دوشنبه ۶ مهر ۱۳۸۸ - ۱۱:۱۵
وقتي سياست‌بازان مقهور مي‌شوند

چاپ اول كتاب «تاثير جريان‌هاي سياسي بر تفسير و مفسران» به قلم دكتر عليرضا رستمي از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اثر حاضر نشان مي‌دهد پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) و تفسير آنها از هيچ‌گونه اقدام سياسي متاثر نبوده است؛ بر خلاف برخي صحابه و تابعين كه در تفسير خود، متاثر از جريان‌هاي سياسي بوده‌اند.

پيش از پرداختن به مطالب كتاب و به عنوان مقدمه بايد گفت كه جامعيت قرآن همه شوون فردي و اجتماعي از جمله بعد سياسي را دربر مي‌گيرد. در حقيقت مهمترين وظيفه پيامبران برقراري نظام عادلانه اجتماعي از طريق اجراي قوانين و احكام است كه البته با بيان احكام و نشر تعاليم و عقايد الهي ملازمه دارد و لازمه اجراي اين قانون به صورت مطلوب و كامل و اشراف كامل بر مسائل سياسي و اجتماعي است. پيامبران به عنوان سياست‌مداران الهي، همگي با هدف واحد پياده كردن اين مجموعه احكام و براي رستگاري انسان‌ها تلاش و نهضت‌ها و مكاتب فكري را رهبري كرده‌اند.

بديهي است پيامبر گرامي اسلام(ص) به عنوان اشرف پيامبران و اولين مفسر قرآن از اين مسووليت غافل نبوده است، چرا كه قرآن كريم نه تنها از برنامه‌ها و آموزه‌هاي نظام سياسي تهي نبوده، بلكه آيات بسياري از قرآن كريم به موضوعاتي نظير حج، جهاد، نماز جمعه و ... دلالت دارد. شكي نيست پيامبر(ص) در كنار مسائل عقيدتي قرآن، برخي از اهداف سياسي و جهت‌گيري مبارزاتي را به مردم آموزش مي‌داده است تا با بينش و بصيرت كافي راه خود را برگزينند و حق و باطل را از يك ديگر تمييز دهند و هدايت شوند.

پيامبر اكرم(ص) به عنوان مجري، ابلاغ كننده و مبين قرآن، وظيفه داشت با گروه‌ها و سليقه‌هاي مختلف سياسي، به ويژه طبقه مرفه منحرف، درگير شود. لذا اين پرسش‌ها به ذهن مي‌رسد كه آيا پيامبر در اين رويارويي از اقدامات سياسي آنان متاثر شده است و  اين تاثيرهاي احتمالي به تفسير وي از قرآن كريم نيز سرايت كرده است يا اين كه پيامبر(ص) در مقابله با جريان‌هاي سياسي مختلف و تحت شرايط گوناگون، از حق عدول نكرده و به تفسير سياسي قرآن متاثر از جريان‌هاي سياسي نپرداخته است و گفتارها و عمل كردهاي آن حضرت، در رويارويي با آن جريان‌ها و شرايط، در سايه چتر وحي صورت گرفته و تفسير حقي از آيات قرآن است. بنابراين، براي اين كه بتوان شناخت درستي از ميزان تاثير يا عدم تاثير جريان‌هاي سياسي بر تفاسير آن حضرت(ص) به دست آورد، ابتدا بايد آن جريان‌هاي سياسي و اقدامات آنها را عليه حضرت، بررسي كرد.

از سوي ديگر، روشن است كه پس از رسول خدا(ص)، دست تحريف حاكمان جور و گروه‌هاي سياسي منحرف از روايات تفسيري دور نمانده و آنها بر انديشه برخي از مفسران بزرگ نيز تاثير گذاشته‌اند. از اين‌رو، براي شناخت درست ميزان اثرگذاري جريان‌هاي سياسي بر مفسران و انديشه آنان و تفسير آنها، در اين رساله به بررسي موضوع «نقش جريان‌هاي سياسي بر تفسير و مفسران، در زمان پيامبر(ص) صحابه و تابعين» مي‌پردازد.

بر اساس مطالب كتاب، منظور از جريان‌هاي سياسي، اقداماتي است كه عليه پيامبر(ص) و اهل‌بيت پيامبر(ع) و صحابه و تابعين و تفسير آنها اعمال كرده‌اند، كه در نتيجه آن اقدامات، زمينه قدرت و نفوذ آنها بيشتر مي‌شد، همچنين اثراتي كه اين اقدامات ممكن است بر تفسير و مفسران و افكار و شخصيت آنها گذاشته باشد. در اين پژوهش روشن مي‌شود پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) و تفسير آنها از هيچ‌گونه اقدام سياسي متاثر نبوده‌اند، بلكه تفسير آنها تنها بيان حق و تبيين مصداق حق است. البته اين بدان معنا نيست كه آنها به شرايط سياسي بي‌توجه بوده‌اند، بلكه پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) با توجه به شرايط سياسي و اقدامات جريان‌هاي مخالف، با در پيش گرفتن تدابير حكيمانه به بيان حق مي‌پرداختند و نقش سياست‌بازان را مقهور تدابير خود مي‌كردند. بر خلاف برخي صحابه و تابعين كه در تفسير خود متاثر از جريان‌هاي سياسي بوده‌اند و برخي ديگر نيز به دليل مقاومت در برابر آن جريان‌ها، چهره و شخصيتشان مخدوش شده است.

