«ایبنا» در این گزارش به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، برخی بخش های بیانات ایشان در هر یک از مجلدها را آورده است.
مخالفت با کاپیتولاسیون و دعوت مردم و علما به قیام
در جلد نخست صحیفه امام درباره «قیام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی» در تاریخ 04/08/ 1343 در جمع علما و روحانیون و دیگر اقشار ملت مسلمان ایران میخوانیم: «امروز که دولتهای مستعمره یکی پس از دیگری با شهامت و شجاعت، خود را از تحت فشار استعمار خارج میکنند و زنجیرهای اسارت را پاره میکنند، مجلس مترقی ایران با ادعای سابقۀ تمدن 2500 ساله، با لاف همردیف بودن با ممالک مترقیه، به ننگینترین و موهنترین تصویبنامۀ غلط دولتهای بیحیثیت رأی میدهد، و ملت شریف ایران را پستترین و عقبافتادهترین ملل به عالَم معرفی میکند؛ و با سرافرازی هر چه تمامتر دولت از تصویبنامۀ غلط دفاع میکند و مجلس رأی میدهد. از بعض منابع مطلع به من اطلاع دادند که این طرح مفتضح را به دولت پاکستان، اندونزی، ترکیه، آلمانغربی، پیشنهاد کردهاند، و هیچکدام زیر بار این اسارت نرفتهاند. تنها دولت ایران است که اینقدر با حیثیت ملت و اسلامیت ما بازی میکند و آن را به باد فنا میدهد.»
نقشههای هیات حاکمه برای محو اسلام و قرآن
در جلد دوم این مجموعه درباره «نقشههای هیأت حاکمه برای محو اسلام و قرآن»، امام طی نامه ی در 23/12/1351 در نجف خطاب به ملت ایران مینویسند: «آن روز که رضاخان با دستیاری اجانب روی کار آمد، مأموریت یافت که با سرنیزه و قلدریِ تمام، مراسم اسلامی را تعطیل کرده، احکام نورانی قرآن و آثار رسالت را محو و نابود سازد؛ ولی از آنجا که دیدند با سرنیزه نمیتوان مردم را از اسلام و مبانی قرآن دور ساخت و به اغراض شوم و غارتگرانۀ خود دست یافت، تغییر نقشه داده با طرحهای استعماری جدید و با تظاهر به اسلام، در مقام محو اساس قرآن و اسارت ملتهای مسلمان و شکستن سد عظیم روحانیت برآمدند، و با نغمههایی فریبنده به اسم «سپاه دین» و غیره میخواهند این سد عظیم را در هم شکسته به مقاصد پلید خود دست یابند و امروز نقشههای وسیعتر و دامنهدارتری در جریان است که چهرۀ واقعی مأمورین استعمار و کیفیت مأموریت آنان را مینمایاند؛ ....؛ نقشههایی که با اجرای آن میخواهند به گمان فاسد خود تمام مراجع بزرگ، علمای اعلام و خطبای محترم را به صورت کارمند دولت، آن هم کارمندانی بسیار خفیف و بیارزش درآورند و تمام حیثیات اسلام و روحانیت را در هم شکسته راه را برای استعمارگران هر چه بیشتر باز نمایند؛.. و اینک چنانکه کراراً خبر رسیده، در راه اجرای این نقشه های استعماری خطرناک دست به کار شدهاند که مساجد، تکایا، مدارس و دیگر مراکز اسلامی و شئون روحانیت را تحت نظارت سازمان ضد اسلامی اوقاف قرار داده علما، وعاظ و ائمۀ جماعت را مجری اغراض نامشروع دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار سازند و یا به کنارهگیری، انزوا و تسلیم سنگرهای اسلام به مخالفین و عمال اجانب وادارند.»
آینده حکومت اسلامی ایران
چنانکه در جلد سوم آورده شده است، وی درباره «آیندۀ حکومت اسلامی ایران» در تاریخ 20/07/1357 در پاریس، (نوفل لوشاتو) در مصاحبه با خبرنگاران بی.بی.سی و تلویزیون تجارتی بریتانیا در پاریس گفتند: «ما امید آن داریم که این قیامی که ملت ایران کرده است ـ برای مطالبۀ حق خودش ـ و با این نحوی که نهضت رشد پیدا کرده است، احتیاج به قیام مسلحانه پیدا نکند؛ ولی اگر یکوقت طولانی شد ـ این معارضاتی که هست و این مباحثاتی که هست و این نهضت عمرش طولانی بخواهد بشود و شاه لجاجت کند و بماند در ایران، راجع به قیام مسلحانه تجدید نظر ممکن است بکنیم.»
