كامران فاني، پژوهشگر، مترجم و كتابشناس، در نشست بررسي كتاب «مرآت عشاق، اصطلاحات صوفيان» در سراي اهل قلم درباره دليل نگارش اصطلاح نامههاي بسيار در حوزه عرفان گفت: علت اصرار عرفا به نوشتن چنين آثاري، تشريح اصطلاحاتشان است، زيرا آنان همواره به استفاده از اصطلاحات كفرآميز متهم ميشدند./
در ابتداي اين نشست، مرضيه سليماني توضيحاتي درباره تصحيح مرآت عشاق» ارايه كرد و گفت: متأسفانه برخي از نسخ خطي از ديدهها پنهانند، اما اين كتاب با معرفي يكي از استادانم به عنوان پاياننامه به من پيشنهاد شد. استنساخ اين اثر حدود دو سال طول كشيد. متأسفانه هيچ نسخه بدلي با عنوان «اصطلاحات صوفيان» در هيچ كتابخانهاي يافت نشد، بنابراين به همين نسخه منحصر بهفرد براي انجام پايان نامه قناعت كردم.
وي افزود: من كوشيدم دايرهالمعارفگونهاي از اصطلاحات صوفيان تدوين كنم، به اين معنا كه اصطلاحاتي از آن را كه داراي بار بلاغي شاخصي بودند، مبنا قرار داده، معادل آنها را تا جايي كه ممكن است با ساير فرهنگها تطبيق دهم. اين كتاب به فارسي شيوا نگاشته شده و خطي خوش دارد. اين اثر چنان ارزشمند است كه كار كردن بر روي آن حكم كلاس درسي را برايم داشت.
سليماني ادامه داد: بخش عربي اين نسخه با كمك دكتر آذرتاش آذرنوش خط به خط بررسي و ترجمه شد و وي در برخي قسمتهاي كتاب كه دچار افتادگي بود، به اجتهاد پرداخت. اين اثر شاهد مثالهايي در قالب شعر دارد كه در دو بخش گردآمدهاند. برخي از آنها متعلق به نويسنده و ساير آنها متعلق به ديگر شعراست. تا جايي كه فرصت داشتم سرايندگان اشعار و منابع ضربالمثلها را پيدا كردم و به شرح آنها پرداختم.
وي به گمنام بودن نام نويسنده اشاره كرد و گفت: متأسفانه به دليل افتادگي صفحه نخست اين اثر، نام مولف تا امروز ناشناخته مانده است و تلاشهاي يازده ساله گروهي نيز براي يافتن نام مولف اين كتاب بيفايده ماند، اما اين تلاشها همچنان ادامه دارد. پس از گذشت چند سال از نگاشتن پاياننامه كامران فاني كه راهنمايي اين رساله را بر عهده داشت، وي پيشنهاد انتشار آن را در قالب كتاب ارايه كرد.
سليماني ادامه داد: پس از سپردن اثر به ناشر، به كتابي با عنوان «تصوف و ادبيات تصوف» نوشته «برتلس» با ترجمه سيروس ايزدي برخوردم كه بخشهايي مشابه با كتاب «مرآت عشاق» داشت. پس از تحقيق بيشتر دريافتم كه اين كتاب تصحيحي از «مرآت عشاق» است. بنابراين آن را به عنوان نسخه بدل برگزيدم و به تطبيق و يافتن تفاوتهاي آن دو پرداختم تا در كتاب لحاظ شوند.
وي اين كتاب را اثري حايز اهميت برشمرد و گفت: اين اثر در مرز ادبيات و عرفان قرار دارد و جنبههاي ادبي آن بسيار زيبا و درخور توجه است. ابتداي هر فصل، نويسنده چند صفحهاي به خواص حروف اختصاص داده و خواص و اسرار فلسفي و عرفاني آن را بازگو كرده، اما تصحيح «برتلس» از كتاب «مرآت عشاق» فاقد اين بخش است.
سليماني تصحيح برترس را فاقد حواشي «مرآت عشاق» دانست و گفت: كتاب برترس اضافاتي به زبان عربي دارد كه نسخه اصلي فاقد آنهاست. وي در اثرش نشاني درستي از نسخه اصلي به دست نميدهد، اما من اطمينان دارم كه نسخه ديگري از اين كتاب در يكي از كتابخانهها وجود دارد كه متأسفانه به دست فراموشي سپرده شده است.
وي در پايان سخنانش، اين اثر را بر اساس سبكشناسي و شاهد مثالهاي آن را متعلق به قرن نهم تا دوازدهم دانست.
در ادامه، كامران فاني به چند نكته درباره اهميت تصحيح متون قديمي اشاره كرد و گفت: تصحيح متون قديمي يكي از مهمترين رويدادهاي دوران جديد است، زيرا مهمترين تجليات فرهنگ پربار ايراني اسلامي در كتابهاست كه متأسفانه در نبود امكانات چاپ نسخههايي معدود از آنها در دسترس است. به همين دليل احياي اثري پرارزش و شناساننده فرهنگ ايراني كه تنها يك نسخه از آن وجود دارد و انتشار آن در چند هزار نسخه، از اهميت بسيار برخوردار است.
