي از دوست ديرين
روزنامه اطلاعات یادداشتی درباره دكتر ناصر كاتوزيان، پدر علم حقوق ایران منتشر کرده که می گوید: دكتر اميرناصر كاتوزيان درگذشت و به حق در روزنامه‌ها و مجامع علمي به صورتي گسترده از وي تجليل و تكريم شد. بسياري از شاگردان او در رثاي وي قلم‌فرسايي كردند و مقامات عاليه مملكتي از كوشش‌هاي علمي او و آثار باارزشي كه از وي به جاي مانده است ياد كردند. اين هر دو نتيجه نيكو خواهد داشت: يكي تكريم از استادي كه به جاي دنبال مال و مِنال و هوسراني بودن به كسب دانش روي آورده و يادگارها و آثار با ارزشي از خود برجاي نهاده است، كه حداقل سپاسي است كه جامعه به جاي آورده است. ديگر آنكه جَوانان ما مي‌بينند كه تكريم از استاد ثمره‌اي ارزشمند دارد و آنها را به كسب دانش ترغيب مي‌كند.
خانواده كاتوزيان ذوق هنري داشتند. دو تن از افراد اين خاندان از بزرگ‌ترين و نام‌آورترين نقاشان معاصرند و ناصر نيز صدائي بسيار خوش داشت، تا آنجا كه من مي‌دانم براي تعليم آواز نزد كسي نرفته بود، اما تمام دستگاه‌هاي موسيقي ايراني را به‌خوبي مي‌شناخت و صداي بم او متأثر از بنان بود و به شيوه او آواز مي‌خواند، اگرچه همه آوازخوانان را مي‌شناخت. گهگاه هنگامي كه از درس خواندن خسته مي‌شديم با غزلي از حافظ يا سعدي كه مي‌خواند رفع خستگي مي‌كرديم و سپس به كار خود ادامه مي‌داديم.

کتاب در روزنامه فرهیختگان

تئوری‌ها میهمان‌های تاریخ هستند/در ایران دچار یک بلای تاریخی شده‌ایم
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه با منوچهر صانعی‌دره‌بیدی درباره نقش ویلهلم دیلتای در بسط علوم انسانی گفت‌وگو کرده است.مــــهــم‌تــــریــن دغدغه ویلهلم دیلتای یافتن جایگاهی مناسب برای علوم انسانی در مقابل علوم طبیعی است. منوچهر صانعی‌دره‌بیدی، عضو هیات‌علمی دانشگاه شهید بهشتی با هدف رفع معضلات علوم انسانی در ایران اقدام به ترجمه آثار دیلتای کرده است. وی تاکنون موفق شده چهار جلد از مجموعه آثار دیلتای را ترجمه و چاپ کند. هم‌اکنون ترجمه جلد پنجم این مجموعه به اتمام رسیده است و در ماه‌های آینده از سوی انتشارات ققنوس منتشر می‌شود.
‌دره‌بیدی می گوید: تئوری‌های علمی میهمان‌های تاریخ هستند. وقتی 2400 سال پیش ارسطو دیدگاه‌های خود را مطرح کرد بسیاری فکر می‌کردند این مباحث وحی منزل هستند اما بعد مشخص شد چنین نیست. ارسطو نیز یک محقق است و بنا بر درک خود دیدگاه‌هایی را مطرح کرده است. از زمان دکارت به این سو یعنی قرن 18 و 19 به علوم انسانی کمتر توجه شده و علوم طبیعی رشد بیشتری کرده است. اما از قرن 20 به بعد ما شاهد پدیده انقلاب صنعتی و استعمار هستیم که دو روی یک سکه‌اند. در این چارچوب باید دید علوم انسانی تا چه اندازه نیازمند اصلاح است. تا جایی که به غرب مربوط می‌شود آنها در قید و بند این موضوع نیستند که اصلی را حفظ کنند. آنان به محض اینکه متوجه می‌شوند فرضیه‌ای ناقص و نادرست است آن را رد می‌کنند و دیدگاه‌های جدید که متناسب با شرایط روز است را می‌پذیرند، اما ما در ایران دچار یک بلای تاریخی شده‌ایم و دائم دغدغه‌مان این است که ببینیم دکارت، کانت، هگل و سایر فیلسوفان چه گفته‌اند و درک درستی از نظریات آنها به دست آوریم، اما باید بدانیم که نمی‌توانیم به شکل کلی درباره تفکر دیگران قضاوت کنیم. پایه‌های علوم انسانی نیز مانند علوم طبیعی سیال و متناسب با تجربه‌هاست.