توقیف امیرعباس هویدا
وی همچنین در جمع خبرنگاران برزیلی، انگلیسی، تایلندی، ژاپنی، امریکایی و ... درباره «توقیف امیرعباس هویدا و دیگر مسائل ایران» در تاریخ 18/08/1357 در پاریس فرمودند: (جلد چهارم) «سؤال:[حضرت آیتاللّه، پس از این ناراحتیها و ناآرامیهای اخیر دانشجویان[1]و سپس روی کار آمدن یک دولت نظامی، آیا شما فکر میکنید اوضاع کنونی برای سرنگونی شاه است؟ و آیا توقیف آقای هویدا نخستوزیر اسبق، تغییری در اوضاع ایجاد کرده است؟ و بالاخره آیا شما هواداران خودتان را به یک مبارزۀ مسلحانه علیه شاه، تشویق و توصیه خواهید نمود؟]
جواب: دولت نظامی تأثیری در مسائل ایران ندارد، بلکه در ازدیاد ناراحتیها و اعتصابات و تظاهرات، نقش اساسی دارد. لذا پس از تشکیل حکومت نظامی، مسائل بدین صورت که ملاحظه میکنید تشدید شده است. چنانچه توقیف هویدا هم اثری ندارد. این هم یک مانوری است که خیال میکنند برای اسکات مردم اینگونه امور تأثیر دارد. چیزی که بلااشکال تأثیر فیالجمله دارد، این است که خود شاه و سلسلۀ او بروند و آن وقت یک آرامش نسبی حاصل خواهد شد. و اما روش ما، در مبارزه، عجالتاً همین است که هست و من امید این را دارم که همۀ مسائل را حل کند. لکن اگر طول کشید و احتیاج افتاد تجدیدنظر خواهیم کرد.»
درخواست از عشایر بویراحمد، برای حفظ نظم در منطقه
وی در تاریخ 02/11/1357 در پاریس در درخواست از عشایر بویراحمد، برای حفظ نظم در منطقه مینویسند: (جلد پنجم) «از عواطف اسلامی شما سلحشوران مسلمان و طرفداران جمهوری اسلامی متشکرم. امید است در پرتو حکومت عدل و افراشته شدن پرچم اسلام، آزادی و امنیت و استقلال نصیب ملت محترم ایران شود. اینجانب از طوایف بویراحمد و سایر طوایف شجاع ایران تقاضا دارد که در حفظ نظم و امنیت منطقۀ خودشان کمال مراقبت را بنمایند؛ و در این موقع حساس که به وطن ما میگذرد نگذارند اشخاص ماجراجو به بدخواهان دین و کشور بهانه دهند.»
سهم بزرگ زنان در پیشبرد انقلاب اسلامی
در مجلد ششم این مجموعه نظر امام را در «سهم بزرگِ زنان در پیشبرد انقلاب اسلامی» میخوانیم: «شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید. شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی ما دارید. شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید. از شماست که مردان و زنان بزرگ تربیت میشود. در دامن شما مردان و بانوان بزرگ تربیت میشود. شماها عزیز ملت هستید؛ پشتوانۀ ملت هستید. شماها در تحصیل کوشش کنید که برای فضایل اخلاقی، فضایل اعمالی مجهز شوید. شما برای آتیۀ مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید. دامان شما یک مدرسهای است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت بشود. شما فضایل تحصیل کنید تا کودکان شما در دامن شما به تربیت برسند.»
آزادی یا بی بند و باری؟!
