یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
برخلاف ایران طراحی کتاب در جهان بسیار رایج است/ بسیاری از ناشران هنوز در حوزه گرافیک مقاومت نشان می‌دهند

در ایران، خارج از حوزه هنرهای تجسمی و کتاب‌هایی که درباره نقاشی، عکاسی، گرافیک یا مجسمه‌سازی هستند، چیزی به نام «بوک دیزاین» یا طراحی پیکره کتاب به شکل حرفه‌ای و سیستماتیک وجود ندارد.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - بهاره گل‌پرور؛ طراحی کتاب در ایران، سال‌ها در محدوده جلد و تزئینات بیرونی خلاصه می‌شد؛ اما در دهه اخیر، نگاه تازه‌ای به بوک‌دیزاین شکل گرفته؛ نگاهی که کتاب را به عنوان یک تجربه بصری، با مخاطب از محتوای درون کتاب سخن می‌گوید. در این روزهای بازار کتاب برخی از طراحان تلاش می‌کنند میان روایت و گرافیک رابطه‌ای زنده و خلاق بسازند و حال و هوای متن کتاب را پیش از مطالعه به مخاطب منتقل می‌کنند.

سفرنامه‌های منصور ضابطیان نمونه‌ای از هم‌نشینی روایت و تصویر هستند؛ مجموعه‌ای که نه تنها به خاطر نثر گرم و روایت شیرین نویسنده محبوب شده، بلکه به دلیل توجه خاص او و تیمش به گرافیک، طراحی جلد، صفحه‌آرایی و هویت بصری نیز شناخته می‌شود. معراج قنبری، مدیر هنری و طراح گرافیک کتاب‌های سفرنامه این نویسنده است. با این هنرمند درباره طراحی گرافیک کتاب‌های سفرنامه و وضعیت بوک دیزاین در کشور گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

کتاب‌های سفرنامه منصور ضابطیان سر و شکل متفاوتی نسبت به کتاب‌های دیگر در این حوزه دارند و نوآورانه‌تر هستند. چطور به طراحی و گرافیک کتاب‌های منصور ضابطیان رسیدید؟

این فرآیند نتیجه تعامل مستقیم با نویسنده کتاب است. الگوی همکاری میان من و منصور ضابطیان بر پایه زبان مشترک و اعتمادی شکل گرفته که میان ما وجود دارد. در مرحله طراحی، نقش ناشر معمولاً محدود است و کار عمدتاً بر اساس تعامل با نویسنده و اعتمادی که دارد پیش می‌رود. در ایران معمولاً ناشران طرف اصلی همکاری با طراحان هستند و اصولاً مترجمان و مؤلفان کمتر درگیر فرآیند طراحی می‌شوند. حتی در دیگر پروژه‌های هنری و تجسمی نیز معمولاً هنرمندان امور را به ناشر می‌سپارند. اما در این مورد، به دلیل حساسیت‌های موجود در پروژه، خودِ نویسنده به‌صورت مستقیم روند کار را دنبال می‌کند و ما در کنار هم درباره جزئیات گفت‌وگو و ایده‌پردازی می‌کنیم.

در این مجموعه‌کتاب‌ها، قطع و جنس کاغذ، فونتی که کمی درشت‌تر از اندازه معمول انتخاب شده، نوع و جنس تصویرگری، طراحی جلد و تمامی جزئیات دیگر، در امتداد یک خط فکری مشخص پیش می‌رود؛ مسیری که منصور ضابطیان از همان نخستین کتابش پایه‌گذاری کرده بود. پیش از من، دو یا سه طراح دیگر مانند حبیب ایلون و فرشاد رستمی روی این کتاب‌ها کار کرده بودند. پس از تغییر ناشر، مسئولیت طراحی به من واگذار شد و من چهار - پنج عنوان آخر، از جمله «نوشابه زرد»، «استامبولی»، «دو دستی»، «بلاتکلیف» و «دفتر رویای استانبول» را طراحی کردم.

