سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمد حسین نیکوپور: انتشارات «بادام» در شیراز با بهره بردن از توانمندیهای جوانان خلاق و اهل فن دست به کار تولید کتابهای آموزشی ویژه کودکان شده و تاکنون ۴ عنوان کتاب در این زمینه به بازار نشر ارائه کرده است.
علی امینی، مدیر انتشارات بادام و علی بردبار خالق این کتابها به سئوالات خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شیراز پاسخ دادند و گوشههایی از این کار و مسیری که در پیش روی دارند را مطرح کردند.
- ایده «انتشارات بادام» از کجا شکل گرفت؟
بردبار: دلیل به وجود آمدن این انتشارات، علاوه بر وجود دغدغههای من و آقای امینی برای نوباوگان و کودکان این سرزمین که در وضعیت فعلی بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه خاص و ویژه در حیطه ادبیات داستانی هستند، علاوه بر این دغدغه ها، وجود صفحه دو زبانه علی امینی و کار او در حیطه دو زبانه کردن کودکان فارسی زبان و ایرانی است. در واقع تجربیات او در این حیطه لزوم کار بیشتر روی زبان فارسی کودکان ایران را نشان داد. با توجه به پشتوانه علمی دکتر امینی در زبان فارسی، جرئت کافی برای انجام این کار در من بیشتر ایجاد شد تا مواد اولیه داستانسرایی و شعرپردازی در حیطه ادبیات کودک را ظرف سه سال شبانهروزی پیگیری کنم و چندین شعر و داستان کوتاه برای کودکان را با تایید جمعی اتاق فکر انتشارات فراهم کنیم. این شروع کار بود.
حاصل کار جمعی این انتشارات در بازار فعلی کتاب کودک و نوجوان - که عمدتاً به سمت کتابهای ترجمهای بدون بار زبانی تمایل پیدا کرده - سعی دارد به غنای واگویهها و لالاییهای مهربانانه مادربزرگها و والدین با ترانههای آهنگین برای کودکان و نو باوگان بیفزاید.
- انتشارات بادام در چه سالی شروع به فعالیت کرد و چند کتاب تا به حال در چه حیطههایی تولید کردهاید؟
امینی: ما در حوزه پرورش کودک دو زبانه، بچههایی را میدیدیم که خانوادهها آنقدر در آموزش انگلیسی به آنها افراط میکردند که زبان فارسی آنها دچار ضعف شده و این جایگاهی برای کار ایجاد کرد. از طرفی در فرهنگ عمومی هم مواردی مثل غذا دادن به بچهها با غرایز مادرانه گره خورده و این باعث شده که کارهای اولیه ما به بیان احساسات نسبت به کودک توجه ویژه نشان دهد و آن را به صورت منظوم در آورد تا پایه کار ما اگر دوران و نوزادی و شیرخوارگی کودک را در بر بگیرد و این ابیات با احساس مادر ارتباط برقرار کند.
رویاپردازی ما این است که ادبیات منظوم، همهگیر شود و روزی مادران زیادی برای بیان احساسات و عواطف خود نسبت به فرزندانشان از ابیات کتابهای ما استفاده کنند، اینها تکمیل کننده صحبتهای آقای بردبار در بخش مقدمه بود. اما انتشارات در سال ۱۴۰۱ مجوز گرفت و الان دقیقاً دو سال از شروع کارش میگذرد. کتابهای انگلیسی و فارسی برای کودکان چاپ میکنیم. تعلق خاطر ما به کتاب های فارسی بیشتر است، چون برخلاف کتابهای انگلیسی اینها تألیفی هستند و چه بسا در آینده وارد فرهنگ عمومی هم بشوند. کتابهای فارسی ما که تاکنون مجور گرفته و چاپ شدند عبارتند از: «بچه من شیر میخواد»، «من و نی نی و سینی» که این دو در حیطه شیر دادن و غذا دادن به نوزاد و بیان احساسات مادرانه در حین انجام این کارها به شعر هستند، کتاب «منم منم یه پیشی، سلام به من میگن سگ» که بازخوانی برخورد سگ و گربه است که در مقدمه کتاب کلاس اول قدیم بود. آنهم به شعر و کتاب «قصه رنگی رنگی» که آموزش رنگها در قالب یک شعر به کودک است.