نظر امام در مورد آزادی و حدود آن در تاریخ 08/03/1358 در جلد هفتم چنین آورده شده است: «اینهایی که فریاد از آزادی میزنند، اینها غربزدهاند؛ آزادی غربی میخواهند. اینها که دم از دمکراتیک میزنند، اینها همان دمکراتیک غربی را میخواهند، آزادی غربی را میخواهند؛ یعنی بیبندوباری. در غرب هرچه شده است، ما هم باید تَبَع آنها باشیم! اینها جزو غربزدهها هستند. روزنامهها آزادند مطالب بنویسند، مسائل بنویسند اما آزاد هستند که اهانت به ـ مثلاً ـ مقدسات مردم بکنند؟! آزادند که فحش به مردم بدهند؟! آزادند که تهمت به مردم بزنند؟! همچو آزادی نمیتواند باشد. آزادی توطئه نمیتواند باشد. اگر یک روزنامه ای فرضاً ـ من نمیخواهم یک روزنامه ای را بگویم اینطور است ـ اگر یک روزنامه ای توطئه بر ضد مسیر ملت میخواهد بکند با نوشتن چیزهایی که برخلاف مسیر ملت است و با ننوشتن چیزهایی که بر مسیر ملت است، اگر بخواهد توطئه بکند و راهی برود که دشمنهای یک ملت آن راه را میروند، ترویج بکند از کارهای دشمنهای یک ملتی، بنویسد چیزهایی که مربوط به دشمنهای یک ملت است، اگر اینطور باشد، اینطور آزادیها را ملت ما نمیتوانند بپذیرند.»
اعتقاد قلبی در سخنگوی اسلامی
ایشان در جمع وعاظ تهران در تاریخ 17/04/1358 درباره لزوم «اعتقاد قلبی در سخنگوی اسلامی» گفتند: (جلد هشتم) «آقایان روحانیون، و خصوص اهل منبر، خطبا، اینها سخنگوی اسلام هستند. اگر حکومتی سخنگو میخواهد، سخنگوی اسلام، آقایان خطبا هستند. وقتی میتوانند آقایان خطبا سخنگوی یک اسلامی باشند، آن اسلامی که همه چیز در آن هست، اگر خودشان را اسلامی کنند و مطالبی که گفته میشود اسلامی باشد و از قلب پاکیزۀ اسلامی بیرون بیاید، این صلاحیت سخنگویی برای اسلام را دارد... اگر خدای نخواسته شما حرفهایی که میزنید همهاش اسلامی باشد لکن از یک قلب اسلامی بیرون نیاید، این شایستگی برای سخنگویی در اسلام ندارد، ولو خیلی هم خوب صحبت کند.»
منشا مشکلات مسلمین
در مجلد نهم این مجموعه از نظر امام منشا مشکلات مسلمین، در دو علت نهفته است: «ما میدانیم و مسلمین هم، بلکه مهم دولتهای اسلامی هم، همه میدانند که آنچه به ما میرسد و رسیده است از دو مشکل است: یکی مشکلۀ بین خود دولتهاست، که معالأسف تا کنون نتوانستهاند این مشکل را حل بکنند و آن مشکل؛ اختلافات بین خودشان است و آنکه میدانند منشأ همۀ گرفتاریهای مسلمین این اختلافات است و ما هم بیش از قریب به بیست سال است که در این موضوع هِی سفارش کردیم، هِی گفتیم، نوشتیم، دعوت کردیم سران دولتها را بر این اتحاد، لکن معالأسف تا کنون حاصل نشده است. و مشکل دوم؛ مشکل دولتها با ملتهاست که دولتها با ملتها طوری رفتار کردند که ملتها پشتیبان آنها نیستند. مشکلاتی که برای دولتها پیدا میشود و باید به دست ملتها این مشکلات رفع بشود، برای تفاهمی که بین آنها نیست. اگر ملتها دامن نزنند به مشکلات دولتها؛ لااقل بیتفاوت هستند. و من این مطلب را شاید کراراً گفتم که خوب است دولتها از دولت سابق ما و دولت فعلی ما عبرت بگیرند. دولت سابق در رژیم طاغوتی اگر مشکلی برای آن پیدا میشد، ملت یا بر مشکلات او میافزود و یا بی تفاوت بود.»
رد ملاقات با هیات آمریکایی
پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، جیمی کارتر رییس جمهوری آمریکا هیاتی را برای ملاقات با امام خمینی به ایران اعزام داشت. اما ایشان این ملاقات را نپذیرفتند. متن رد ملاقات با هیات آمریکایی در جلد دهم چنین است: «از قرار اطلاع نمایندگان ویژۀ کارتر در راه ایران هستند و تصمیم دارند به قم آمده و با اینجانب ملاقات نمایند. لهذا لازم میدانم متذکر شوم دولت امریکا که با نگهداری شاه، اعلام مخالفت آشکار با ایران را نموده است و از طرفی دیگر آنطور که گفته شده است سفارت امریکا در ایران محل جاسوسی دشمنان ما علیه نهضت مقدس اسلامی است، لذا ملاقات با من به هیچ وجه برای نمایندگان ویژه ممکن نیست و علاوه بر این:
ـ اعضای شورای انقلاب اسلامی به هیچ وجه نباید با آنان ملاقات نمایند.