طراحی و گرافیک در این کتاب‌ها به دلیل ماهیت سفرنامه‌ای و نوع روایت منصور ضابطیان، بیشتر تصویری‌اند و صرفاً بر متن استوار نیستند؛ از همین رو فضای گسترده‌تری در اختیار طراح قرار می‌دهند تا بتواند در حوزه تایپوگرافی و تصویرگری آزادی عمل داشته باشد. با این حال، ساختار اصلی کار همواره بر پایه تعامل و مسیری شکل می‌گیرد که میان خالق اثر و طراح به‌طور مشترک دنبال می‌شود.

برخلاف ایران طراحی کتاب در جهان بسیار رایج است/ بسیاری از ناشران هنوز در حوزه گرافیک مقاومت نشان می‌دهند
معراج قنبری، مدیر هنری و طراح گرافیک

این سبک از طراحی از ابتدای همکاری، ایده خودتان بود یا منصور ضابطیان؟

روح کلی این سبک گرافیکی از جمله قطع و اندازه کتاب، نوع کاغذ، لتِ جلد و حتی شیوه چاپ پیش‌تر در کتاب‌های دیگر او شکل گرفته بود. از آنجا که ایشان تمایل داشت کتاب‌ها در کنار یکدیگر مجموعه‌ای هم‌نشین و هماهنگ باشند، تلاش کردیم همان مسیر کلی را ادامه دهیم.

با این حال، از نظر انتخاب فونت، طراحی جداکننده‌های داخل کتاب، نحوه تنظیم فهرست‌ها، نوع تصویرگری و ایده‌پردازی، هر عنوان هویت مستقل خود را دارد. برای نمونه، کتاب «مراکش» یا «ایتالیا» از نظر گرافیک و فضاسازی هیچ شباهتی به کتاب «ترکیه» ندارد.

درست است که کتاب‌ها در یک حال‌وهوا طراحی شده‌اند و چند طراح تاکنون با این مجموعه درگیر بوده‌اند، اما این هماهنگی از سلیقه مشترکی ناشی می‌شود که تلاش کردیم برای حفظ هویت آثار منصور ضابطیان آن را استمرار دهیم. با وجود این، هر کتاب ایده مستقل خود را دارد و از لحاظ خلاقیت بصری تکرار یکدیگر نیستند.

برای نمونه، جلد کتاب «دو دستی» بر پایه طرحی کاملاً مجزا شکل گرفت؛ عکاسی اختصاصی انجام شد. در کتاب «نوشابه زرد»، به دلیل روایتی که به کانادادرای قدیمی اشاره داشت، تصویر همان نوشابه را با سبک رترو (گذشته‌نگر) روی جلد قرار دادم. یا در کتاب «استامبولی»، در نهایت به این نتیجه رسیدیم که تصویر اصلی جلد باید خودِ غذا باشد.

حتی در نام‌گذاری کتاب‌ها نیز با یکدیگر مشورت می‌کنیم. بیش از آنکه طراح به‌تنهایی کار را پیش ببرد و سپس نظر بگیرد، در ابتدای مسیر ایده‌پردازی مشترک انجام می‌دهیم، به یک هماهنگی کلی می‌رسیم و سپس فرآیند طراحی آغاز می‌شود. همین رویکرد باعث شده مسیر کار بهینه‌تر و نتیجه منسجم‌تر باشد.

در هر حال، این سفرنامه‌ها یک مجموعه محسوب می‌شوند؛ هرچند عنوان واحدی ندارند و توسط دو ناشر و طراحان مختلف کار و منتشر شده‌اند، اما تلاش کرده‌ایم زمانی که کتاب‌ها در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، از نظر بصری و ساختاری هماهنگی قابل‌تشخیصی داشته باشند.

