سالی که گذشت را نمیتوان سال شوق یا بیم دانست. در یک سال اخیر کشتی مدیران جدید دولت یازدهم با تحرکهای فراوان به حرکت درآمد. قرار بود دامنه این تحرکات برنامههای تازه و راهگشای فرهنگی را برای اهالی قلم و هنر رو کند و وعدهها بر این شد که بازار نابسامان نشر و کتاب و هنر سر و سامانی بگیرد.
این سال روزهایی با خود داشت که برای ما خبرنگاران و روزنامهنگاران هم حال و هوای بیم و امید یا ترس و شادی را شکل میداد؛ روزهایی که پس از دانستن نظر عالیترین مقام فرهنگی درباره رفع تبعیض از ناشران و بازگشایی فلان انجمن و تغییرات منطقیتر ساز و کار بهمان سازمان، انگشتهایمان برای نوشتن با قدرت بیشتری بر دکمههای کیبورد جان میگرفت و شوق در دلهایمان دست و پا میزد؛ وقتی درمییافتیم که میتوانیم به سراغ نویسنده یا هنرمند سالها در انزوا هم برویم، عکس او را بالا بیاوریم و صدای لبخندی را در حالی که میگوید: «در روزهایی گاهی با خودمان هم قهر بودیم، ولی حالا امیدواریم و به مدیران فرهنگی اعتماد میکنیم» را بشنویم. روزهایی از اواخر خرداد 92 برای ما که در رسانهای دولتی قلم میزدیم، تنفسی تازه آغاز میشد؛ کم کم رنگ باختن خط قرمزها را میان نویسندگان و هنرمندان احساس میکردیم و رسانه نیز شاید میرفت که مسیر گفتمان اعتدال را جستوجو یا تجربه کند. با این حال، رفته رفته حال و هوای این روزها به شکلهای دیگری هم متاثر از تغییرات شد و چندی بعد تکانههای نگاههای ناهماهنگ، اندکی اشتیاقهای اولیه را کم هیجان کرد و تلاشها و برنامههای جدیدی که آمده بودند تا راهی را هموار و دلهایی را با امید پیوند دهند، در گرداب برخی انتقاد و تنگنظریهای سلیقهای گرفتار کندی و سستی شدند. در این دسته روزها، هم اغلب اقشار فرهنگی هم که هر روز حرفهای خود را با ما در میان میگذارند، باز هم گفتند که منتظرند و شقالقمردر حوزه فرهنگ و اندیشه، انتظار زیادی است، ولی در این میان و مانند همیشه بودند کسانی که امیدهایشان در نطفه خشکید؛ چه بسا که اندک بودند و حساستر از دیگران!
درد دلهای مدیران فرهنگ را هم روزهایی از خرداد 92 تا 93 با خود به رسانه آوردند؛ آنان که تلاشهای بسیاری را به میوه رسانده بودند، خواستند که از سکوتهایشان و موانع و اصلاح برخی قوانین بگویند؛ همچنانکه ناشران توقیف شده، رفع توقیف شدند و بعضی سازمانها و انجمنهای پلمپ شده بازگشایی و نمایشگاه بیست و هفتم کتاب با حداقل بضاعتها به خوبی به بار نشست و راهکارهای برپایی بهتر آن در آینده، اظهارنظری بود که با نگرانی مسوولان عالی رتبه وزارت ارشاد از موقعیت فعلیاش مطرح شد.
صمیمی بگوییم که همه اینها برخی از موضوعات خوش آیند حوزه کتاب و فرهنگ در یک سال اخیر بود که با وجود سختیها و کاستیها خود نشان داد و اگر بخواهیم خبرهایی هم از مجموعه رسانههای حوزه کتاب را هم به آن بیفزاییم، موضوع لزوم انسجام صنفی خبرنگاران کتاب است که در روزهای اخیر برای نخستین بار از سوی نجفعلی میرزایی، مدیر جدید خانه کتاب مطرح شد و بیگمان حاکی از نگاهی تازه و دلسوزانه به این حوزه مغفول مانده در خبررسانی است. باشد که اصلاح قانون مطبوعات که به تازگی از دغدغههای وزیر ارشاد و معدود نمایندگان مجلس شورای اسلامی شده است و پس از انقلاب اسلامی دو بار(سال 64 و 79) مورد بازبینی قرار گرفته نیز مسیری خالی از چندگانه نظری بیابد تا رسانهها بتوانند با خیال آسودهتری به رسالت خود، یعنی آگاهیرسانی به انسانها عمل کنند.
نظر شما