وي احياي آثار گذشتگان را از وظايف مهم فرهنگي برشمرد و گفت: تا زماني كه كتابي از بزرگانمان در دست نداشته باشيم، قادر به ارزيابي و تحليل آراي آنان نخواهيم بود. تنها يك تصحيح از متون قديمي كافي نيست، بلكه هر يك از آنها بايد بارها تصحيح شوند تا در هر مرحله به پيشرفت و يافتههاي تازه برسند.
فاني، تصحيح سليماني از «مرآت عشاق» را ستود و گفت: متأسفانه بسياري از پاياننامهها با وجود يافتهها و مطالب پراهميت، در قفسه كتابخانهها خاك ميخورند. انتشار اين آثار به پيگيري مجدانه نياز دارد، نظير عملكرد سليماني كه چندين سال به دنبال پژوهشها و كارهاي سامان دادن پاياننامهاش در قالب كتاب بود.
وي موفقيت سليماني در يافتن نسخهاي بدل براي «مرآت عشاق» را هوشمندانه خواند و گفت: «برتلس» از بزرگترين ايرانشناسان به شمار ميآيد و مهمترين اثرش تصحيح شاهنامه چاپ مسكو است. وي مرد و فرصت بيشتري براي تكميل اثرش نيافت، به همين دليل آخرين دستنوشتههايش به انتشارات سپرده شد.
فاني اين اثر را متعلق به قرن دهم دانست و گفت: بر اساس شواهد موجود، اميدي براي پيدا كردن نويسنده اين اثر وجود ندارد. اين اثر چندان قديمي يا خيلي هم جديد نيست و بايد متعلق به قرن دهم باشد. در اين دوران بود كه فرهنگنامهنويسي در ايران و هند رواج بسيار داشت.
وي ادامه داد: در ميان فرهنگنامهها، فرهنگ اصطلاحات صوفيان از گستره و جايگاه ويژهاي برخوردار بود، زيرا عرفان نفوذ بسيار گستردهاي را در فرهنگ و ادبيات ايران داشت. دليل اصرار عرفا به نوشتن چنين آثاري، متهم كردن آنان به استفاده از اصطلاحات كفرآميز بود. آنان با تشريح اين اصطلاحات در پي برطرف ساختن سوءتفاهمها بودند. عرفان در قرن ششم هجري با شعر و ادبيات آميخت و بستر مناسبي براي بيان انديشههايش پيدا كرد. در غير اين صورت تأثيرات شگرف عرفان بر فرهنگ ما تا اين اندازه نبود.
وي در ادامه سخنانش، به ارايه نكاتي درباره علم حروف و اطوار هفتگانه در اين اثر پرداخت و سپس به فهرستنويسي شايسته توجه سليماني در تصحيح آن اشاره كرد و گفت: متأسفانه جستوجو در برخي از تصحيحها به دليل نداشتن فهرست مناسب دشوار است، اما سليماني با نگاشتن چندين فهرست در اين اثر، جستوجو را آسان كرده است.
در ادامه، سيدمسعود رضوي «مرآت عشاق» را بسيار پراهميتتر از ديگر اصطلاحنامههاي تصوف برشمرد و گفت: شعر فارسي از توصيف و طبيعت و واقعيت به استعاره رسيد و اين استعاره با اوج گرفتن عرفان پس از قرن سوم به عمق بيشتري رسيد و مفاهيم به سوي باطني و عميق شدن گرايش يافتند. در قرن ششم با ظهور سنايي به عنوان شاعري موسس، استفاده از استعاره و اصطلاحات عارفانه در غزل سبك عراقي اوج گرفت كه بسيار با استقبال مواجه شد.
وي ادمه داد: ويژگي مهم سبكي كه سنايي پايهگذاري كرد، توجه ويژه به عرفان و تصوف بود. گرايش به سراييدن مسايل عارفانه در قالب شعر نيز به دليلي حفظ كردن آسان آن است. در دوران گذشته كاغذ كالايي پرارزش و اندك بود، بنابراين شعر عاملي براي يادگيري و در ذهن ماندن مسايل مختلف بهشمار ميآمد. بر همين اساس اصطلاحنامهها و مفاهيم بسياري در رشتههاي مختلف علمي به شعر سروده ميشدند.
رضوي، عرفان را گوهر فرهنگ ايراني برشمرد و گفت: اگر عرفان را از فرهنگمان جدا كنيم، چيز دندانگيري باقي نميماند. بيشترين فرهنگنامهها در حواشي ايران نوشته ميشدند، زيرا ساكنان مناطق حاشيهاي ايران با زبان فارسي چندان آشنايي نداشتند و به آموختن اصطلاحات مختلف براي مطالعه كتابها نياز داشتند. حوزه جغرافيايي «مرآت عشاق» نيز چندان دور از ايران نيست و بر اساس حدسها، اين اثر بايد در نزديكيهاي هرات نگاشته شده باشد.
وي در پايان سخنانش درباره «مرآت عشاق» توضيحاتي ارايه كرد و گفت: نويسنده اين اثر معاني را كه در گذشته درباره اصطلاحات وجود داشت، بسط داد و اصطلاحات كليدي و اصلي را به آن افزود. اين اثر با كمي تسامح، اوج فرهنگنامهنويسي در ايران است.
نظر شما