چهارشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
روایتی زنانه از رنج در «نخل و نارنج»

رمان «نخل و نارنج» در بیان درد و رنج سه نسل از زنانی است که اسیر سنت‌های اشتباه و خشونتند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا «نخل و نارنج» نوشته نجمه سعیدی که اخیراً از سوی انتشارات قصه‌باران عرضه شده قصه سه زن را به هم گره می‌زند؛ زری، که به مردی با ظاهر آراسته اما بدطینت دل می‌بازد؛ لیلا، خواهری که می‌داند این عشق به تباهی می‌رسد و در تقلا برای نجات، دست به گناهی می‌زند که زندگی خودش را در آن به آتش می‌کشد و بی‌بی، مادری که خودش سال‌ها پیش قربانی چنین عشقی بوده و حالا به‌ناچار تماشاگر تکرار سرنوشت تلخ خویش است. این داستان روایتی لایه‌لایه است که گذشته بی‌بی و امروز دخترانش را دربردارد.

زری، لیلا و بی‌بی نمونه زنان در یک جامعه سنتی هستند که سنت‌های اشتباه آنان را دچار خشونت و ظلم کرده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «زری رفت و لیلا احساس کرد که وجودش ترک می‌خورد، باد توی محوطه قبرستان دور او خود را می‌پیچید بدون اینکه از او بخواهد به سمتی رود قدم‌هایش را، محکم‌تر کرد چادرش را که از او فرار می‌کرد به دور خودش پیچید صدای زری هنوز توی گوشش بود، لیلا کربلایی هنوز رو حرفش هست میگه برا ثوابشه اون طوری میای پیش من آخه تو اون خونه نمیشه بمونی میخوای چکار کنی؟ ببین هر روز بچه‌هامو می‌بینی اصلاً خودت بزرگشون می‌کنی به خدا رسول هم راضی نمی‌شد خودم رو کشتم که رای پدرش رو نزنه. خودت اون قدری می‌فهمی که بی‌راه هم نمی‌گه. نمی‌خوام دوباره سر کور و چرکی رو وا کنم. ولی خودت می‌دونی. اینجا دیگر صدای زری را باد برد و او رسید به ورودی صحن امامزاده، کفش‌هایش را درآورد، جفت کرد و به سمت ضریح خم شد. لحظه‌ای بعد دست‌هایش را قفل کرده بود به مشبک‌های طلایی و زار می‌زد. خیلی‌ها آمدند و زیارت کردند و رفتند اما انگار همه می‌دانستند که لیلا حق دارد این طور گریه کند، نفهمید چه مدت آن طور به ضریح چسبیده بود احساس کرد اگر دیگر بلند نشود پاهاش با کف حرم یکی شده و دستانش هم توی مشبک‌ها ذوب می‌شوند در حالی که با گزگز پاهایش به‌سختی می‌توانست راه برود خودش را به خانه رساند.»

انتشارات قصه باران اخیراً «نخل و نارنج» را در ۱۶۰ صفحه و با قیمت ۲۵۰ هزار تومان عرضه کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها