خارکوهی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، درباره مهدی بازرگان، نخستین نخستوزیر ایران پس از انقلاب اظهار کرد: زندگی وی را در دو بخش از نظر سوابق سیاسی و زندگی بررسی کردهام. بازرگان در سال 1286 در تهران متولد شد و در سال 1373 از دنیا رفت و یکی از چهرههای فعال سیاسی ایران در دهههای 20 تا اواسط دهه 60 بود. مهمترین رویداد زندگی بازرگان، انتصابش به سمت نخستوزیری در سال 1357 از سوی امام خمینی(ره) بود.
این پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی با بیان اینکه زندگی بازرگان در دو بخش با فراز و نشیبهای مختلف قابل بررسی است، گفت: بازرگان تنها یک شخصیت سیاسی نبود بلکه فردی مذهبی نیز بهشمار میرفت. وی پیش از انقلاب با روحانیت، بهویژه آیتالله طالقانی و آیتالله مطهری روابط نزدیک داشت اما نگاه وی به مذهب با آنها متفاوت بود. بازرگان میخواست از راه علوم تجربی به اثبات احکام و مسایل دینی بپردازد و با استفاده از اندیشههای لیبرالیستی و امانیستی غربی، دین را تثبیت و اثبات کند در حالیکه معتقدم این راه، راه درستی نبود و نظر غالب مذهبیون، روحانیون و روشنفکران مذهبی نیز در مخالفت با وی بود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا یک فرد نمیتواند نظر دینی خود را منتشر کند، بیان کرد: بازرگان در رشته مهندسی فارغالتحصیل شده بود اما بسیاری از کتابهای وی در حوزه علوم دینی نوشته شده است. وی نگاهی عام و روشنفکرانه نسبت به دین داشت که مانند فردی که در حوزه دین مطالعه و درس خوانده بود، عمل نمیکرد. در واقع برای نظر دادن در حوزه دین باید اسلامشناس بود. بازرگان البته این آثار را با نیت خیر انجام میداد اما راه درست و موفقی نداشت و جامعه مذهبی، نقاد این دیدگاه بود و آن را نمیپذیرفت.
خارکوهی به تاثیر آثار و دیدگاههای بازرگان بر جامعه اشاره کرد گفت: این مساله منجر به گرایشهای جدیدی شد و از سوی دیگر بازرگان به دین نگرش امانیستی و لیبرالیستی داشت و دین را از منظر آزمایشگاه شرح میداد. این امر باعث گرایش جوانان مذهبی به التقاط مارکسیستی میشد و حتی به زدودن هویت مذهبی مبارزات انقلاب اسلامی و مبارزات مذهبی جوانان در دوران پیش از پیروزی دامن میزد.
وی افزود: بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و اعقابشان تحت تاثیر افکار بازرگان رفته رفته خط مشی التقاطی و انحرافی در پیش گرفتند تا جایی که بهطور کلی در همان دوران مبارزه تغییر ایدئولوژیک از اسلام به مارکسیست داشتند. این گروه بعدها دست به کشتار و ترور مردم مسلمان زدند و در مقابل انقلاب اسلامی مردم ایران ایستادند و به جنگ مسلحانه پرداختند؛ لذا دوران نخست وزیری بازرگان دوران غربت و مظلومیت ارزشهای انقلاب اسلامی و نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی بود و دوران یکهتازی اندیشههای ضد دینی و ضدانقلابی و گروههای سکولار بهشمار میرفت.
این تاریخپژوه درباره دیدگاههای سیاسی بازرگان توضیح داد: از نظر سیاسی و انقلابی بازرگان فرد قاطعی نبود و معتقد به دموکراسی غربی بود تا جایی که جمهوری اسلامی را قبول نداشت و به ناچار حاضر شد که لفظ جمهوری اسلامی را به رفراندوم بگذارد که آن هم با اصرار و تاکید امام (ره) بود. بازرگان به جای جمهوری اسلامی جمهوری دموکراتیک اسلامی را مطرح میکرد. هنگامی که مهندس بازرگان به نخست وزیری رسید بسیاری از اعضای کابینه و مقامات دولتی از شخصیتهای مذهبی نبودند بلکه برخی حتی ضد مذهبی، فاقد نگرش مذهبی در حکومتداری و غربزده بودند و روابط پنهانی آنها از اسناد لانه جاسوسی آمریکا در سال 1358 به دست آمد.
وی گفت: نگاه بازرگان به دین و سیاست نگاهی سکولاری و جدایی دین از سیاست بود و این تفکر کاملا با آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی و بهویژه رهبر انقلاب(ره) مغایرت داشت. برخورد بازرگان با گروههای جداییطلب در کردستان، ترکمنصحرا، سیستان و خوزستان همراه با آرامش بود و در شرایطی که انقلاب با سرعت پیش میرفت و جامعه در حال دگرگونی فزاینده بود، سیاست گام به گام را که شعار اصلی وی بود به اجرا درمیآورد.
خارکوهی با اشاره به این که نهضت آزادی که بازرگان ریاست آن را به عهده داشت تا سال 57 حتی حاضر به نفی سلطنت شاه و قانون اساسی نبودند، گفت: آنها میخواستند حکومت شاه به سلطنت ادامه دهد و قانون اساسی نیز اجرا شود. بازرگان و نهضت آزادی تا سه ماه و نیم پیش از پیروزی انقلاب معتقد به سلطنت شاه و ماندن وی در قدرت بودند. در واقع پس از اینکه 29 مهر سال 1357 بازرگان به دیدار با امام خمینی(ره) در پاریس رفت، نخستین اعلامیه بازرگان و نهضت آزادی صادر مبنیبر نفی سلطنت شاه منتشر شد.
این پژوهشگر با بیان اینکه دیدگاههای بازرگان در آثارش به چشم میخورد، اظهار کرد: در اسناد نهضت آزادی پیش از انقلاب که در مجموعهای چند جلدی منتشر شده، اطلاعات ارزشمندی درباره وی و مسایل نهضت وجود دارد. دیدگاههای سیاسی بازرگان چه در اندیشههای مذهبی و چه در اندیشههای سیاسی در کتابهای مختلفی از وی که پیش و پس از انقلاب منتشر شدهاند، آشکار است. وی پس از استعفا از نخست وزیری در آبانماه 1358 مواضع خود و گروه نهضت آزادی را که در راستای مواضع عمومی مردم نبود و توجیهگر مواضع و اقدامات غربیها، صدام و ضدانقلاب بهشمار میآمد، ادامه داد. در کتاب «انقلاب در دو حرکت» بیش از دیگر کتابهایش، نگرشهای سیاسی و مذهبی وی مشهود است که در سال 1362 به چاپ رسید.
غلامرضا خارکوهی، کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی است که بیش از سه دهه به تدوین و گردآوری تاریخ و اسناد انقلاب اسلامی اشتغال دارد. از وی تاکنون 13 عنوان کتاب و بیش از 400 مقاله و یادداشت منتشر شده که «استان گلستان در انقلاب اسلامی» در سه جلد، «حماسه پنجم آذر سال 57 گرگان»، «خاطرات آیتالله طاهری» و «خاطرات آیتالله نورمفیدی» برخی از آثار وی را تشکیل میدهند.
دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۱
نظر شما