واژه سياست، به معناي رام كردن و تربيت كردن حيوان است. نويسنده كتاب «العين» مي‌گويد: «سياست، عمل سياست كننده(سياستمدار) است كه به چهارپايان رسيدگي مي‌كند؛ به گونه‌اي كه قيام مي‌كند بر آن و والي و حاكم، رعيت و امور مربوط به آنها را تدبير مي‌كند.»

ابن ‌منظور در كتاب «لسان‌العرب» نيز معتقد است: «سياست، قيام بر شيء است به آن چه كه آن را اصلاح مي‌كند و سياست، عمل سياست كننده(سياستمدار) است. گفته مي‌شود: فلاني چهار پايان را سياست مي‌كند، زماني كه به آنها رسيدگي كند.»

درباره مفهوم سياست در اصطلاح علوم سياسي گفته شده، واژه Poltique (سياست) ماخوذ از كلمه يوناني polis است كه در يونان باستان به معناي روش اداره كردن شهر بود. به طور كلي، سياست مفهوم بسيار پيچيده‌اي است، زيرا قلمروي آن مشخص نيست و در تمام زمينه‌هاي اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي و ... مستقيم يا غير مستقيم دخيل است. بنابراين، جدا كردن امور سياسي از امور غيرسياسي امري بس دشوار به نظر مي‌رسد.

ماكس وبر، جامعه‌شناس سياسي مشهور، در سخنراني معروف خود تحت عنوان «سياست به عنوان يك حرفه» چنين مي‌گويد: «... مفهوم سياست بسيار گسترده و شامل هر نوع رهبري مستقل در عمل است، مردم از سياست پولي بانك‌ها، از سياست اعتصاب اتحاديه‌هاي كارگري، از سياست تربيتي شهرداري‌ها، از سياست يك انجمن اختياري، و حتي از سياست زني كه در صدد راهنمايي شوهر خويش است، سخن مي‌گويند... لكن ما از منطق سياست، مفاهيم رهبري... انجمن سياسي و دولت را در نظر مي‌گيريم.»

فرهنگ لغت آكادمي فرانسه، در مورد واژه «سياست» (politics) چنين نوشته است: «سياست، شناسايي اموري است كه با حكومت يك مملكت ارتباط دارد و با اداره روابط هر كشور با ممالك ديگر نيز مربوط است.»

آن‌چه از تعاريف سياست، مي‌توان برداشت كرد، اين كه هسته اصلي قملروي سياست، قدرت است. فيلسوف مشهور، راسل در اين باره مي‌گويد: «اين قدرت است كه اجزاي سياست را تشكيل داده و به آن شكل مي‌دهد.»

در مقدمه كتاب حاضر، درباره مفهوم سياست در اسلام آمده است: « با توجه به معناي لغوي، در سياست علاوه بر اداره كردن كارها و حفظ روابط امور، نوعي تربيت و هدايت كردن نيز گنجانده شده است، كه هدف اصلي از اداره امور مي‌باشد و اين معنا، دقيقا چيزي است كه در حكومت پيامبران و اولياي الهي وجود دارد، كه از مهمترين اهداف حكومتي آنها، برپايي عدل و ايجاد قسط و تربيت مردم به اخلاق الهي است.
مفهوم درست سياست را در اسلام، از كلام امير مومنان علي(ع) مي‌توان برداشت كرد؛ آن‌جا كه مي‌فرمايد: "پروردگارا، تو خود مي‌داني كه كاري كه از دست ما سر زد، نه براي اشتياق در امر سلطنت بود، نه براي خواهش چيزي از زيادتي كار دنيا، بلكه براي اين بود كه اصول روشن و دينت را باز گردانيم. در شهرهاي تو اصلاح را آشكار سازيم، تا بندگان ستم ديده‌ات ايمن گردند و آن چه از حدود و قوانين تو فرو گذاشته شده است برپا داشته شود."
به طور كلي مراد ما از سياست و اقدام‌هاي سياسي با توجه به تعريف‌هاي گوناگون، هرگونه تدبير و اقدامي است كه به صورت مستقيم يا غير مستقيم با امور اجتماعي يا فرهنگي يا اقتصادي يك جامعه پيوند داشته و در نهايت در حفظ يا كسب قدرت و موقعيت اجتماعي اثر گذار بوده باشد.»