پیشنهاد دهنده اصلی این ایده‌ها خود منصور ضابطیان بود؟

قطعاً آن طراحی اولیه‌ای که با طراحان دیگر انجام شده بود، با نظارت مستقیم منصور ضابطیان پیش رفته است و ما نیز تلاش کردیم با همان مسیر هماهنگ بمانیم؛ موضوعی که از ابتدا با آن موافق بودم. حتی در نام‌گذاری کتاب‌ها نیز همین نگاه وجود دارد. برای نمونه، زمانی که درباره عناوینی مانند «نوشابه زرد» یا «دودستی» صحبت می‌کنیم، بحث‌های مفصلی درباره نام‌ها انجام می‌شود و گرافیک در واقع از دل همان نام‌گذاری بیرون می‌آید؛ اینکه جلد چه باشد و طراحی داخلی چگونه شکل بگیرد.

برای نمونه، در کتاب «بلاتکلیف»، نقش اتوبوس در روایت بسیار برجسته بود و به همین دلیل تصمیم گرفتیم روی جلد را با طراحی یک اتوبوس شکل دهیم تا هویت بصری اثر مستقیماً از دل داستان بیرون بیاید.

موضوع دیگری که درباره کتاب‌های منصور ضابطیان اهمیت دارد، طراحی هویت بصری در رویدادهای رونمایی کتاب است. در مراسم‌های مختلف، از جمله رونمایی در تهران و دیگر شهرها، تلاش کردیم تمامی عناصر گرافیکی، از پوسترها تا گرافیک محیطی، توسط خودمان طراحی شود تا کتاب و پوسترها هویت مشترکی داشته باشند و هر شهر پوستر مستقل و متفاوتی نداشته باشد. در واقع ما از آن هویت گرافیکی مراقبت می‌کنیم تا یکپارچگی مجموعه حفظ شود.

برخلاف ایران طراحی کتاب در جهان بسیار رایج است/ بسیاری از ناشران هنوز در حوزه گرافیک مقاومت نشان می‌دهند

به تصویرسازی‌های روی جلد چگونه می‌رسید؟

ابتدا درباره محتوای کتاب ایده‌پردازی می‌کنیم. معمولاً من به‌عنوان طراح، همزمان با ویراستار اولین نفر هستم که کتاب را می‌خوانم و ایده‌ها را برای بخش‌های مختلف آن استخراج می‌کنم. با این حال، باید اشاره کنم که به دلیل فشردگی زمان، گاهی این کار به صورت تیمی انجام می‌شود. برای مثال، دو طرح جلد از این کتاب‌ها توسط مجید کاشانی طراحی شده است. مثلاً اگر طراحی یک کتاب در یک هفته انجام شود و من بخواهم ۲۰۰ تا ۳۰۰ صفحه آن را بوک‌دیزاین کنم که جزئیات زیادی دارد، دیگر فرصت کافی برای طراحی روی جلد نخواهم داشت. بنابراین کار تقسیم می‌شود؛ ایده و اتود اولیه آماده می‌شود. در نهایت، همه مراحل با جلسه و تعامل پیش می‌رود: اتود اولیه به صورت خطی رسم می‌شود، با منصور ضابطیان مطرح می‌کنیم و اگر مورد تایید قرار گرفت، تصویرسازی اصلی آغاز می‌شود.

بازخوردها از سوی نویسندگان و هم‌صنف‌های خودتان چگونه بود؟

بازخوردها تاکنون بسیار مثبت بوده است. در مسابقه تصویر سال، جلد و گرافیک کتاب «نوشابه زرد» جزو آثار برگزیده در بخش جلد کتاب و گرافیک قرار گرفت و استقبال خوبی از آن شد. همچنین در فضای مجازی نیز نظرات بسیار مثبت بوده است.