ـ هیچ یک از مقامات مسئول حق ملاقات با آنان را ندارند.
ـ اگر چنانچه امریکا، شاه مخلوع ـ این دشمن شمارۀ یک ملت عزیز ما ـ را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسی بر ضد نهضت ما بردارد، راه مذاکره در موضوع بعضی از روابطی که به نفع ملت است باز می باشد.»
ملاکهای ریاست جمهوری
در جلد 11 درباره ملاکهای رییس جمهور از دیدگام امام خمینی نوشته شده است: «من امیدوارم که اشخاصی که کاندیدا شدند برای ریاست جمهوری شما توجه کنید و کسی که از همه متعهدتر به اسلام، سوابقْ سوابقِ خوب، پیوسته به هیچ طرفی نه شرقی باشد، نه غربی باشد، نه غربزده باشد، نه شرقزده باشد، مسلمان باشد، پیرو احکام اسلام باشد، ملی باشد، دلسوز به ملت باشد، خدمتگزار به ملت باشد، سوابقش خوب باشد، در رژیم سابق هیچگاه وارد نشده باشد و با اجانب پیوند نداشته باشد، از خودتان باشد و برای خودتان. اختیار دست شماست. من بنا ندارم که کسی را تعیین کنم. ما همین اوصاف رئیس جمهور را و اوصاف وکلایی که بعد میخواهید انشاءاللّه تعیین کنید باید بگوییم و شما خودتان انتخاب کنید و از تفرقه و تفرق پرهیز کنید.»
ایستادگی با قاطعیت در مقابل ابرقدرتها
امام خمینی در حضور اهالی جماران در تاریخ 28/02/1359 گفتهاند: «من مدتی است که به این نزدیکی با عزیزان و دوستانم مواجه نشدهام و امشب بسیار مسرور هستم که با برادران و خواهران خودم در اینجا مواجهم. من از زحمت اهالی این محل جماران تشکر میکنم که زحمت زیادی کشیدند، در صورتی که من خدمتی به آنها نکردم. امیدوارم خداوند همۀ آنها را از همۀ بلیات حفظ کند و از شر شیاطین خصوصاً شیطان بزرگ حفظ کند.
برادرهای من، خواهرهای من، ما در یک موقعیتی واقع هستیم که باید هوشیارانه با آن مواجه باشیم. ما با یک ابرقدرتی در طرف غرب و یک ابرقدرتی در طرف شرق مواجه هستیم، که هر دوی آنها میخواهند ما را ببلعند. ما به خواست خدای تبارک و تعالی و همت برادرها و خواهرهای ایمانی ایران در مقابل همۀ آنها با کمال قاطعیت ایستادیم، و اجازه نخواهیم داد که هیچ قدرتی با ما مواجهه کند، و تصرف در مقدرات ما کند. و شما هیچ از این قدرتهای بزرگ نترسید که شما در پناه خدا هستید و قدرتها همه فانی هستند در مقابل قدرت خدای تبارک و تعالی.»
دارایی حضرت امام خمینی
در جلد 13، در مورد داراییهای که امام خمینی داشتهاند، از زبان خود ایشان آورده شده است: «1- دارایی غیر منقول (با ذکر مشخصات)
یک باب منزل مشتمل بر بیرونی و اندرونی در قم، محلۀ باغ قلعه که معروف است.
قطعه زمینی است ارث پدری است و به حسب اطلاع حضرت آقای پسندیده مشاع است بین اینجانب و معظمٌله و ورثۀ مرحوم اخوی (آقای هندی) که اجارۀ سهمیۀ اینجانب از قرار اطلاع آقای اخوی، سالی چهار هزار ریال است که داده نمیشود.]
