به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: آثار فلسفی چه نقشی در دوران بحران جامعه ایفا میکنند؟ این پرسشی بنیادین است که بازخوانی آثار مارکوس تولیوس کیکرو، خطیب و سیاستمدار برجسته رومی، ما را با آن روبهرو میکند. دو اثر مشهور او، «در باب جمهوری» و «در باب قوانین»، از جمله آثاریاند که ضمن بازتاب دادن مسائل زمانه خود، سؤالاتی عمیق و جهانشمول درباره عدالت، حکومت و مسئولیت شهروندی مطرح میکنند. این آثار، اگرچه در قالب دیالوگ و با الهام از افلاطون نوشته شدهاند، اما واجد ویژگیهایی خاص فرهنگ روم باستان هستند که به کیکرو امکان داد تجربههای تاریخی، سیاسی و فلسفی جامعه خود را با اندیشههای کهن یونانی در هم آمیزد.
کیکرو: خطیبی با دغدغههای فلسفی
مارکوس تولیوس کیکرو (۱۰۶-۴۳ پیش از میلاد)، علاوه بر جایگاه برجستهاش بهعنوان خطیب و سیاستمدار، فیلسوفی بود که آثارش تلفیقی از اندیشههای رواقی و افلاطونی-یونانی با واقعیتهای اجتماعی و سیاسی روم محسوب میشوند. او در زمانی میزیست که جمهوری روم در بحران بود و نهادهای قدیمی آن به دلیل نفوذ فزاینده افراد قدرتمند مانند ژولیوس سزار، رو به زوال رفته بود. این شرایط بحرانی باعث شد کیکرو بهرغم کنارهگیری موقت از سیاست فعال، تلاش کند با تألیف آثاری چون «در باب جمهوری» و «در باب قوانین» به بازاندیشی در مورد مبانی یک حکومت عادلانه بپردازد.
کیکرو، برخلاف بسیاری از فیلسوفان یونانی که از زندگی سیاسی فاصله داشتند، معتقد بود که فلسفه باید در خدمت بهبود زندگی اجتماعی و سیاسی قرار گیرد. وی به فلسفه نه بهعنوان موضوعی صرفاً نظری، بلکه بهمثابه ابزاری عملی برای هدایت رفتار سیاسی و اجتماعی نگاه میکرد. این نگرش از تمام آثار او، بهویژه این دو کتاب، آشکار است.

«در باب جمهوری»: ایدهپردازی درباره حکومتی عادلانه
کتاب «در باب جمهوری» (De re publica) اثری دیالوگمحور است که کیکرو آن را از ساختار دیالوگی رساله افلاطون با همین نام الهام گرفته است. داستان این اثر در ویلای ییلاقی اسکیپیو آیمیلیانوس، کنسول و قهرمان نظامی معروف روم، در سال ۱۲۹ پیش از میلاد رخ میدهد، جایی که گروهی از نخبگان گرد هم میآیند تا درباره ماهیت عدالت، بهترین شکل حکومت و وظایف شهروندی به گفتگو بپردازند.
کیکرو با ارائه نظریهای که بعدها به عنوان «حکومت مختلط» شناخته شد، استدلال میکند که بهترین شکل حکومت، ترکیبی از نظامهای سلطنتی، آریستوکراسی و دموکراسی است. او معتقد است که این ساختار مختلط، با تلفیق مزایای هر سه نظام و خنثی کردن نقاط ضعفشان، میتواند تعادل و پایداری یک جامعه را تضمین کند. این نظریه بعدها تأثیر قابلتوجهی بر اندیشمندان سیاسی مدرن، از جمله منشور قانون اساسی در کشورهای مختلف، گذاشت.
مفهوم عدالت و حکومت مردممحور یکی دیگر از مفاهیم کلیدی کتاب، تعریف جمهوری به عنوان «امر مردمی» (res populi) است؛ کیکرو تأکید میکند که حکومت باید مبتنی بر توافق بر سر عدالت و منافع مشترک باشد. او این مفهوم را بر اساس طبیعت اجتماعی انسانها و ایده «قانون طبیعی» شرح میدهد.
یکی از محورهای مهم دیالوگها، مقایسه زندگی نظری (وقف تفکر و فلسفه) با زندگی عملی (خدمت به امور سیاسی و عمومی) است. کیکرو، مشابه افلاطون، مدافع نوعی همزیستی میان این دو است، اما بر خلاف استاد یونانی خود، زندگی عملی را در صورتی که در خدمت اهداف والای اجتماعی باشد، برتر میشمارد.
«در باب قوانین»: از فلسفه به عمل
در کتاب «در باب قوانین» (De Legibus)، کیکرو به تدوین چارچوب عملی و حقوقی برای پیادهسازی جمهوری ایدهآل خود میپردازد. در حالی که «در باب جمهوری» بیشتر به مسائل نظری و فلسفی میپرداخت، این کتاب قوانین خاص و مشخصی را مطرح میکند که برای برقراری عدالت و حفظ جامعه ضروری هستند.
یکی از مهمترین ایدههای کیکرو در این کتاب، تبیین مفهوم قانون طبیعی است. او معتقد است که قانون واقعی و عادلانه تنها زمانی وجود دارد که با عقل جهان و طبیعت انسانی سازگار باشد. این قوانین، برخلاف قوانین بشری که ممکن است ناعادلانه و متأثر از خواست قدرتمندان باشند، ریشه در اصول اخلاقی جاودانی دارند.
کیکرو در این کتاب سعی میکند یک نظام حقوقی جامع برای جمهوری آرمانی روم طراحی کند که شامل قوانین مذهبی، مدنی و کیفری باشد. وی تأکید میکند که این قوانین باید بر اساس اصول عدالت بنا شوند و ابزاری برای منافع شخصی حاکمان نباشند. او در نقد قوانین موجود روم، به ضرورت اصلاحاتی میپردازد که بتوانند انسجام اجتماعی را حفظ کرده و عدالت را برقرار کنند.
روش کیکرو در این دو کتاب
یکی از ویژگیهای برجسته این دو کتاب، روش دیالوگی کیکرو است. او از تقلید افلاطون نیز فراتر میرود و فضای گفتگوهای چندصدایی را ایجاد میکند که در آن افراد مختلف با دیدگاهها و استدلالهای گوناگون حضور دارند. این روش به کیکرو اجازه میدهد تا بهجای ارائه یک مجموعه اصول قطعی، فضایی برای بازاندیشی و بحث ایجاد کند.
کیکرو، برخلاف بسیاری از متفکران همعصر خود، به دنبال ترویج یک دیدگاه «انتقادی و اکلکتیک» (التقاطی) بود. او تلاش میکرد تناقضها و پیچیدگیهای نظریات موجود را روشن کند و به خواننده فرصت دهد تا خود به نتیجه برسد. این دیدگاه، خصوصاً در مطالعه تطبیقی او از مکاتب مختلف فلسفی، از جمله رواقی، اپیکوری و شکگرایانه، مشهود است.
اهمیت امروزین آثار کیکرو
آثار کیکرو، علیرغم قدمت دو هزار سالهشان، همچنان پرسشهای بنیادینی در مورد سیاست، عدالت و اصول حکمرانی مطرح میکنند که برای مخاطبان امروز نیز اهمیت دارند. از برجستهترین دستاوردهای فکری او، وارد کردن مفهوم «قانون طبیعی» به سنت فکری غرب است؛ مفهومی که راه را برای توسعه حقوق بشر و نظریات مدرن عدالت هموار ساخت.
کیکرو همچنین با تأکید بر ظرفیت شهروندان برای مشارکت در امور عمومی و مسئولیتپذیری، فلسفهای عملی را ارائه میدهد که در دنیای پرالتهاب امروز نیز الهامبخش است. او ما را فرا میخواند که درباره جایگاه فرد در جامعه و نسبت میان آرمانهای بلندمدت و نیازهای روزمره زندگی بیاندیشیم.
«در باب جمهوری و در باب قوانین»، که ترجمه شروین مقیمی است و از سوی نشر ثالث به بازار نشر عرضه شده است، نهتنها بیانگر بحرانهای سیاسی دوران کیکرو هستند، بلکه پلی میان اندیشه فلسفی و عمل سیاسی ایجاد میکند. این آثار، علاوه بر ارائه تصویری از دغدغههای روم باستان، راهنمایی برای درک مفاهیم عدالت، قانون و وظایف شهروندی در جامعه مدرن نیز به شمار میآیند. با خواندن این دو کتاب، میتوان فهم مسائلی را که تا امروز نیز در قلب جامعه بشری باقی ماندهاند، عمیقتر کرد: اینکه چگونه میتوان حکومتی عادلانه بنا کرد و چه مسئولیتهایی بر عهده هر شهروند است. کیکرو، با زبانی فلسفی و روشی دیالوگمحور، تجربیات سیاسی زمانهاش را به ابزاری برای تأمل جمعی ما بدل ساخته است.
نظر شما