با انتشار روایت مهرنوش، امکانی برای بازنگری در روایت فخرایی از تاریخ جنگل فراهم آمده است. امکانی مغتنم که میتواند دیدی تازه به نهضتی که پس از صد سال هنوز هم چالش برانگیز و اختلافانگیز است فراهم کند.
معرفی و بررسی کتاب «تاریخ جنگل»
چالشی در برابر روایت غالب درباره نهضت میرزا کوچک خان
نویسنده این کتاب مسئول صندوق حقالعبور در نهضت جنگل بوده است
2 مهر 1398 ساعت 9:52
با انتشار روایت مهرنوش، امکانی برای بازنگری در روایت فخرایی از تاریخ جنگل فراهم آمده است. امکانی مغتنم که میتواند دیدی تازه به نهضتی که پس از صد سال هنوز هم چالش برانگیز و اختلافانگیز است فراهم کند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- کتاب «تاریخ جنگل» نوشته صادق مهرنوش و به کوشش محمد کلهر که نشر «شیرازه» آن را به تازگی منتشر کرده، نخستین تلاشی است که بعد از سقوط حکومت رضاشاه در شهریور 1320 و بازشدن فضای فکری و سیاسی کشور برای ثبت جوانبی از واقعه جنگل و شکلگیری جمهوری گیلان توسط میرزا کوچک خان جنگلی صورت گرفت. تلاشی که با وجود فضل تقدمش نتوانست جایگاه درخوری در پژوهشهای این حوزه پیدا کند.
چنانکه کلهر در بخش اول کتاب گفته است: «یادمان مجاهدان جنگل در زمانه پساسرکوب جنبش بهویژه در هنگامه اقتدار سهمگین رضاشاهی به ممنوعهای سهمناک تبدیل شده بود. اولین و آخرین تلاش در باب ثبت وقایع جنگل در این دوران توسط علی صالحی لاهیجانی معروف به ساسان کیآرش در سال 1304 شمسی صورت پذیرفت. وی در تیر این سال در مقالهای با عنوان «زندگان جاوید» در نشریه «ایرانشهر» از گیلانیان وطنپرست درخواست کرد که یاد و خاطره میرزا و جنبش جنگل را با نگارش وقایع جنگل گرامی بدارند.»
مشهورترین و رایجترین روایت از نهضت جنگل، کتابی است با نام «سردار جنگل» که ابراهیم فخرایی، در سال 1344 منتشر شده بود. فخرایی در مقدمه آن کتاب، با وجود آنکه سابقه پرداختن به نگارش تاریخ نهضت جنگل را ذکر کرده است، نامی از کسانی که به تدوین تاریخ جنگل اشتغال داشتهاند نیاورده و تنها چنین گفته است: «بعد از شهریور 1320 که امکان چاپ تاریخ جنگل نوشته ساسان کیآرش فراهم شد، نسخه اصلی به دست نیامد و لذا وابستگان نهضت برای بار دوم به تحریرش همت گماشتند و با گردآوری اطلاعات و مدارک، تنظیمش را به شکل تاریخ به عهده یکی از نویسندگان گیلانی ساکن مرکز محول کردند. کتاب مزبور به طوری که اطلاع حاصل شده پایان یافته و آماده چاپ است. بدیهی است که پس از طبع و انتشار، شناساییمان را درباره ماهیت نهضت تکمیل خواهد نمود.»
تاریخ جنگلی که فخرایی از آن سخن گفته، نتیجه اهتمام برخی از سران جنگل و از جمله، میرصالح مظفرزاده، میرزا اسماعیل جنگلی، ابراهیم فخرایی، محمدعلی گیلک و سید صالح صالح برای نوشتن آن تاریخ بوده است. آن گیلانی مقیم مرکز که در روایت فخرایی نامش به میان نیامده است هم، چنان که حسین جودت در روایتی مربوط به سال 1351 گفته، محمدعلی گیلک بوده است. اهتمام این افراد برای نوشتن تاریخ جنگل در نهایت ناکام ماند و هر یک از اینان را واداشت تا تاریخ خود را بنویسند. به اعتقاد کلهر در مقاله «سهم مهرنوش در تاریخنگاری جنبش جنگل» که در ابتدای کتاب حاضر مکتوب شده، دلیل اصلی این عدم توفیق، عدم توافق این سران درباره روایت درست تاریخ جنگل و تضاد باورها و عقاید آنان بوده است.
به موازات این تلاش، صادق مهرنوش نیز روایت خود را به صورت پاورقی از ابتدای دهه بیست در نشریه سپیدرود منتشر میکرده است. به گفته کلهر: «پاورقیهای مهرنوش در این نشریه تا پایان اسفند 1320 تداوم یافت. بدین ترتیب سکوت بیستساله جنبش جنگل که در هالهای از واگویههای مکتوم استمرار یافته بود، نهتنها به چالش کشیده شد بلکه زمینهساز ابدال واگویههای مستور جنبش جنگل به روایات مسطور گردید.» (17)
کد مطلب: 281116