کتاب در روزنامه مردم سالاری

آثار اردشير محصص به سرقت مي‌رود
روزنامه مردم سالاری در صفحه فرهنگی گفت‌وگوی ایسنا با جواد مجابي درباره سرقت آثار اردشير محصص را منتشر کرده که می گوید: متأسفانه به من خبر داده‌اند که خواهر ايشان ايراندخت محصص که تنها عضو در قيد حيات خانواده محصص است به دليل پيري و بيماري قادر به نگه‌داري آثار اردشير نيست و در رفت و آمدهايي که به خانه آن‌ها صورت مي‌گيرد آثار اين هنرمند در معرض سرقت و لطمه ديدن قرار دارد. اگر همين وضع ادامه پيدا کند شاهد تاراج کارهاي اين هنرمند خواهيم بود و در آينده با يک نقصان و مشکل هنري مواجه مي‌شويم. دوست داشتم که خودم مي‌توانستم در اين زمينه کمکي به اين خانواده بکنم، اما نگهداري از آثار اردشير محصص کار فرد نيست و بايد نهادهاي غيردولتي يا نهادهاي ديگري که مي‌توانند در اين زمينه کاري انجام دهند، آثار او را حفظ کنند تا بخشي از هويت فرهنگي مملکت لطمه نبيند و به تاراج نرود.

عناصر بنيادين در نظريه‌هاي روايت
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر یادداشتی با عنوان «عناصر بنيادين در نظريه‌هاي روايت» از جواد لگزيان منتشر کرده که می گوید: اشتوتان تودوروف (1969) اصطلاح (روايت‌شناسي) را براي تحليل‌هاي ساختار‌گرايانه روايت‌هايي که عنصر سازنده آنها در کارکردها و روابط آنان معين مي‌شوند، ابداع کرد. براي اين منظور داستان آن چيزي است که روايت شده‌ است و موضوع‌ها، موتيوها(بن مايه) و خطوط پيرنگ در سکانس‌ها را با ترتيب زماني معمول بيان مي‌کند. ديويد هرمن در کتاب امروز در کنار معرفي الگويي خاص براي تشخيص ويژگي‌هاي بنيادين روايت و مقايسه انواع بازنمودهاي روايي در رسانه‌هاي مختلف، به معرفي فشرده مهم‌ترين نظريه‌هاي روايت مي‌پردازد. بنابراين، کتاب حاضر، هم خواننده را به يافتن جزئيات بيش‌تر درباره سنت‌هاي روايت‌پژوهي وامي‌دارد، و هم پايگاه مناسبي را براي ارزيابي اين سنت‌ها در اختيار مي‌گذارد. نشر ني «عناصر بنيادين در نظريه‌هاي روايت» نوشته ديويد هرمن با ترجمه حسين صافي را رهسپار بازار کتاب کرده است.

کتاب در روزنامه شاپرک

ذوق شاعري
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي محمد اقبال لاهوري منتشر کرده که در آن می‌خوانیم: اقبال لاهوري سروده‌هاي خود را در ابتدا جهت اصلاح به داغ دهلوي تسليم مي‌نمود. داغ دهلوي نيز پس از مدتي اعتراف کرد که اشعار اقبال نياز به تصحيح نداشته و از داشتن چنين شاگردي فخر و مباهات مي‌کرد. اما فعاليت وي و ذوق و قريحه‌اش فقط در عالم شعر و شاعري و فلسفه محدود نبود بلکه در عالم اقتصاد نيز حرفي براي گفتن داشت، تا جائيکه در سال 1901 ميلادي کتابي در همين زمينه به زبان اردو نوشت. از جمله تحولاتي مهم در زندگي اقبال در اروپا تبديل وي از يک شاعر وطني به يک شاعر ملي اسلامي بود که کتاب بانگ درا شاهد خوبي بر اين مدعاست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط