نشست «عصر شعر و ترانه» برگزار شد
ابراهیمپور: ناشران قدیمی و فرهیخته از انتشار مجموعه غزل امتناع میکنند/دهه 70 و نگارش مانیفستهای شعری یکشبه
حامد ابراهیمپور، شاعر مجموعههایی چون «نگذار نقشهها وطنم را عوض کنند» و «به احترام سی و پنج سال گریه نکردن» در نشست «عصر شعر و ترانه» گفت که متاسفانه غزل مورد بیمهری ناشران قرار گرفته و ناشران قدیمی و فرهیخته از انتشار مجموعه غزل امتناع میکنند. وی همچنین اشاره کرد که دهه 70 شمسی دوره نگارش مانیفستهای شعری یکشبه بود.
دهه 70 دوره نوشتن مانیفستهای شعری یکشبه بود
ابراهیمپور در بخشی از سخنرانی خود در این نشست با اشاره به تلاشهای صورت گرفته برای تکوین غزل مدرن در دهه 70 شمسی، اظهار کرد: در دهه 70 هرکدام از شاعران تجربههای جدیدی را در عرصه غزل ارائه کرده و هرکدام نوعی از غزل را مطرح میکردند. کتاب نخست بنده نیز در دهه 70 منتشر شد و همچنین نامی نیز برای غزل پیشنهادی خود مطرح کردم، اما امروز مخالف جدی اسمگذاری روی تجربههای شاعران در حوزه غزلسرایی هستم، زیرا معتقدم این نام گذاریها به غزل امروز ما لطمه وارد کرده و شعر شاعران بیشتر با نامی که روی آن گذاشته شده ــ و نه خود شعر ــ قضاوت میشود.
وی در پاسخ به منتقدانی که جریانهای غزل مدرن را رد میکنند، گفت: نیمه دوم دهه 70 دوران اسمگذاریها و نوشتن مانیفستهای یکشبه بود، اما که نمیتوان تمام دستاوردها و زحمات گروهی شاعران آن روزگار را که بسیاری از آنها هنوز هم به طور جدی در عرصه غزل فعالیت میکنند، در عرض 10 دقیقه زیر سوال برد. به هر حال تلاش و فعالیتهای کسانی چون هادی خوانساری، مجید معارف وند، هومن عزیزی، محمدرضا حاج رستم بگلو، صالح سجادی، محمدسعید میرزایی، بنده و دیگرانی از این دست، در زمینه تکوین غزل مدرن موثر بوده است.
ابراهیمپور همچنین با اظهار تاسف از عدم انتشار مجموعه غزل از سوی ناشران قدیمی و فرهیخته گفت: همیشه جبهه روشنفکری نسبت به غزل موضع داشته، در صورتی که غزل مدرن ما با غزل سنتی مورد نظر آن عزیزان فرسنگها در زبان و نگاه و جهانبینی فاصله دارد. ناشران قدیمی و فرهیختهای چون نگاه، چشمه، مروارید، ثالث و... به دلیل همین پیشداوری مجموعه غزل منتشر نمیکنند، این در صورتی است که در لیست کتابهای منتشر شده از سوی آنها سری مجموعههای «شعر امروز ایران» به چشم میخورد. مگر شاعری که «غزل» میسراید در حوزه شعر امروز ایران قرار نمیگیرد؟
ابراهیمپور در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به سوال عبدالجبار کاکایی که «چرا شاعران پست مدرن تنها به بیان بیپرده مسائل جنسی میپردازند و در شعرشان اندیشهای پیدا نمیشود؟» گفت: بیش از 6 عنوان از کتابهای شعر منتشر شده من غزل است، اما مخالفم که شعر من را غزل پستمدرن خطاب کنند. شاعرانی که این نگاه سطحی ندارد و با برچسب غزل پستمدرن کار میکنند، فقط احتمالا ترجمه فارسی دو کتاب «تاریخ جنون» و «تاریخ جنسیت» میشل فوکو را مطالعه کردهاند. البته چون این شاعران اکثرا زبانهای خارجی را نیز بلد نیستند، نتوانستهاند سه جلد دیگر «تاریخ جنسیت» را بخوانند، چون تنها یک جلد آن، آن هم با نام دیگر به فارسی منتشر شده است.