چند ناشر و همکار دیگر نیز تلاش کرده‌اند سفرنامه‌هایی در همین قالب منتشر کنند و از نظر قطع و گرافیک، طراحی‌هایشان به این مجموعه نزدیک بوده و الگوبرداری کرده‌اند. با این حال، در حوزه سفرنامه، الگوی کتاب‌های منصور ضابطیان به وضوح تثبیت شده و تقریباً متفاوت از سایر آثار است. در فضاهای مختلف، مولف‌ها، هنرمندان، نویسندگان و عکاسان تلاش کرده‌اند مسیر مشابهی را طی کنند، اما معمولاً به ناشر و طراح وابسته نیستند و ایده‌های متفاوت‌تری ارائه می‌دهند. اغلب به طراحی داخلی کتاب کمتر توجه می‌شود و بیشتر روی جلد تمرکز دارند.

اما در این مجموعه، از صفر تا صد همه جزئیات مدنظر است: از طراحی جلد کتاب گرفته تا هدیه‌ای که در روز رونمایی به مخاطب اهدا می‌شود، و حتی پس‌زمینه‌ای که در روز مراسم رونمایی و امضای کتاب‌ها. همه این جزئیات با هماهنگی ناشر و تیم اجرایی نشر مورد توجه قرار می‌گیرد تا هویت بصری یکپارچه و منسجمی حفظ شود.

دلیل اینکه برخی انتشارات، زمان بیشتری برای این مدل طراحی و صفحه‌آرایی می‌گذارند چیست؟ بازخورد مخاطبان چگونه بوده است؟

در ایران، خارج از حوزه هنرهای تجسمی و کتاب‌هایی که درباره نقاشی، عکاسی، گرافیک یا مجسمه‌سازی هستند، چیزی به نام «بوک دیزاین» یا طراحی پیکره کتاب به شکل حرفه‌ای و سیستماتیک وجود ندارد. با این حال، معدود ناشرانی هستند که این مسیر را دنبال می‌کنند و یکی از موفق‌ترین نمونه‌ها، کتاب‌های منصور ضابطیان است. عموماً سایر ناشران، حتی اگر به طراحی اهمیت بدهند، تمرکزشان عمدتاً محدود به جلد کتاب است. دلیل این موضوع هم می‌تواند این باشد که فضای نشر اکنون کمی رقابتی‌تر شده و اهمیت طراحی را بیشتر درک کرده‌اند، اما همچنان نسبت ناشرانی که به طراحی کامل کتاب توجه دارند، بسیار اندک است. بیشتر ناشران ایران به ویراستاری توجه قابل‌توجهی نشان می‌دهند، اما به جلد و طراحی داخلی کتاب همان اندازه اهمیت نمی‌دهند و برای آن هزینه نمی‌کنند.

ناشران معدودی هستند که به طراحی جلد اهمیت واقعی می‌دهند. طراحی جلد کتاب فرآیندی بسیار پرزحمت است و دستمزد آن نسبتاً پایین است؛ این کار چندین مرحله تا زمان چاپ دارد و برخلاف یک پوستر تک‌فریم یا لوگو، جزئیات فراوانی دارد که در سراسر کتاب نفوذ می‌کند. با این حال، اوضاع نسبت به چند سال گذشته بهتر شده، امروز برخی ناشران مدیر تولید و ناظر چاپ دارند که این مسأله کمک می‌کند تمایز کتاب‌ها از نظر کیفی مشخص شود.

بوک دیزاین در حوزه‌هایی مانند داستان، رمان یا ناداستان، که مخاطب گسترده‌تری دارند، چندان رایج نیست و معمولاً تنها به طراحی جلد توجه می‌شود. می‌توان گفت مسیر پیشروی منصور ضابطیان بسیار خاص است و در بسیاری موارد، گرافیک حتی از محتوا جلوتر است. در مراسم رونمایی کتاب‌هایش نیز بارها اشاره شده که اولین چیزی که نظر مخاطب را پیش از محتوا جلب می‌کند، گرافیک کتاب است.

یکی از عوامل اصلی هویت و برندینگ کتاب‌های ضابطیان، زبان تصویری یکسان آن‌هاست؛ همان‌طور که قلم و لحن او منحصر به فرد است، گرافیک کتاب‌ها نیز همین ویژگی را دارد. حتی نمی‌توان این شیوه را برای مجموعه سفرنامه‌های دیگر به همان شکل اجرا کرد.