واژه تفسير از ريشه «فسر» به معناي كشف و پرده‌برداري از معناي كلام است. راغب اصفهاني در «مفردات الفاظ‌‌القرآن» درباره اين واژه مي‌نويسد: «"فسر و سفر" همان طور كه حروف آنها شبيه هم هستند، در معنا نيز متقارب مي‌باشند و ممكن است بتوان بين آنها چنين تفاوتي قائل شد كه "فسر" براي آشكار كردن معناي قول و "سفر" براي آشكار كردن اشيا جهت قابل رويت شدن آنهاست.»

ابن‌فارس در «معجم مقائيس‌اللغة» مي‌گويد: «"فسر" دلالت بر بيان كردن و روشن كردن امري دارد.»

واژه تفسير در قرآن به معناي لغوي آن، ايضاح و تبيين به كار رفته است؛ چنان كه خداوند متعال مي‌فرمايد: «و لا ياتونك بمثل الا جئناك بالحق و احسن تفسيرا؛ كافران براي تو هيچ مثلي نياورند، مگر آن كه ما حق را با نيكوترين بيان براي تو مي‌آوريم.» (سوره فرقان، آيه 33)

بلاشر، خاورشناس معروف نيز كلمه تفسير را واژه‌اي اصيل در زبان عربي نمي‌داند، بلكه مانند كلماتي از قبيل «تلميذ، قيوم، كتاب و زنديق» لغتي بيگانه در زبان عربي معرفي كرده است و براي آنها ريشه‌اي غير عربي جست‌وجو مي‌كند. صبحي صالح در كتاب «مباحث في علوم‌القرآن» در نقد اين سخن مي‌گويد: «اين كه عرب اين الفاظ را پيش از اسلام به طور متداول استعمال مي‌كردند، در تعريب آنها و اين كه قرآن عربي ناميده شود، كافي است.»

اين واژه در روايات نيز بسيار به كار رفته است. به عنوان مثال، پيامبر(ص) فرمود: «من فسرالقرآن برايه فليتبوا مقعده من‌النار؛ هركس قرآن را به راي خود تفسير كند، پس جايي در آتش براي خود فراهم كرده است.» همچنين امام صادق(ع) فرمود: «من فسرالقرآن برايه فاصاب لم يوجر، و ان اخطا كان ائمه عليه؛ هركس كه قرآن را با نظر خود تفسير كند، اگر نظرش مطابق واقع شد اجري نمي‌برد و اگر خطا كرد گناه آن بر عهده اوست.» در اين موارد نيز تفسير به همان معناي لغوي (ايضاح و تبيين) به كار رفته است.

در بخشي از مقدمه كتاب درباره جمع‌بندي تعاريف ارائه شده از «تفسير و مفسر» آمده است: «با توجه به تعاريف تفسير، مفسر كسي است كه معاني پنهان آيات را كشف مي‌كند و متخصص به علم تفسير است.
مراد ما از مفسران، در عهد پيامبر(ص) شخص آن حضرت ـ‌كه اولين مفسر و مبين قرآن كريم بود‌ـ و پس از وي امامان اهل‌بيت(ع) است، كه علم تفسير را از پيامبر(ص) به ارث برده بودند. در عهد صحابه و تابعين نيز بسياري بودند كه در زمينه تفسير قرآن نقشي داشته‌اند، لكن مطالب اين رساله بيشتر حول محور آن دسته از صحابي و تابعيني است كه شهرت ويژه‌اي در اين زمينه به واسطه هر يك از مكاتب تفسيري به دست آورده بودند.»

كتاب حاضر از سه فصل تشكيل شده است. فصل اول؛ دوره پيدايش تفسير در زمان حيات پيامبر(ص)  است. اين فصل شامل سه بخش با اين عناوين اوضاع سياسي و فرهنگي، فعاليت‌ها و اقدامات جريان‌هاي سياسي عليه پيامبر(ص) و تفسير ايشان و همچنين بازتاب بعضي از تدابير پيامبر(ص) در برابر جريان‌هاي سياسي در برخي تفاسير است. فصل دوم، دوره شكل‌گيري تفسير در عصر صحابه نام دارد. اين فصل نيز شامل سه بخش انواع جريان‌هاي سياسي، تاثير جريان خلق بر تفسير و مفسران، جريان و مكتب اهل‌بيت(ع) و تفسير است. فصل سوم نيز دوره گسترش تفسير توسط تابعين است. اين فصل‌ هم در سه بخش تنظيم و تدوين شده است؛ اوضاع سياسي و اجتماعي، اقدامات جريان‌ها و مكتب‌هاي سياسي در حوزه تفسير، تاثيرات جريان‌ها و مكتب‌هاي سياسي بر مفسران.

در انتهاي اين كتاب، علاوه بر ضمايم فصل‌ها و كتاب‌نامه، نمايه‌اي از آيات، اعلام و موضوعات نيز درج شده است.

چاپ اول كتاب «تاثير جريان‌هاي سياسي بر تفسير و مفسران» در شمارگان 1500 نسخه، 548 صفحه و بهاي 130000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

اخبار مرتبط

تازه‌ها

پربازدیدها