در پایان تمامی کتابهای بادام، «فلش کارت» متصل به کتاب دارند که تصاویری از مضامین موجود در همان کتاب با اسمشان است و این فلش کارتها با دستورالعمل پشت هر کتاب به کودک نشان داده میشوند و در نهایت خواندن کلمه محور را به کودک میآموزد. این ارزش افزودهای است که با کتابهایمان ارائه کردهایم.
- ایده فلش کارتها از کجا آمد؟
امینی: تحصیلات اصلی من دکترای ادبیات فارسی است و الان هم در بخش ادبیات فارسی دانشگاه شیراز فعالیت دارم علاوه بر آن من کارشناسی ارشد فرهنگ و زبانهای باستانی خواندهام و حدود یک سال هم ارشد آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبان هم خواندهام. همچنین شاگردان غیرفارسی زبان و شاگردان فارسی زبان مقیم خارج داشتم که تجارب حاصل از کار با آنها، ضعف آموزش خواندن و نوشتن بر اساس حروف فارسی را به من را یادآوری کرد. به دلیل نداشتن نشانه برای مصوتهای کوتاه به هم چسبیدن حروف و تعدد حروفی که یک صدا را نمایندگی میکنند در رسم الخط فارسی آموزش خواندن و نوشتن بر اساس حروف و صداکشی بسیار سخت میشود و هزینههایی که ایرانیان مقیم خارج در قالب آموزش این روش به کودکانشان صرف میکنند، دور ریخته میشود. علاوه بر آنها، این روش برای کودکان ایرانی داخل کشور هم مفید و بر اساس متد جدیدی است که در کتابهای جدید آموزش و پرورش در قالب کتابهای «بخوانیم و بنویسیم» به بچهها ارائه میشود.
- توضیحی درباره اتاق فکری بفرمایید که با آنها این آثار را پدید آوردید و اینکه جامعه هدف را چگونه انتخاب میکنید و آثار را چگونه پدید میآورید؟
امینی: کتاب کودک از تصویرگری و محتوای متنی تشکیل شده است؛ در حال حاضر من و آقای بردبار محتوای متنی را تولید میکنیم و تیم تصویرگری هم متشکل از ملیحه طوبایی، زهرا فرحمند و راحله جوانمردی است که به تناوب کتابهای مختلف را تصویرسازی میکنند و باعث تنوع تصویرگری در کارهای ما شدهاند و کار در تصویرسازی به همین صورت برایمان راضی کننده بوده است. در بحث چاپ و صحافی هم کیفیت کاغذ و … بهتر از استاندارد بازار انتخاب شد.
- موضوع و سوژه کتابها را چطور انتخاب و به اثر تبدیل میکنید؟
بردبار: ما در انتشارات یک اتاق فکر داریم که در آن دغدغههای مشترک برای رشد زبانی و فرهنگی کودکان و نوباوگان را مطرح میکنیم و پس از این جلسه به این نتیجه میرسیم که اثری با این خصوصیات باید طراحی شود. من ایدهها را میگیرم و پس از جستجو و مطالعه درباره هر کدام از جنبههای آن، پیرنگ کلی اثر را میریزم و بعد شروع میکنم به نوشتن متن. پس از آن نتیجه حاصله در جلسات مشترک متعدد، چکش کاری میشود، تا از نظر محتوا و خصوصیات ادبی و زبانی به یک نقطه قابل قبول برسد. در واقع اساس کار، همفکری با محوریت دغدغههای مشترک است که پس از جلسات مشترک بسیار زیاده به نتیجه میرسد. کار از همه جهت مشترک است، در مورد تصویرسازی هم خانم طوبایی وظیفهای مثل من بر عهده دارند و کار را از آن سمت پیش میبرد. سپس آرای جمع را رصد کرده و بر پیاده سازی نظارت میکنند و این علاوه بر کلیه کارهای گرافیکی و هماهنگی برای چاپ و پیگیری ثبت اثر و کسب مجوز و غیره است که همگی بر عهده مدیر انتشارات است.