برخلاف ایران طراحی کتاب در جهان بسیار رایج است/ بسیاری از ناشران هنوز در حوزه گرافیک مقاومت نشان می‌دهند

اخیراً انتشارات مختلف به جایگاه مدیریت هنری اهمیت خاصی می‌دهند. حضور مدیر هنری برای یک نشر در دنیا به چه شکل است؟

حرفه مدیریت هنری در جهان از اهمیت بالایی برخوردار است و قدمتی طولانی دارد؛ وضع آن در ایران قابل مقایسه با استانداردهای جهانی نیست. در ایران نیز تنها ناشران محدودی، به جز ناشرانی که به طور تخصصی کتاب‌های هنری منتشر می‌کنند، به این حرفه توجه می‌کنند. با این حال، بیشتر ناشران ایرانی مدیر هنری ثابت ندارند و معمولاً با طراحان مختلف همکاری می‌کنند تا آثار قابل قبولی ارائه دهند.

در حال حاضر، نشری به نام «سرو سخنگو» فعالیت می‌کند که من به عنوان مدیر هنری با آن‌ها همکاری دارم. این ناشر به اهمیت و جایگاه حرفه مدیریت هنری پی برده است. یونیفرم‌ها و طراحی‌های جلد کتاب‌ها از قبل تدوین شده و تمامی فعالیت‌ها با نظم و برنامه‌ریزی مشخص انجام می‌شود. بسیاری از ناشران قدیمی ایرانی، حتی اگر کارهای خوبی ارائه داده باشند، این اقدامات به صورت جزیره‌ای و مقطعی بوده و مدیر هنری ثابت نداشته‌اند. برای این ناشران، نقش مدیر هنری مانند شغل ویراستار تعریف نشده است.

مدیر هنری تنها مسئول طراحی جلد کتاب نیست؛ بلکه وظایف او شامل هویت بصری مجموعه، اوراق اداری، صفحات اجتماعی و وب‌سایت، پوسترهای رویدادها و بسیاری جزئیات دیگر می‌شود. به نظر من، اهمیت هویت بصری در حال گسترش است؛ اما بسیاری از ناشران هنوز تصور می‌کنند که تنها کیفیت کتاب مهم است و طراحی گرافیک مناسب کفایت می‌کند. در حالی که لازم است تمامی عناصر تبلیغاتی از استیکر و بنرهای پشت شیشه کتابفروشی‌ها تا تبلیغات اینستاگرامی، به شکل منسجم و هماهنگ طراحی شوند. مخاطب باید بتواند هویت بصری ناشر را درک کرده و آن را بشناسد.

این سبک از طراحی کتاب مانند کتاب‌های منصور ضابطیان در دنیا چقدر محبوب است؟

بوک دیزاین در جهان بسیار رایج و مرسوم است و محدود به کتاب‌های تجسمی و هنری نیست. این رویکرد حتی در حوزه موسیقی نیز بسیار کاربرد دارد. البته ممکن است در برخی کتاب‌های رمان، داستان یا درسی نیز اجرا شود، اما سهم آن در مقایسه با ایران بیشتر است. ممکن است ناشری جلدی خوب طراحی کرده باشد، اما پیوستگی و هماهنگی کامل در مجموعه‌های منتشرشده معمولاً مشاهده نمی‌شود، مگر در پروژه‌های فرهنگی که آن هم تعدادشان بسیار محدود است.

بازار نشر ایران چقدر ظرفیت دارد که از آن فضای طراحی‌های کلاسیک خارج شود؟

بازار نشر ایران فضایی سنتی دارد و بسیاری از ناشران هنوز مانند دهه‌های ۷۰ و ۸۰ فعالیت می‌کنند. حتی در حوزه گرافیک مقاومت نشان می‌دهند، چه برسد به حضور در شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی و مسائل روز صنعت نشر. اگر دقیق نگاه کنیم، میانگین عمر ناشرانی که در اینستاگرام فعال هستند، بیش از پنج سال نیست و ناشران خیلی قدیمی معمولاً چنین فعالیت‌هایی را کمتر دارند.

