سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - آرش باستانی: عبدالهادی حائری در سال ۱۳۱۴ در قم زاده شد. او استاد تاریخ و روزنامهنویس ایرانی بود. عبدالهادی فرزند میرزا احمد حائری و نوه دختری عبدالکریم حائری یزدی است و عبدالحسین حائری برادر اوست. وی در سال ۱۳۳۶ وارد دانشگاه تهران شد و در رشته الهیات به تحصیل خود ادامه داد. پس از پایان رسانیدن دوره سه ساله دانشگاه و اخذ درجه لیسانس، چند سال در اداره بهداشت و بهداری مشهد کار کرد. در سال ۱۳۴۳ با به دست آوردن یک بورس دانشگاهی به کانادا رفت. او به مدت نه سال در کانادا در رشته تاریخ و مطالعات خاورمیانه مشغول به تحصیل بود و در همان خلال، دو سال را به تدریس زبان و ادب فارسی گذراند.
پس از رسیدن به درجه دکتری در سال ۱۳۵۲، به مدت چهار سال در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی به عنوان استادیار به تدریس پرداخت. او در سال ۱۳۵۳ با زهرا افشارنژاد که در آن زمان در انگلستان تحصیل میکرد و عضو هیئت علمی بخش ریاضی دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد بود، ازدواج کرد. دکتر حائری در سال ۱۳۵۷ به ایران آمد و با عنوان دانشیار در گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی به تدریس تاریخ مشغول شد. او ۲۳ تیرماه ۱۳۷۲ در مشهد چشم از جهان فرو بست.

نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران
کتاب «نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب» را بررسی کرده است. این کتاب یکی از پژوهشهای نوین تاریخی است که از نظر موضوع بدیع و اصیل است و از نظر فن تحقیق، روش تالیف، سبک نگارش و رویکرد تاریخی یکی از الگوهای قابل توجه است. در نتیجه استفاده از آن به دلیل تدریس تاریخ ایران از دوره صفویه یا برای مطالعه آزاد، بسیار ارزشمند و روشنگر است. تقریباً هیچ اثر دیگری در همین موضوع یا سطح به نگارش درنیامده که بتواند ساختار و محتوایی کاملاً مطابق با سطح علمی و دانشگاهی داشته باشد و نخستین رویاروییهای اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب از این نظر یک اثر ویژه است.
عبدالهادی حائری در این پژوهش معتقد است که پس از دوران روشنگری اروپا، به ویژه در اوایل قرن نوزدهم، جهان ناگزیر با فرهنگ بورژوازی غرب که دارای دو رویکرد قدرتمند و تهاجمی بود، مواجه شد. این محقق به بررسی چگونگی مواجههی ایران با دو فرآیند بیان شده در این کتاب پرداخته است و دیدگاههای اصلاگران و متفکران ایرانی در رابطه با دو رویکرد تمدن بورژوازی غرب را زیر ذره بین میبرد.
وی در بخش آغازین کتاب، مروری اجمالی بر مسیرهای تمدن بورژوازی غرب ارائه میدهد و سپس در بخش دوم اثر، مواجهه ایران را با تمدن غرب در دورههای مختلف تاریخی و از جهات مختلف بررسی میکند و در این بررسی، موضوع عنوان شده را تا پایان عصر صفویه، در قرن دوازدهم الی هجدهم، در نخستین مقابلههای ایران با سیاستهای استعماری از جانب بورژوازی اروپا و با نگاه به اندیشهی متفکران ایرانی، تجزیه و تحلیل میکند.

تشیع و مشروطیت در ایران
کتاب «تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق» نیز یکی از اثرگذارترین تحقیقاتی است که درباره اندیشه و رفتار سیاسی علمای نجف و قم در جریان جنبش مشروطه و نیز وقایع پس از آن تألیف شده است. نویسنده کتاب نوه دختری آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی بوده و به واسطه ارتباط نزدیک با بیوت علمای بزرگ نجف و قم توانسته اطلاعات دست اولی را گزارش دهد. این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۷۷ م / ۱۳۵۶ ش در لیدن هلند به زبان انگلیسی منتشر شد و نویسنده در تابستان ۱۳۵۸ آن را به فارسی ترجمه و در ایران منتشر کرد.

