به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از انپیار، جدا از خلاصههای پشت جلد کتاب، رسانههای اجتماعی مهمترین راهی است که مشتریان بر اساس آن تصمیم میگیرند کتاب بعدیشان چه باشد.
صنعت نشر ممکن است در آینده شکل متفاوتی به خود بگیرد که تغییر دیدگاهها نسبت به خلاصههای پشت جلد کتاب مهمترین دلیل این قضیه میتواند باشد. اگر تا به حال کتابی در دست گرفتهاید، احتمالاً یکی از این خلاصهها را خوانده یا دستکم دیدهاید. معمولاً این خلاصهها بخش زیادی از پشت جلد کتاب را پوشش میدهند و با نقلقولی از یک نویسنده معروف همان ژانر، نگاهی کلی به محتوای کتاب به خواننده میدهند.
در ماههای اخیر، نویسندگان و تولیدکنندگان محتوا درباره این موضوع بحث کردهاند و دنیای کتاب را به دو گروه تقسیم کردهاند. در پایان ژانویه، شان مانینگ، ناشر شرکت سایلن و شوستر، طی مقالهای نوشت که دیگر از نویسندگان نمیخواهد برای کتابهایشان خلاصه بگیرند. او نوشت: «من معتقدم اصرار بر خلاصهنویسی به شدت به هدف اصلی این صنعت که تولید کتابهای با کیفیت بالا است، آسیب زده است.»
خلاصهنویسی یعنی نویسنده باید کتاب منتشر نشده نویسنده دیگر را بخواند و چند خط درباره آن بنویسد. این کار ساده به نظر میرسد اما آسان نیست. ربکا مککای، نویسنده پنج کتاب از جمله «بزرگترین معتقدان» که در مسابقه پولیتزر هم نامزد شده است، گفته که دیگر از خلاصهنویسی کتابها فاصله گرفته است چون ارزشی مادی یا معنوی برای او ندارد.
نویسندگان بر این نکته تاکید دارند که روند خلاصهنویسی، به ویژه برای نویسندگان حرفهای، فرآیندی زمانبر و انرژیگیر است که میتواند بر کیفیت تولید آثار تاثیر منفی بگذارد. در عین حال، کارشناسان صنعت نشر و کتابفروشان مستقل همچنان اهمیت خلاصهها را به خصوص در معرفی آثار نویسندگان تازهکار برجسته میکنند.
مککای میگوید در طول کارش بیش از ۱۵۰ خلاصه نوشته و با اینکه مخالف خلاصهنویسی نیست، اما معتقد است «در شرایط فعلی دنیای ادبیات، خلاصهها هنوز ضروری هستند، فقط باید مراقب وقتمان باشیم.»
خلاصهها به فروشندگان کتاب کمک میکند به مشتریها کتاب مناسب پیشنهاد بدهند. علاوه بر خلاصهها، رسانههای اجتماعی مهمترین راهی است که مشتریها با آن کتاب بعدیشان را انتخاب میکنند.
بوکاستاگرامر (Bookstagram) و بوکتوک (BookTok ) به جوامع بزرگی برای خوانندگان تبدیل شدهاند.
تأثیرگذاران کتاب با پلتفرمهایشان زندگی نویسندگان را تغییر میدهند و قدرتشان روز به روز بیشتر میشود. این حضور نه تنها جایگزین شیوههای سنتی بازاریابی نمیشود بلکه مکمل آن است. به نظر کارشناسان به زودی اسم تاثیرگذاران کتاب را هم خواهیم دید که روی جلد یا پشت جلد کتابها نوشته شده.
از سوی دیگر، حضور تأثیرگذاران کتاب در رسانههای اجتماعی، به ویژه در ژانرهای محبوب، موجب شده است تا بسیاری از نویسندگان و ناشران، به دنبال بهرهگیری از این پلتفرمها به عنوان مکمل یا جایگزین بخشی از روشهای سنتی بازاریابی باشند.
در نهایت، توجه به تعادل میان حفظ ارزش خلاصهنویسی به عنوان بخشی از فرایند معرفی کتاب و استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای رسانههای اجتماعی، میتواند آیندهای امیدوارکننده برای گسترش جامعه خوانندگان و تنوع ادبیات فارسی رقم زند.
نظر شما