دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
مانیفستی برای زیستن در جهانی ناامن

در جهانی که از جنگ، افراط‌گرایی و بحران‌های اخلاقی و زیست‌محیطی رنج می‌برد، ریچارد رورتی در کتاب «فلسفه و امید اجتماعی» به‌جای جستجوی حقیقتی مطلق، ما را به ورای یقین می‌برد و از امیدی می‌گوید که ریشه در کنش، همبستگی و امکان تغییر دارد.

به‌گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در زمانه‌ای که غالباً فلسفه را به دوری از زندگی واقعی اتهام می‌زنند، ریچارد رورتی فیلسوف پراگماتیست آمریکایی با لحنی صمیمی، روشن و جسورانه، به سراغ مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصر خود می‌رود. کتاب «فلسفه و امید اجتماعی»، مجموعه‌ای از مقاله‌ها و سخنرانی‌های اوست که طی دو دهه نوشته شده و در آن‌ها، پرسش مرکزی این است که چگونه می‌توان در جهانی مملو از خشونت، تعصب و بی‌عدالتی، همچنان امیدوار ماند، بی‌آن‌که به یقین یا حقیقتی مطلق متوسل شد؟

مانیفستی برای زیستن در جهانی ناامن

رورتی که فلسفه را نه «تأملی بر هستی» بلکه «ابزاری برای زیستن بهتر» می‌داند، در این کتاب از امیدی حرف می‌زند که برخلاف سنت‌های دینی یا متافیزیکی، نیازی به «تضمین» ندارد. امیدی که نه در گذشته، بلکه در آینده ریشه دارد؛ و نه در اصول تغییرناپذیر، بلکه در کنش‌های انسانی، پروژه‌های جمعی، و قابلیت‌های زبان و گفت‌وگو.

یکی از خطوط اصلی اندیشه رورتی در این کتاب، نقد شدید سنت فلسفی غرب از افلاطون تا دکارت و کانت است که به‌زعم او، همگی در پی کشف نوعی «حقیقت جهان‌شمول» بوده‌اند. رورتی به‌جای آن، از سنت پراگماتیسم آمریکایی (ویلیام جیمز، جان دیویی) پیروی می‌کند و معتقد است که ما نباید به دنبال آن باشیم که جهان چگونه هست، بلکه باید بپرسیم چگونه می‌توانیم جهان را بهتر کنیم؟

او در مقاله‌هایی همچون «فلسفه بدون آینه طبیعت» و «امید اجتماعی و نقش روشنفکر»، بیان می‌کند که فلسفه باید از جست‌وجوی قطعیات دور شود و نقش خود را به‌عنوان گفتگوگر در جامعه‌ای دموکراتیک بپذیرد. امید، در این رویکرد، نه یک پیش‌فرض یا حقیقت بیرونی، بلکه «احساسی زنده به امکان تغییر» است.

مانیفستی برای زیستن در جهانی ناامن

در جهانی که از فروپاشی ایدئولوژی‌های کلان، ظهور نئولیبرالیسم و جنگ‌های بی‌پایان رنج می‌برد، رورتی روشنفکر را کسی می‌داند که نه پیامبر حقیقت، بلکه سازمان‌دهنده امید است. وی در مقاله‌ای با عنوان «روشنفکران و امید» می‌نویسد که روشنفکر باید در کنار مردم، و نه فراتر از آن‌ها بایستد و لازم است به‌جای تفسیر جهان، برای بهتر ساختن آن بکوشد.

به‌نظر رورتی، امید اجتماعی یک فضیلت مدنی است، نه یک باور دینی یا فلسفی. این امید، در پروژه‌های جمعی برای برابری، آموزش، آزادی بیان و گفت‌وگوی دموکراتیک تجلی می‌یابد. او از اندیشمندان و نویسندگانی چون جان دیویی، جرج اورول و ادوارد سعید به‌عنوان نمونه‌هایی از روشنفکران امیدوار یاد می‌کند.

رورتی همچنین در این کتاب، به بحث اخلاق در غیاب بنیادهای ماورایی می‌پردازد. پرسش او این است که اگر خدا یا حقیقت مطلقی در کار نیست، آیا هنوز می‌توان از «خوبی»، «عدالت» و «حق» سخن گفت؟ او با تکیه بر سنت لیبرال مدرن، استدلال می‌کند که اخلاق می‌تواند از دل تجربه تاریخی و همدلی انسانی زاده شود، نه از اوامر آسمانی یا فرامین عقل محض.

یکی از مؤلفه‌های پررنگ کتاب، نقد صریح بنیادگرایی مذهبی و فرهنگی است. رورتی این گرایش‌ها را «پاسخ‌های عصبی به اضطراب ناشی از ناامنی مدرن» می‌داند. به‌باور وی، «اگر انسان‌ها بپذیرند که در جهانی بدون قطعیت زندگی می‌کنند، به‌جای پناه بردن به یقین‌های خشن، می‌توانند به سوی گفت‌وگو، مدارا و امید حرکت کنند». او معتقد است که دموکراسی لیبرال تنها در صورتی پایدار خواهد ماند که با زبان امید تغذیه شود، نه با ترس از دشمن یا وفاداری کور به سنت.

مانیفستی برای زیستن در جهانی ناامن

برخلاف بسیاری از متفکران پسامدرن که امید را نوعی توهم یا خودفریبی می‌دانند، رورتی با شور و حرارتی خاص از آن دفاع می‌کند، اما نه امیدی ساده‌لوحانه. او تصدیق می‌کند که جهان پر از خشونت، شکست، و بی‌عدالتی است، اما در عین حال باور دارد که «زبان»، «تخیل اخلاقی»، و «کنش جمعی» می‌توانند دریچه‌هایی به سوی آینده‌ای بهتر باز کنند.

کوتاه سخن آنکه، کتاب «فلسفه و امید اجتماعی» درواقع نوعی مانیفست فلسفی برای زیستن در جهانی است که از شکاف‌ها و بحران‌های بنیادین عبور کرده است. رورتی ما را به رهایی از اسطوره حقیقت دعوت می‌کند تا بتوانیم به آینده، به‌رغم همه‌چیز، امیدوار بمانیم. امید، از نگاه او، پروژه‌ای است انسانی، نه آسمانی؛ اخلاقی، نه متافیزیکی؛ و سیاسی، نه شخصی.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین