خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) - وقتي یکی از بازیگران یک سریال تلویزیونی با اعتماد به نفسي مثال زدني در برنامه زنده سیما از دستمزد 600 ميليونياش در طول بازي در آن سريال گفت و آن را در برابر درآمدهاي نجومي برخي ورزشكاران و مربيان فوتبال ناچيز خواند، نويسنده هم شايد سهمش همين چيزي باشد كه هست.
يعني طبيعي است كه نويسنده يا منتقد ادبي که بنمايه فرهنگي جامعه را شالودهگذاري ميكند و توانش را در برابر ناملايمات زندگي به دست ميگيرد تا شايد فرهنگنامهاش را كه شايد ده سال براي آن وقت گذارده، منتشر كند، در پايان چند مصاحبه و تقديرنامه نصيبش شود و اگر هم برنده جايزهاي معتبر شد، با چند ده سكه راهي خانه شود.
به اين فكر ميكند اين همه سال خواند و نوشت و ياد داد، اما چرا بايد دربرابر نوكيسه اي چون صاحبخانهاش شرمنده شود، توان پرداخت جهيزيه دختر و عروسي پسر را نداشته باشد و استرس و فشار اقساط هر ماهه را تحمل كند؟
يا شايد هم اصلا سراغ ناشري متمول رفته تا شايد با انتشار كتابي بازاري، ويراستاري نيمه وقت و مسافركشي آخر شب هزينه زندگي را تامین کند كه نه حق التحريرهايش در معدود رسانههاي معتبر اين زمانه برايش نان ميشود و نه حقوق خودش و همسرش آب؛ كه تا پاسي از شب بايد جان بكنند.
بهراستي جايگاه اقتصادي نويسنده در نشر امروز ايران كجاست؟ ناشر البته لطف كرده و كتاب فاخر او را در روياييترين شرايط با دو سه ميليون تومان حق التاليف منتشر ميكند و آن را ركوردي ميداند در پرداخت دستمزد. بماند كه هزار توجيه در ناكارآمدي بازار نشر ميگويد و ناتوانياش را در پرداخت، طبيعي میخواند. شايد هم راست ميگويد؛ اصلا براي كتابي كه در نهايت 5 ميليون تومان ميفروشد، آيا بايد بيش از 3 ميليون حق التاليف پرداخت؟ اين كه تازه ميشود ضرر به جيب ناشر!
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز در برنامههاي حمايتي خود به شكل مستقيم از مصرف كننده و ناشر حمايت ميكند و آثار ارزشمند را ميخرد و كمكي ميكند براي ناشر يا نويسنده تا كتابش به شكل مناسبي توزيع شود و به دست مصرف كننده برسد. اما واقعيت اين است كه حداقل ميتوان براي دستمزدها كف تعيين كرد و نظارت مناسبي داشت تا شايد نويسنده نيز بتواند اين هنر را شغل بداند. آن زمان ميتوانيم بگوييم نشر ما «حرفهاي» شده است.
برای بررسی دلیل اندک بودن دستمزد نویسندگان و راهکارهای افزایش آن در سطحی حرفهای، با یک نویسنده، یک ناشر و یک مدیر دولتی به گفتوگو نشستهایم تا شاید مسیرهای تازهای برای حرفهای شدن نشر کشور نمایان شود.
برنده جايزه جلال آلاحمد:
رونق بازار نشر مهم است؛ نه دستمزد نويسنده
صادق كرميار، نويسنده كتاب «ناميرا» كه در چهارمين دوره جايزه جلال آل احمد به عنوان پديدآورنده اثر شايسته تقدير شناخته شد، معتقد است كه تنها با رونق بازار نشر ميتوان به افزايش سطح عددي قراردادها اميدوار شد.
وي دراينباره مي گويد: بايد سيستم مديريت فرهنگي در اين زمينه وارد شود. بهراستي چقدر از برنامههاي صدا و سيما در ترويج كتاب و كتابخواني است و چند درصد در حوزه برنامههاي ورزشي و سينمايي؟ توجه به اين تبليغات موجب ميشود تا جايگاه نويسندگي به عنوان يك حرفه بيش از اينها مورد توجه واقع شود.
وي با بيان اين كه تلاشهاي ارشاد هم در اين زمينه كافي نيست، تصريح مي كند: استقبال مردم از نمايشگاه كتاب تهران نشان داد كه در صورت وجود جريان فرهنگي، ميتوان به رونق فرهنگي هم رسيد.
كرميار از راهكارهايي چون اختصاص بيلبوردهاي شهري براي معرفي كتابهاي ارزشمند و برندگان جوايز معتبر، ساخت برنامههاي ترويجي كتاب، اختصاص سايتهاي كتاب و تبليغات اينترنتي، كه به باور او، دولت ميتواند در حوزه حمايت از كتاب انجام دهد، سخن مي گويد و مي افزايد: وقتي پفك نمكي هم بيلبورد اختصاصي دارد، آيا حق نويسنده كتاب ارزشمند نيست كه براي معرفي كتابش بيلبورد داشته باشد؟
ناشر حوزه ادبیات پایداری:
بخش خصوصي به جاي پرداخت ماليات از نويسنده حمايت كند
براي آنكه بدانيم ناشران در اين باره چه نظراتي دارند، سراغ يك ناشر خصوصي فعال در عرصه ادبيات پايداري رفتيم تا درباره سطح دستمزد پرداختي نويسندگان از وي پرس و جو كنيم.