- یکی از دغدغههای انتشارات در استان فارس، بحث توزیع کتاب است که پاشنه آشیل آن محسوب میشود و عمده انتشارات در این زمینه دچار ضعف هستند آیا شما هم با این مشکل دست به گریبان هستید؟
امینی: ما با این موضوع کمتر دست به گریبان هستیم دلیلش این است که در فضای مجازی بسترهایی برای ارائه کتابهای ما در صفحه دو زبانه و صفحه انتشارات بادام وجود دارد که آنجا از طریق فروش اینترنتی، تعداد زیادی از مخاطبانمان را در این امر شریک میکنیم به این روش تا مقداری از فروش را انجام دهیم. با این حال مشکل فروش برای انتشارات عمومیت دارد و ما هم درصددیم، با شناسایی یک راه فروش دیگر، بازگشت سرمایهمان را سریعتر صورت بدهیم تا به خلق آثار بیشتر کمک شود.
- با گسترش بازیهای کامپیوتری و سرگرمیهای دیجیتال در همه عرصههای زندگی خانوادهها، چطور میشود کودکان را در این فضا و با حضور این رقبا، کتابخوان بار آورد؟
امینی: بازیهای رایانهای به خاطر اینکه تعاملی هستند و صوت و تصویر متحرک دارند، جذابتر از کتاب برای کودک عمل میکنند. خاطرهای از یکی از استادان قدیمم دارم که ایشان زبان فرانسه درس میداد و در فرانسه تحصیل کرده بود. میگفت از فرانسویها کاری یاد گرفتم که روی بچه آخرم پیاده کردم و این فرزندم با بقیه فرزندانم حسابی فرق پیدا کرده است. از بدو تولد کنار گوش این بچه کتاب ورق زدم و خواستم صدای ورق زدن کتاب به گوشش بخورد و از زمانی هم که میتوانست پیشم بنشیند، برایش کتاب خواندم و کتاب را پیش او گذاشتم و ورق زدم … اینها کارهایی بود که ایشان انجام داده بود. اما من هم به پیروی از این کار به اعضای سایت دو زبانه یک روش گسترده تر را پیشنهاد دادم که والدین، خودشان باید حتی به تظاهر کتاب بخوانند و کتاب را به بچه معرفی کنند تا کنجکاو شوند. ورق بزند و حتی پاره کند تا با کتاب از کودکی مانوس شود و فرایند کتاب خواندن برای او با ارزش و جذاب جلوه کند و اینچنین آهسته آهسته کتابخوان خواهد شد. وقتی کودک به سن صحبت کردن رسید، کتاب را به او بدهیم و بگذاریم با «غان و غون» ادای خواندن را در بیاورد. ما هم با دقت و توجه گوش کنیم و توی ذوقش نزنیم تا به خواندن کتاب علاقهمند شود.
در مورد بچههای چهار پنج ساله به بالا که دیگر زمان اجرای این روش برایشان به سر آمده، میتوانیم هر شب طی یک برنامه مستمر خاص بخوانیم تا به کتاب خواندن ما عادت کنند. اگر استقبال نکرد و بیتوجهی کرد، باید پیش چشم او کتابهای خودمان را بخوانیم و خواندن کتاب و لذت بردن از آن را حتی بصورت متظاهرانه برای خودمان تکرار کنیم تا به خواندن محتویات کتاب علاقهمند شود و خودش پی این ماجرا را در آینده میگیرد. این روش، الگوبرداری کودک از پدر و مادر را به دنبال خواهد داشت، نه اینکه به زور بخواهیم برای کودک کتاب بخوانم که فایدهای نخواهد داشت.
نظر شما