ایران و جهان اسلام
کتاب «ایران و جهان اسلام» مجموعه پژوهشهای استاد حائری در مجلههای پژوهشی کشورهای مختلف از جمله ایران، آلمان، بلژیک و غیره است. بخش نخست این اثر به ریشههای تاریخی همسازگری و ناهمسازگری در جهان اسلام، بخش دوم به اندیشههای ضد استعماری متفکرانی همچون سیدجمال الدین اسدآبادی، سید احمد سنوسی در لیبی و شریعت اسفهانی در ایران و همچنین در بخش سوم به تبیین برخی واژه ها و مفاهیم سیاسی-تاریخی از جمله مشروطه و استبداد میپردازد.

کتاب «خودآگاهی و تاریخپژوهی یادنامه استاد عبدالهادی حائری» نیز به کوشش شهرام یوسفیفر از سوی انتشارات نگارستان اندیشه به چاپ رسیده است. این کتاب یادنامه استاد عبدالهادی حائری مشتمل بر مقالاتی است که در همایش بزرگداشت او ارائه شده و همچنین تعدادی از مقالات انگلیسی حائری، به فارسی ترجمه شده و در انتهای کتاب به مخاطب ارائه شده است.
این کتاب در سه بخش تدوین شده است که در بخش نخست سخنرانیهای افتتاحیه در آن گنجانده شده است. در بخش دوم مقالاتی که از سوی گروهی از استادان و پژوهشگران به نگارش درآمده است. بخش سوم به ترجمه فارسی مقالات دایرهالمعارفی استاد دانشگاه فردوسی اختصاص دارد که در این مقالات به معرفی شخصیتهای مطرح سیاسی و مذهبی پرداخته است.
در میان این مقالات بخش دوم کتاب برخی موضوعات به شیوه و روش تاریخپژوهی حائری تاکید دارد. از جمله «نگاهی روانشناختی به شخصیت دکتر حائری» به قلم محمدرضا جلالی که در بخشی از آن آمده است: «حائری در این دغدغه گرفتار نیامده که چون امروز دانشمندی شناخته و مورخی فرهیخته و برجسته است، ناگزیر کودکی و گذشته را نیز باید این چنین جلوه داد. او ضمن مراجعه به یادداشتهای هر دورهای از زندگی که بعضاً غیرمکتوب و در ضمیر باطن مرکوزند،، بیپالایش متناسب با زمان و بیملاحظات معمول تعاملی، ادراکی حضوری نسبت به مقاطعی از زندگی شخصی، خانوادگی، معیشتی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی خود و مردم کشورش را در اختیار خواننده قرار میدهد…»
یکی دیگر از مقالات همین بخش به قلم دکتر غلامرضا وطندوست درباره «مفهوم غرب، غربزدگی و شرقشناسی در آثار دکتر حائری» است که علاوه بر بررسی مفاهیم مزبور در کتابهای حائری نگاهی کوتاه به تاریخنگاری و آثارش ارائه کرده است: «او در گستره براستی بیرونق تاریخنگاری ایران، یک نوآور واقعی بود. شاید اگر شالودهشکن، به عنوان کسی که مسائل و موضوعات را از هم تفکیک میکند، تعریف شود. او را میتوان یک شالودهشکن و یا ویرانگر واقعی پهنه تاریخ معاصر ایران انگاشت.»
یکی از مقالاتی که برای دایرهالمعارف ایرانیکا از سوی حائری نوشته شده و در بخش سوم کتاب جای گرفته است به حیدرعمواوغلی از فعالان مشروطه میپردازد؛ «حیدر در ۱۹۰۲ به دعوت حکومت ایران به مشهد رفت تا بر ایستگاه برقی که برای حرم امام رضا تاسیس شده بود نظارت کند. اما چون در مشهد زمینه مناسبی برای فعالیتهای سیاسی ندید و همچنین حاکم خراسان و هم متولی حرم مقدس را ستمکار دید، تنها مدت یازده ماه در آنجا ماند. حیدرعواوغلی علیرغم مدت کوتاه اقامتش در مشهد در قیام بر ضد سهامالملک که معتقد بود محتکر گندم است، نقش ایفا کرد. او در ۱۹۰۳ مشهد را به قصد تهران ترک گفت.»
نظر شما