2ـ دارایی منقول اعم از نقدی، موجودی یا سپردۀ بانکی، سهام و اموال غیرمنقول دیگر با ذکر قیمت تقریبی:
وجه مختصری است در تهران که نذورات و هدایای شخصی است
اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثی است در قم و تهران، مِلک همسرم میباشد. دو قطعه قالی در منزل است، دادهاند که اگر خواستم بابت خمس حساب کنم، و مال اینجانب و ورثه نیست باید به سادات فقیر بدهند.
چند جلد کتاب، بقیۀ کتبی است که در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمیدانم چقدر است و چند جلد کتاب که در مدتی که در تهران هستم از طرف مؤلفین هدیه شده است که قیمت تقریبی آن را نمیدانم، ولی قدر قابلی نیست، اثاثی که در منزل مسکونی فعلی در تهران است مِلک صاحبان منزل است، احمد اطلاع دارد.
کلیۀ وجوهی که در بانکها یا در منزل یا نزد اشخاص است که آقای پسندیده مطلع هستند، به استثنای وجه مختصری که اشاره شد، وجوه شرعیه میباشد و مِلک اینجانب نیست، و ورثۀ اینجانب در آنها حقی ندارند و تکلیف آنها را به حسب وصیت تعیین نمودهام. ( تاریخ 24 دی ماه 1359).»
مسوولیت خطیر امر قضاوت
نظر امام درباره امر قضا در جلد 14 در تاریخ 08/04/1360. «مسئلۀ قضاوت آن طوری که میدانید مسئلۀ مهمی است. انسان باید بداند که سر و کارش با جان مردم است، با مال مردم است، با نوامیس مردم است و میدانید که اگر یک خطایی در حکم ـ خدای نخواسته ـ واقع بشود آنهایی که با این نهضت مخالفاند آن را بزرگش میکنند و هر جا میرسند، میگویند. چنانکه دیدید که در این مدت آنهایی که برای ایران یک آشی پخته بودند، شروع کردند و خداوند خواست که کشف بشود. من عرضم به آقایان قضاتِ همه جا هست که توجه به بزرگی این سمت و اینکه بسیار در اسلام مهم است بکنند و توجه داشته باشند این امر را و مراعات بکنند و مسائل را مطابق احتیاط عمل بکنند و حتی الامکان بتوانند[بین]طرفین مصالحه[برقرار] کنند.»
شکوه از حکومتهای کشورهای اسلامی
ایشان در تاریخ 25/09/1360 منشا گرفتاریهای اساسی مسلمین، را خود کشورهای اسلامی عنوان کردهاند: (جلد 15) «ما از دست امریکا نباید خیلی گله کنیم ولو امالفساد اوست، لکن از کشورهای اسلامی و از حکومتهای اسلامی باید شکوه کنیم و فریاد بزنیم. اسلام اینقدر برای اجتماع و برای وحدت کلمه، هم تبلیغ کرده است و هم عمل کرده است؛ یعنی، روزهایی را پیش آورده است که با خود این روزها و انگیزۀ این روزها تحکیم وحدت میشود مثل عاشورا و اربعین. و قرآن کریم پافشاری دارد در این مطلب که متفرق نباشند مردم، مسلمین از هم، و ید واحده باشند و معتصم به «حبل اللّه» باشند.»
وظایف اساتید دانشگاه
همچنین ایشان در تاریخ 28/06/1361 نظر خود را درباره تاکید آموزش و پرورش این گونه گفتهاند: (جلد 16) «بالاتر از اینجا، دانشگاه است. اگر اساتید دانشگاه فقط همّشان این باشد که درس بگویند ـ البته در دانشگاههای سابق ما، درس هم درست نبود. اگر بود، ما این قدر عقب نمانده بودیم از دانش هم. حالا ما فرض میکنیم که خیر، خوب حالا هم انشاءاللّه خوب است ـ فقط بنایشان بر این باشد که تعلیم کنند اینها را، پهلویش تربیت نباشد، تربیت معنوی نباشد، از دانشگاه آنها میآید بیرون که فساد میکنند. حوزههای علمی هم همین طور است. اگر در حوزههای علمی قدیمی تهذیب نباشد، اخلاق نباشد، آموزش معنوی نباشد، فقط آموزش علمی باشد، فقط علم در کار باشد، آنجا هم افرادی از آن خواهند بیرون بیاید که دنیا را هلاک میکنند، به هم میزنند. پس آن دو رکن آموزش با رکن پرورش باید بگوییم که اینها با هم هستند، و اگر با هم در یک جمعیتی، در یک بنگاهی، در یک مدرسهای، در یک دانشگاهی، اینها همدوش هم رفتند و جلو رفتند، آن وقت است که ما استفاده از دانشگاه میکنیم؛ استفاده از حوزههای علمی میکنیم؛ استفاده از همه جا میکنیم. از آموزشهای پایین و بالا، همه جا، همۀ مراتب.»