موضوع مهم دیگر، استقبال مخاطب از گرافیک است. نمونه بارز آن، کتاب‌های منصور ضابطیان است که طراحی گرافیکی آن‌ها برای مخاطب خوشایند بوده و بازخورد مثبت دریافت کرده است.

مسئله دیگری که بر توسعه فعالیت‌های گرافیکی تأثیرگذار است، قیمت کتاب است. وقتی ناشری قصد دارد فراتر از طراحی جلد سرمایه‌گذاری کند، ضروری است هزینه‌های چاپ و دیزاین را به دقت محاسبه کند. حتی انواع کاغذها با جنس و قیمت متفاوت، بر هزینه تمام‌شده کتاب تأثیر مستقیم دارند. بنابراین، برای ناشر، توجه به قیمت تمام‌شده کتاب اهمیت دارد تا بتواند جنبه اقتصادی پروژه را نیز مدیریت کند.

استفاده از این نوع گرافیک بسته به موضوع کتاب‌ها چه تفاوتی می‌کند؟

معمولاً استفاده از این نوع گرافیک و طراحی برای کتاب‌هایی مناسب است که محتوای آن‌ها کمی طنزآمیز باشد و در عین حال لحظاتی جدی داشته باشند و به نوعی با روحیه نویسنده همخوانی داشته باشد. برای مثال، چنین رویکردی برای سفرنامه‌نویسی ۸۰ ساله که اهل ایران نیست، مناسب نخواهد بود. بنابراین، طراحی گرافیکی کتاب برآمده از ترکیب مخاطب و نویسنده است.

نمونه آن کتاب‌های منصور ضابطیان است؛ حتی اگر سبک روایت او متفاوت بود، مدل گرافیکی کتاب نیز ممکن بود متفاوت باشد. این سبک گرافیکی به روحیه و مسیر حرفه‌ای او می‌آید و لزوماً برای هر نویسنده یا سفرنامه‌نویس دیگری مناسب نیست. صرف اینکه گرافیک یک اثر «خوب» است، کافی نیست؛ حتماً باید با ناشر، نویسنده و مخاطب هماهنگی داشته باشد تا اثری یکپارچه و مؤثر خلق شود.

برخلاف ایران طراحی کتاب در جهان بسیار رایج است/ بسیاری از ناشران هنوز در حوزه گرافیک مقاومت نشان می‌دهند

وضعیت گرافیک و سطح طراحی جلد کتاب در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ما طراحان حرفه‌ای و با تجربه‌ای داریم که جلدهای بسیار خوب و حرفه‌ای طراحی کرده‌اند، اما دو دلیل اصلی باعث می‌شود خروجی‌های نهایی چندان مطلوب نباشد. نخست آنکه ممکن است ناشران به سراغ این طراحان نروند یا فاصله اقتصادی میان آن‌ها زیاد باشد. دوم، برخی از ناشران درک کافی از این حرفه ندارند و به آن اهمیت نمی‌دهند.

علاوه بر بدنه اصلی نشر که سنتی است و سال‌ها تجربه دارد، متأسفانه گروهی از ناشران نیز وجود دارند که در واقع ناشر محسوب نمی‌شوند؛ این افراد تنها سرمایه‌دارانی هستند که دفتر نشر تأسیس کرده‌اند و شناخت عمیقی از کتاب ندارند و صرفاً پول خود را وارد این حوزه کرده‌اند. این گروه از بدنه اصلی نشر جدا هستند. هرچند گردش مالی در این میان اتفاق می‌افتد، اما خروجی باکیفیت حاصل نمی‌شود. به نظر من، هماهنگی میان ناشران و طراحان هنوز به شکل کامل وجود ندارد و همین موضوع باعث کاهش کیفیت آثار منتشرشده می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها