به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نوروز و آیینهای مربوط به آن یکی از نشانههای بارز فرهنگ و تمدن این مرزو بوم است. جشنهای نوروز از خانهتکانی و جشنهای نوروز گرفته تا سیزدهبدر در امتداد و تکامل یکدیگرند.
جشن سیزده بهدر و پایان جشن نوروز از مهمترین جشنهای ایرانیان است که همه ساله انجام میگیرد. ایرانیان در این روز به دشت و صحرا میروند و کارهایی نمادین انجام میدهند؛ بهعنوان مثال شادی، خنده و روبوسی، نشان از فروریختن کینهها و آشتیجویی دارد. آب افکندن سبزهها نشان قربانی دادن به خدای آب و سبزه گره زدن نماد ازدواج و ازدیاد نسل است. سایر بازیها و پیکارهای برد و باخت نشان شور، پیوند و دوستی است.
مورخان و پژوهشگران بسیاری درباب سیزدهبهدر و دیگر آیینهای ویژه نوروزی تحقیق و مطالعه کرده و آثاری در این زمینه از خود برجای گذاشتهاند که به برخی از مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد.
ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» به نقل از «دانشنامه مزدیسنا» در مقابل لغت سیزهبهدر مینویسد: «روز سیزدهم نوروز در ایران، همگان برابر یک رسم به بیرون شهر رفته و به تفریح و گردش میپردازند تا به اصطلاح نحوست این روز را بهدر کنند.»
سیزدهم فروردین، روز ایزدبانوی باران
برخی از فرهنگپژوهان معتقدند یکی از دلایل حفظ سیزهبهدر در بین مردم به مناسبت همنام بودن این روز با نام تیشتر، ایزد بانوی باران بوده است و مردم برای نیایش و درخواست باران برای رونق کشاورزی بیرون میروند.
در همین زمینه کوروش نیکنام در کتاب «از نوروز تا نوروز» مینویسد: «سیزدهم روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشتر که در اوستا، یَشتی هم به نام آن وجود دارد ایزد باران است و در باور پیشینیان پیش از اشو زرتشت برای اینکه ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر ایزد از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باریدن باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند مینمودند.»
در کتابهای تاریخی پیش از قاجار اشاره مستقیمی به وجود مراسم سیزدهبهدر نشدهاست اما زندهیاد مهرداد بهار در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» خود اشارهای کوتاه به جشن و پایکوبی مردم در اماکن عمومی و حتی بیروپوش و روبنده و در خیابان آمدن زنان در دوران صفوی میکند که این موضوع نزدیک به آیینهای سیزده بهدر است.
سیزدهبهدر از نوع قجری!
در دوره قاجار، عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من چگونگی انجام این مراسم را با جزییات شرح داده است. مستوفی که بخشی از اثر معروف خود را به چگونگی برگزاری آیینهای نوروزی اختصاص میدهد، درباره سیزدهبهدر مینویسد: «سیزدهم نوروز عید ورزش و تفرج بود. روز یا شب پیش، هرکس بقدر وسع و لزوم تدارکى براى این روز میدید. از صبح این روز خانوادههاى شهرى با سماورهاى کوچک و بقچه بستههایى که در آن خوراکى روزانه را بسته بودند، خیابانهایى را که به بیرون شهر میرفت پر میکردند. دسته دیگر که سیزدهبدر را فقط براى عصر گذاشته بودند، از دو سه ساعت بعد از ظهر بهاین خیابانها رو میآوردند. از شهر که بیرون میرفتند، هر دستهاى کنار نهر آب و سبزهزارى مینشستند. نهار را در زیر طاق آسمان و اگر چند درختى گیر آورده بودند، در زیر سایه کم آن صرف میکردند.»
وی در ادامه به بازیهای ویژه سیزدهبهدر (در دوره قاجار) اشاره میکند: «منظره بیرون شهر بسیار جالب بود، بچهها و جوانها و کاملمردها دستهدسته ببازیهاى ورزشى از قبیل الکدولکبازى، اعم از سردستى و سرسنگى و چرى یا نچرى زوئى و توپبازى، گردو، بل بگیر بالا بیا و چپ توپ و باقلى بهچند من؟ و بازى جرنکجرنک اسب چه رنگ؟ و اگر وضعیت مکان اجازه میداد، گرگمبههوا و قایمباشک مشغول بودند. میمونبازها و خرسبازها و بزبازها و غولبیابانى و دورىگردانها با تنبک و تصنیف خواندن خود هم میآمدند و با دَه شاهى پنجشاهى اسباب سرگرمى میشدند.»
ادوارد یاکوب پولاک، مدرس مدرسه دارلفنون نیز که به دعوت امیرکبیر به ایران آمده بود، درباره مراسم سیزدهبهدر چنین مینویسد: «سرانجام روز سیزدهم، یعنی آخرین روز عید فرا میرسد. مطابق با یک رسم کهن گویا تمام خانهها در چنین روزی معروض خطر ویرانی هستند. به همین دلیل همه از دروازه شهر خارج میشوند و به باغها روی میآورند.»
سبزه گرهزدن، نماد پیوند مشی و مشیانه
درباره فلسفه گرهزدن سبزه که یکی از رسوم سیزدهبهدر است، اظهارات زیادی شده است. از جمله گفتههای حمزه اصفهانی در کتاب «سنی ملوک الارض و الانبیا» و گفتههای «آثار الباقیه» که هردو بر پایه همان آگاهی است که در منابع پهلوی وجود دارد. بر اساس مطالب این دو کتاب، مشی و مشیانه روز سیزدهم فروردین با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته شده نبود آن دو به وسیله گره زدن دو شاخه مورد، پایه ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز بهخوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را - بهویژه دختران و پسران دم بخت - انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت میکنند و سبزه گره میزنند.
نظر شما