به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، امیربهروز قاسمی کرمانی، مترجم جوان ادبیات معاصر جهان، نامیست که در سالهای اخیر با ترجمههای دقیق و دروننگر از آثار نویسندگانی چون «هاروکی موراکامی»، «فردریک بکمن» و «هان کانگ» شناخته میشود. مترجمی که ترجمه را نوعی گفتوگو میداند، گفتوگویی میان دو زبان، دو فرهنگ و دو انسان که شاید هرگز همدیگر را نبینند، اما در عمق یک متن به هم میرسند.
او که پیشتر ترجمه رمان «پاسخ منفی است» از بکمن را با بازخورد مثبت منتقدان منتشر کرد، اکنون در آستانه سی و سومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران تازهترین اثر بکمن یعنی «دوستان من» را ترجمه و توسط نشر خیزران رهسپار بازار کتاب کرده و بار دیگر جهان حساس و انسانی بکمن را به زبان فارسی بازآفرینی کرده است وقتی با او در خصوص دغدغههای زبانی و جهانی ذهنیاش در مواجهه با این اثر به گفتوگو نشستیم، او با اشاره به نقطه آغاز این ترجمه گفت: پس از ترجمه «پاسخ منفی است»، احساس کردم که بکمن دیگر برایم فقط یک نویسنده نیست، بلکه بخشی از گفتوگوی درونی من شده است. آثار او نوعی درک متقابل با خواننده ایجاد میکنند، جایی میان اندوه و امید، میان زخم و رستگاری. وقتی نسخه اصلی My Friend منتشر شد، همان روزها از آمازون خریدمش و بدون هیچ قصد چاپ یا قرارداد، شروع کردم به خواندن.
این مترجم گفت: لحظهای رسید که فهمیدم باید آن را ترجمه کنم، نه صرفاً برای انتشار، بلکه برای تجربه دوباره آن نزدیکی انسانی که در کلماتش هست. بعد هم طبیعی بود که نشر خیزران، جایی که پیشتر تجربه موفقی با آن داشتهام، خانه این کتاب شود.
ضرورت حفظ روح کتاب در ترجمه
او که در ترجمه رمان «پاسخ منفی است»، روی صداها و لحن شخصیتها خیلی تأکید داشت، با اشاره به رمان «دوستان من» اظهار کرد: «دوستان من» از نظر لحن آرامتر و شخصیتر است. در اینجا بکمن تمام طنز و طعنههایش را در زیر لایههایی از سکوت پنهان کرده. برای همین، ترجمه آن بیشتر شبیه گامزدن روی یخ نازک بود، هر واژه میتوانست تعادل را برهم بزند. میخواستم خواننده فارسیزبان هم همان سکوت را احساس کند، همان فاصله کم میان خنده و اشک را. مثلاً مکانهایی که بکمن از یادآوری خاطرات کودکی حرف میزند، بهظاهر سادهاند، اما در آنها جهانی از عاطفه جریان دارد، چیزی که اگر در ترجمه از دست برود، دیگر روح کتاب باقی نمیماند.
مترجم باید گاهی سکوت نویسنده را به زبان دیگری منتقل کند
او در پاسخ به این پرسش که «چرا در پیشگفتار کتاب به تعبیرِ «هنر خاموش» اشاره کرده»، گفت: در دل داستان، یک نقاشی به ظاهر کودکانه هست که به نمادی از دیدهشدن تبدیل میشود. بکمن با همین تصویر ساده، درباره ماهیت هنر حرف میزند، اینکه گاهی هنر فقط تلاش برای گفتن است، نه شنیده شدن. برای من، ترجمه هم همین معنا را دارد. مترجم کسیست که سکوت نویسنده را به زبان دیگر منتقل میکند. این «هنر خاموش» در تمام طول کار، همراه من بود.

زبان «بکمن» ساختارهای احساسی پیچیدهای دارد
او با بیان اینکه زبان بکمن بهظاهر روان است، تصریح کرد: از سویی زیر این سادگی، ساختارهای احساسی پیچیدهای دارد. هر جمله باید جایی میان گفتار روزمره و نثر شاعرانه بایستد. من معمولاً برای هر فصل چندین نسخه اولیه مینویسم، بعد فاصله میگیرم و دوباره گوش میدهم که «صدا» چطور در فارسی شنیده میشود. هدفم این نیست که فقط ترجمه دقیقی داشته باشم، بلکه میخواهم صدای شخصیتها به گوش خواننده فارسی برسد، مثل افرادی واقعی. در «دوستان من»، این مسئله مهمتر از همیشه بود، چون روایت بر پایه رابطههای انسانی است، نه ماجراهای بیرونی.
امیر بهروز قاسمی با بیان اینکه د میان شخصیتهای داستان لوییزا بیشتر از همه او را درگیر کرد، گفت»: شخصیت لوییزا همان نقطه تلاقی کودک و بزرگسال است، جاییست که رنجها شکل شخصیت میگیرند. در ترجمه او، باید هم سادگی بیانی کودکانه حفظ میشد، هم پیچیدگی عاطفه یک انسان آسیبدیده. برای من، لوییزا تجلی صداقت بود و همین صداقت، کار را دشوار کرد. وقتی با او همراه میشدی، نمیتوانستی بیطرف بمانی. ترجمه گفتوگوهای او برایم مثل نوشتن اعتراف بود، نه ترجمه.
وجه تمایز این رمان
این مترجم در پاسخ به این پرسش که چه چیزی رمان «دوستان من» را از سایر آثار بکمن متمایز میکند؟ بیان کرد: در این رمان، بکمن کمتر با جامعه و بیشتر با درون انسان سروکار دارد. «مردی به نام اُوِه» دربارهی رستگاری در اجتماع بود، «مادربزرگ سلام رساند» دربارهی تخیل و باور، اما «دوستان من» درباره رابطه ما با خاطراتمان است. این کتاب به ما یادآوری میکند که آنچه نجاتمان میدهد، چیز کوچکی همچون دوستی است. همین دوستی ساده، اما نادیدنی، است که همه جهان بکمن بر محور آن میچرخد.
او با اشاره اینکه ترجمه تازهترین اثر لاسلو کراسناهورکای را در دست دارد، گفت: او نویسندهای مجارستانی است که در سال ۲۰۲۵ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. کتاب عنوانی رمزآلود دارد «Herscht 07769». این اثر رمانی پیچیده، چندلایه و فلسفی است که در مرز میان عرفان، ریاضیات و فروپاشی ذهنی انسان حرکت میکند.
قاسمی کرمانی ادامه داد: این اثر بهنوعی ادامه مسیر ادبی خاص کراسناهورکای است نثر سیال، جملات بلند و تنش دائمی میان نظم و آشوب. مضمون اصلی کتاب، انزوا و تلاش انسان برای یافتن معنا در جهانی است که زبان، منطق و تمدن به نقطهی فرسودگی رسیدهاند.
وی افزود: ترجمه این رمان برای من مانند عبور از هزارتویی در تاریکی است. زبان کراسناهورکای از نظر موسیقایی و فلسفی چنان خاص است که باید میان ترجمه واژه و انتقال حس، پیوسته تصمیم بگیری. او نویسندهای است که معتقد است «جملات، بهاندازهی نفسکشیدن، باید ادامه یابند» و همین جمله منطق کار او را توضیح میدهد.
نظر شما