شاعر مجموعه «براندویی که عرقگیر خیس پوشیده» ادامه داد: پستمدرنیسم یک وضعیت است که در حوزههایی چون فلسفه، معماری، سیاست، اقتصاد و... نیز رخ داده و قابلیت بررسی دارد، بنابراین نمیتوان آن را در زمره مکتبهای ادبی و هنری چون سوررئالیسم، سمبولیسم و... محسوب کرد.
باید نگاه جدی به شعر داشت
شاعر مجموعه «دروغهای مقدس» به بیگانه شدن مخاطبان با اشعار شاعران بزرگ گذشته ایران نیز اشاره کرد: مخاطب شعر امروز ایران با اشعار بزرگانی چون کلیم کاشانی، بیدل دهلوی، صائب تبریزی و دیگر شاعرانی از این دست بیگانه است، اما کپیهای دست چندم از اشعار این شاعران سبک هندی را می خواند و میپسندد. باید نگاه جدی به شعر داشت.
شعر عامهپسند در ایران تعریف نشده است
شاعر مجموعه «دور آخر رولت روسی» ادامه داد: در سطح جهانی ادبیات، موسیقی و سینمای عامهپسند ــ مانند B movie و... ــ داریم و این موارد از ادبیات، موسیقی و سینمای هنری، قابل تفکیک است. بر این اساس یک اثر هنری با یک اثر تجاری هرگز مقایسه نمیشود. هر دو گونه از هم مشخص است و مخاطبان خاص خود را دارد، اما در ایران این موارد از هم مشخص و تفکیک نشده است.
وی افزود: در ادبیات ایران ژانری به اسم «شعر عامه پسند» تعریف نشده و این گونه در کنار انواع دیگر شعر قرار گرفته و با آنها مقایسه میشود. این در صورتی است که میزان استقبال مخاطبان دلیل خوب بودن شعر نیست. هیچکدام از شاعران و ترانه سرایان امروز اقبال عمومی را که شاعرانی چون مهدی سهیلی، کارو و مریم حیدرزاده در دوره خود داشتند، ندارند و این دلیلی بر خوب بودن شعر این شاعران نبوده است.
ابراهیمپور اضافه کرد: اقبال عمومی یک شاعر، موسیقیدان و سینماگر در دورهای خاص دلایل جامعهشناختی و فرهنگی زیادی میتواند داشته باشد که قابل بررسی است. میتوان با بررسی این دلایل به آسیبشناسی جریانهای ادبی و هنری هر دوره پرداخت.
نباید به مخاطبان کولی داد
آرش شفاعی، شاعر و روزنامهنگار نیز در این نشست گفت: عنوان گذاشتن روی شعرها چندان اهمیتی ندارد. چه تفاوتی میکند که روی تجربههای شاعران دهه 70 در حوزه غزلسرایی اسمهایی چون پستمدرنیسم، خودکار و... گذاشت؟
وی افزود: مهم این است که نباید شاعران خود را در سطح مخاطبان عام پایین بیاورند. هر زمان شاعری خود را در سطح مخاطبان عامه پایین آورد، دیگر امیدی به اوج گرفتنش نیست. نباید به مخاطب کولی داد.
عبدالجبار کاکایی نیز در این نشست اشعار و حکایتهایی را درباره ماه رمضان از بوستان و گلستان سعدی برای حاضران خواند.
در این نشست همچنین نادر خطایی، سیامک بهرامپرور، لیلا کردبچه، آرش شفاعی، سینا بهمنش، حمید چشمآور، مصطفی اسانلو، مهدی عابدی، کیانوش خان محمدی هما سعادت و چند شاعر دیگر، حضور داشتند.
نشست «عصر شعر و ترانه» پنجشنبههای اول هر ماه با مدیریت عبدالجبار کاکایی در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود.
نظر شما