سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مرضیه نگهبان مروی: «سانتا اویتا» رمانی است که مرزهای واقعیت و تخیل را در هم میشکند. این کتاب داستان اوا پرون، ملقب به اویتا، را روایت میکند؛ زنی که از فقر به قلههای قدرت رسید و پس از مرگش به اسطورهای جاودانه تبدیل شد.
توماس الوی مارتینث با قلمی شاعرانه و طنزی تلخ، سرنوشت جسد اویتا را دنبال میکند که پس از مرگش در سال ۱۹۵۲ به سفری پرماجرا در تاریخ آرژانتین کشیده شد. این رمان نهتنها یک داستان تاریخی است، بلکه تأملی عمیق بر اسطورهسازی، قدرت و هویت ملی ارائه میدهد.
توماس الوی مارتینث نویسنده و روزنامهنگار آرژانتینی است. او بیشتر به خاطر رمانهایش شناخته میشود. مارتینث همچنین جوایز ادبی متعددی از جمله جایزه آلفا گوارا را برای رمان «پرواز رینا» کسب کرده است.
او در سال ۱۹۳۴ در آرژانتین به دنیا آمد و مدرک ادبیات اسپانیایی و آمریکای لاتین را از دانشگاه توکومان و کارشناسی ارشد هنر را در دانشگاه پاریس گرفت. مارتینث از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۱ به عنوان منتقد فیلم فعالیت میکرد.
داستان «سانتا اویتا»: از واقعیت تا اسطوره
اوا پرون، معروف به اویتا، بانوی اول آرژانتین و همسر رئیسجمهور خوان پرون بود. او با سخنرانیهای پرشور و فعالیتهای خیریهاش به نماد امید برای فقرا تبدیل شد، اما مرگ زودهنگامش در ۳۳ سالگی به دلیل سرطان، پایانی بر زندگی او نبود. جسد مومیاییشدهی اویتا پس از کودتای نظامی ۱۹۵۵، که رژیم پرون را سرنگون کرد، به نمادی سیاسی تبدیل شد و سالها در مخفیگاهها و کشورهای مختلف سرگردان بود.
مارتینث در «سانتا اویتا» با ترکیبی از واقعیت تاریخی، مصاحبههای خیالی و داستانسرایی، این ماجرا را به شکلی روایت میکند که خواننده را بین حقیقت و افسانه سرگردان میکند. او با طنزی ظریف و نگاهی انتقادی، نشان میدهد که چگونه یک انسان میتواند به اسطورهای فراتر از زمان خود بدل شود.
سبک و ساختار روایی و زمینه تاریخی و سیاسی «سانتا اویتا»
«سانتا اویتا» از تکنیکهای رئالیسم جادویی بهره میبرد، اما در عین حال، سبکی منحصربهفرد دارد. مارتینث با استفاده از روایتهای چندگانه، شامل خاطرات، اسناد تاریخی و داستانهای تخیلی، داستانی خلق کرده که خواننده را به چالش میکشد تا مرزهای واقعیت و داستان را بازتعریف کند.
برای درک «سانتا اویتا» باید نگاهی به تاریخ آرژانتین بیندازیم. جنبش پرونیسم، که ترکیبی از ملیگرایی، سوسیالیسم و پوپولیسم بود، در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ در آرژانتین قدرت گرفت. اویتا با حمایت از فقرا و کارگران، به چهرهای محبوب اما بحثبرانگیز تبدیل شد. پس از مرگش، جسد او به ابزاری برای مبارزات سیاسی بین پرونیستها و مخالفانشان بدل شد.
کودتای ۱۹۵۵ رژیم پرون را سرنگون کرد و جسد اویتا مخفیانه جابهجا شد. این ماجرا، که در رمان با جزئیات و تخیل روایت میشود، نشاندهنده تأثیر عمیق اویتا بر هویت ملی آرژانتین است.
چرا «سانتا اویتا» یک شاهکار ادبی است؟
«سانتا اویتا» به ما نشان میدهد که چگونه اسطورهها شکل میگیرند و چگونه یک شخصیت میتواند به نمادی فراتر از زمان خود تبدیل شود. مارتینث با نگاهی انتقادی به نقش رسانهها و سیاست در خلق قهرمانان، داستانی خلق کرده که هم تاریخی است و هم فلسفی.
این رمان در کنار آثاری چون «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز و رمانهای ماریو بارگاس یوسا، یکی از مهمترین آثار ادبیات آمریکای لاتین است. «سانتا اویتا» با روایت خلاقانه و موضوع عمیقش، خوانندگان را به تأمل در مفاهیم مرگ، جاودانگی و تقدس وا میدارد.
داستان اویتا و سرنوشت او میتواند برای مخاطب ایرانی که با مفاهیمی چون اسطورهسازی، قدرت سیاسی و تأثیر تاریخ بر فرهنگ آشنا است، بسیار جذاب باشد. این رمان همچنین به دلیل سبک روایی چندلایه، تجربهای لذتبخش برای خوانندگان ادبیات جدی فراهم میکند.
شخصیتپردازی در «سانتا اویتا»
اوا پرون در «سانتا اویتا» بهعنوان یک شخصیت چندوجهی به تصویر کشیده شده است: زنی که هم عاشقانه به مردمش خدمت کرد و هم بخشی از ماشین تبلیغاتی رژیم پرون بود. این پیچیدگی، او را به شخصیتی واقعی و در عین حال اسطورهای تبدیل میکند.
شخصیتهای فرعی، از سربازان و سیاستمداران گرفته تا مومیاییکنندگان، هر یک به روایت عمق میبخشند. آنها، چه واقعی و چه خیالی، نشاندهندهی تأثیر گستردهی اویتا بر جامعهی آرژانتین هستند.
در واقع، «سانتا اویتا» چیزی بیش از یک رمان تاریخی است؛ این کتاب، تأملی عمیق بر اسطورهسازی، قدرت و هویت است. رمان «سانتا اویتا» که ترجمه فارسی آن بهقلم رامین ناصرنصیر و توسط نشر چشمه منتشر شده و در دسترس مخاطبان فارسیزبان قرار گرفته، امکان سفری به قلب تاریخ و فرهنگ آرژانتین را برای ما فراهم آورده است. اگر به ادبیات جدی، داستانهای چندلایه و کاوش در تاریخ علاقهمندید، «سانتا اویتا» یک انتخاب بینظیر است.
نظر شما