قادر طهماسبی متخلص به «فرید» در اختتامیه هفدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر اشعار خود را قرائت کرد.
شعر خوانی قادر طهماسبی(بخش اول)/ ویدئو
فایل ویدیو


ایران سربلند، ایران سرافزار
ایران هوشیار، ایران هوشمند

هرچند داغداری و هرچند خسته‌دل
هرچند سوگواری و هرچند دردمند

تا دشمن حسود تو از خشم جان دهد
با عاشقان سوته‌دل خود بگو بخند

خوش باش ای فلات شهیدان که دیر نیست
دستان شرقی تو، بت غرب بشکند

با خاندان عشق تو را چون ارادت است
خوش باش و شاد زی چو شدی آسمان‌پسند

ای پرچم بلند تو با عشق همنشین
وی نام سبزپوش تو چون سرو سربلند

ما گردی از تو را به صبا هم نمی‌دهیم
هستیم همچو کوه بر این گفته پایبند

این بوی کربلاست که مستانه می‌وزد
از کاکل سپید دماوند تا سهند

زلفی ز دختران تو از شانه عفاف
بیرون مباد تا که پلشتان بهم زنند

ایران بی شهید و شهادت چه ظلمتی است
یعنی تو را ز وحشت و ظلمت بیاکنند؟

شمعی ز مهر فاطمه در من شکفت و گفت
ایرانیان پاک، پروانهٔ من‌اند

گفتم ولی گروهی از اینان، اشاره کرد
محتاج توبه‌اند ولی پاکدامنند

گفتم ولی گروهی از اینان، اشاره کرد
کم را فروگذار، بسان پاکدامنند

دیدم به خواب، چند پری، فوجی ابر خیس
در آسمان صاف دلم می‌پراکنند

گریان و دل‌شکسته به کنجی خزان شدم
ناگه شکفت غنچه نازی شکوهمند

سرداد عاشقانه کسی این ترانه را
آورده‌ام فرود برو جستی از کمند
خاتون صبح، زلف سحر شانه کرد و گفت
برخیز خواب‌های تو هم سایه‌روشنند
با اهل شب حکایت ظلمات تا به کی؟
با اهل روز قصه خورشید تا به چند

قادر طهماسبی(فرید)
کد مطلب : ۳۳۲۳۹۵
https://www.ibna.ir/vdccoiq1p2bq118.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

هفته کتاب 1401