نظر اسلام درباره سرمایهداران و مستضعفان
نظر امام را درباره سرمایهداران و مستضعفان در جلد 17 چنین میخوانیم: «ای کاش طرز رفتار و افکار سرمایهداران بزرگ و نیز زمینخواران غیر مشروع و دارندگان آپارتمانهای بسیار، که بیتعهد به احکام اسلام به طور نامشروع به دست آوردهاند و امروز با حساب دقیق، ملک طِلْق اسلام است که باید صرف مصالح اسلام و مسلمین شود و به مستمندان که با عسرت و ذلت به سر میبرند باید رسیدگی شود، به سمع مبارک میرساندند تا معلوم شود چه مصیبتهایی بر اسلام و مسلمین میگذرد. اکثر قریب به تمامِ مساکنِ اجارهای از این قشر است که با رسیدگی فقهی باید از آنها مصادره شود، و کم کسی است که معتقد به اسلام و متعهد به آن باشد و حاضر شود در سرمای زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان، یک عده زن و بچۀ بی پناه را برای سودجوییِ هر چه بیشتر از خانه بیرون براند و در معرض تلف اطفال آنان گذارد. آن قشر که این اعمال غیرانسانی را به اسم اسلام جلوه میدهند، آنها هستند که یا به اسلام عقیده ندارند، یا عمل به احکام نکردهاند، و با تشبث به اسلام و قانون میخواهند به اعمال فاسد خود ادامه دهند.»
ویژگیهای مجلس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی
نظر امام در مورد ویژگیهای مجلس شورای اسلامی در تاریخ 22/02/1363 در جلد 18: «مجلس شورای اسلامی، که در رأس تمام نهادهای نظام جمهوری اسلامی است، از ویژگیهای خاص برخوردار است، که مهمترین آنها اسلامی- ملی بودن آن است. اسلامی است که تمام تلاشش در راه تصویب قوانین غیر مخالف با احکام مقدس اسلام است؛ خصوصاً با برخورداری از شورای محترم نگهبان. و ملی است، که از متن ملت جوشیده است و دست شرق و غرب و وابستگان به آنان از سرنوشت آن کوتاه است. امروز مجلس خانۀ واقعی ملت است. و بر خلاف دوران طاغوت، بخصوص رژیم ستمگر پهلوی، بر آراء تودۀ متعهد به اسلام و اصیل و زحمتکش و محروم استوار است؛ و دست ناپاک دولتمردان و قدرتمندان و خانان و غرب و شرقزدگان از آن کوتاه است. امروز دولت مورد اعتماد مجلس حقاً دولت مستضعفان، که وارثان روی زمیناند، میباشد. خداوند متعال نعمت بزرگ اسلام و استقلال و آزادی را بر ملت ستمدیدۀ ایران مستدام فرماید؛ و سایر ملل تحت ستم را از بند ستمگران نجات دهد.»