رضا حاجي آبادي، مدير نشر هزاره ققنوس، گفت: اصلا ما در حوزه نشر، هيچ يك از استانداردهاي حرفهاي را رعايت نميكنيم و حالا كه زورمان به تعيين سقف قرارداد نميرسد، به دنبال تعيين كف قراردادها هستيم.
وي ادامه داد: با توجه به تعلق گرفتن تخفيف به کتابهای خریداری شده از سوی هيات خريد كتاب و پرداخت ده تا بيست درصدي حق مولف و حق توزيع، ناشر يا بايد كتابش را با شصت درصد تخفيف بفروشد يا با دوبرابر قيمت تمام شده در اختيار مخاطب بگذارد. در چنين شرايطي تعيين كف قرارداد براي كتابهاي ارزشمند، چندان منطقي نيست.
مدير انتشارات هزاره ققنوس تصريح مي كند: واقعيت اين است كه كتابهاي ارزشمند و پژوهشي بسيار اندك در كشور منتشر ميشوند و دوستان مولف هم در برخي حوزهها، دچار كتابسازي شدهاند و درجهبندي كيفي نيز شايد نتواند چندان كارساز باشد.
به گفته وي دولت در اين زمينه ميتواند با همياري ناشران خصوصي، دستمزد نويسندگان آثار ارزشمند را افزايش دهد.
حاجي آبادي با اشاره به برخي كشورهاي اروپايي مي گويد: در آنجا به جاي دريافت ماليات، بخش خصوصي موظف است تا با ارائه دستمزدهاي مطلوب امكان انتشار آثار جهاني و باكيفيت را فراهم آورد كه اين روش ميتواند در كشورمان نيز بررسي شود.
مدیر دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت ارشاد:
حرفه نويسندگي بايد زندگي مولف را تامين كند
دفتر مطالعات و برنامهريزي فرهنگی و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز نهادي است كه وظيفه حمايت از آثار ارزشمند و فاخر را بر عهده دارد. اين حمايت هم در زمينه چاپ و انتشار كتاب است و هم به فرايند تاليف آن و پرداخت دستمزد به نويسنده تسري پيدا ميكند.
بر اين اساس از مصطفي اميدي، مدير اين دفتر خواستيم تا به سوالهاي ما درباره دستمزد پايين نويسندگان پاسخ دهد.
اميدي دراين باره مي گويد: مقايسه دستمزد نويسندگي با حرفههاي ديگر درست نيست؛ ولي از سويي ديگر ميتواند در حفظ حقوق نويسنده نيز موثر باشد.
وي ادامه مي دهد: اگر كسي نويسندگي را به عنوان شغل اصلي و حرفه مشخص خود برگزيد، اين حرفه بايد به طور متوسط، حداقلهاي زندگياش را تامين كند.
مدير دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی همچنين تصريح مي كند: گاهي يك لولهكش درآمدش از يك نويسنده با تحصيلات بالا نيز زيادتر است كه اين تفاوت به عوامل متعددي بستگي دارد.
اميدي معتقد است: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي متصدي نيست؛ ولي ميتوان سازوكاري تعريف كرد تا حق و حقوق نويسنده تا حدود زيادي رعايت شود؛ از جمله اين كه چاپهاي بعدي با مجوز نويسنده باشد و ناشر حق و حقوق او را پرداخت كند؛ يا اينكه حداقلي براي پرداخت دستمزد به نويسنده مشخص شود كه این مبلغ ميتواند درصدي از قيمت پشت جلد كتاب باشد.
وي با بيان اين كه تنظيم قراردادهاي تيپ ميتواند گام موثري در اين عرصه باشد، افزود: نميتوان براي همه كتابهاي منتشرشده ناظر گذاشت تا حق نويسنده و مولف و مترجم حفظ شود. فرض ما بر سلامت كاري ناشر و مولف به عنوان فعالان فرهنگي جامعه است و بايد اين قوانين نیز در صورت تصويب از سوي ايشان رعايت شود.
اميدي همچنين به دريافت پول از سوي برخی ناشران از نویسنده براي انتشار كتابهاي مفيد و پرمخاطب اشاره و تاكيد مي كند : اين كار غيراخلاقي است؛ چون كتابي كه مخاطب دارد و مفيد است ميتواند سرمايه و سود ناشر را بازگرداند و دريافت پول از نويسنده عمل صحيحي نيست.
اين كارشناس امور كتاب همچنين از حمايت اين دفتر در مرحله حقالتاليف از كتابهاي ارزشمندي خبر مي دهد كه ناشران كمتر نسبت به انتشار آن توجه ميكنند.
راه درازي در پيش است
شايد شما هم حق بازیگر و فوتبالیست بدانيد كه بهواسطه شغلشان درآمدهاي زيادي داشته باشند؛ ولي بهراستي اين شايد مشكل همه ماست كه باور نميكنيم نويسنده و متفكر براي نوشتن نبايد هرگز غم نان داشته باشد.
دوشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۰
نظر شما