استقلال ایران و تأثیر آن در جهان
امام در حسینیه جماران در میان حضاری همچون نژاد حسینیان، هادی (وزیر راه و ترابری)، معاونان، کارکنان صنعت حمل و نقل و خدمات هواپیمایی سراسر کشور، خلبانان، تکنیسینها، مهندسان پرواز، کارکنان شرکت هواپیمایی آسمان، سازمان هواپیمایی کشوری و سازمانها و نهادهای خدمات هواپیمایی و کارکنان گفتند: «ما باید شکر خدا را بکنیم که خداوند به ما عنایت کرد، مرحمت فرمود که یک کشوری که به تمام معنا وابسته بود به خارج و نمیگذاشتند افکار اینها به کار بیفتد، نمیگذاشتند صنعتگرهای اینها به کار خودشان ادامه بدهند، امروز خدای تبارک و تعالی کشور را به دست خود شما سپرده است و خود شما بحمدالله مشغول خدمت هستید، و این خدمت را امیدوارم که صدچندان کنید. باید همین معنا را در نظر داشته باشید، امروز شمایید تنها تقریباً، کشور شما امروز در بین همۀ کشورها تنهاست. همه کشورها به ضد ما هستند، الاّ معدودی. لکن در عین حال که همه بر ضد هستند، چون خود کشور و خود اهالی مؤمن هستند، معتقد هستند به این که باید با عنایات خدا مسائل را حل کنند، فکرها به کار افتاد و فعالیتها شروع شد. و الآن ایران با آن زمانی که آن همه هیاهو میکردند برای تمدن بزرگ، حالای ایران بسیار پیشرفته تر از آن وقت است. و مهم این است که ما الآن مستقل هستیم، یعنی هیچ کشوری در دنیا نیست که بتواند به یک سپور ما جسارت کند. شما الآن مستقلّید و آقای خودتان هستید. و اسلام هم این طور نیست که طبقاتی باشد و بخواهد یک طبقهای را حاکم کند، یک طبقهای را محکوم. اسلام خدمتگزار دارد و کسانی که خدمت میکنند، ملت باید با این خدمتگزارها همراهی کند. و دولت ما یک دولت خدمتگزاری است، مجلس ما یک مجلس خدمتگزاری است، رئیس جمهور ما یک خدمتگزاری است نسبت به همۀ کشور.»
لزوم توجه به حقایق و پرهیز از استغراق در اصطلاحات و اعتبارات
در جلد 20، امام در خطاب به فاطمه طباطبایی (عروس امام خمینی) درباره لزوم توجه به حقایق و پرهیز از استغراق در اصطلاحات و اعتبارات تاکید دارند: «تو ای دختر عزیزم که غوره نشده حلوا شدی بدان که یک روزی خواهی بر جوانی که به همین سرگرمیها یا بالاتر از آن از دستت رفت همچون من عقبمانده از قافلۀ عُشاق دوست، خُدای نخواسته بار سنگین تأسّف را به دوش میکشی. پس از این پیر بینوا بشنو که این بار را به دوش دارد و زیر آن خم شده است، به این اصطلاحات که دام بزرگ ابلیس است بسنده مکن و در جستجوی او ـ جلّ و علا ـ باش، جوانیها و عیش و نوشهای آن بسیار زودگذر است که من خود همۀ مراحلش را طی کردم و اکنون با عذاب جهنّمی آن دست به گریبانم و شیطان درونی دست از جانم بر نمیدارد تا ـ پناه به خدای تعالی ـ آخر ضربه را بزند. ولی یأس از رحمت واسعۀ خداوند خود از کبائر عظیم است، و خدا نکند که معصیت کاری، مُبتلای به آن شود.»
اهدای کتاب صحیفۀ سجادیه
امام در تاریخ 22/09/1367 در جماران درباره اهدای کتاب صحیفه سجادیه فرمودند:
«بسمه تعالی
«هدیة النملة»
فارغ از هر دو جهانم به گل روی علی
از خم دوست جوانم به خم موی علی
طی کنم عرصۀ ملک و ملکوت از پی دوست
یاد آرم به خرابات چو ابروی علی
صحیفۀ کاملۀ سجادیه، نمونۀ کامل قرآن صاعد است و از بزرگترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیْل به برکات آن است؛ آن کتابی است الهی که از سرچشمۀ نوراللّه نشأت گرفته و طریقۀ سلوک اولیای بزرگ و اوصیای عظیمالشأن را به اصحاب خلوتگاه الهی میآموزد. کتاب شریفی است که سبک بیان معارف الهیۀ اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوۀ دعا و مناجات برای تشنگان معارف الهیه بیان میکند. این کتاب مقدس چون قرآن کریم سفرۀ الهی است که در آن، همه گونه نعمت موجود است و هرکس به مقدار اشتهای معنوی خود از آن استفاده میکند. این کتاب همچون قرآن الهی ادقِّ[1]معارف غیبی که از تجلیات الهی در ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت و مافوق آن حاصل میشود در ذهن من و تو نیاید و دست طلبکاران از حقایق آن کوتاه است، به شیوه خاص خود قطراتی که از
دریای بیکران عرفان خود میچشاند و آنان را محو و نابود میکند:
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم انا الیه راجعون
بندۀ عاصیخدا
روحاللّه الموسوی الخمینی»
نظر شما