چاپ اول كتاب «رهيافتي به مكاتب تفسيري (نقلگرايي، عقلگرايي و باطنگرايي)» نگارش دكتر فتحالله نجارزادگان از سوي انتشارات دانشكده اصولالدين منتشر و روانه بازار نشر شد.\
بر اساس مطالب كتاب، قرآنپژوهان در عرصه شناخت مكاتب، روشها و گرايشهاي تفسيري، آثاري متعدد رقم زدهاند و شايد بتوان به نوعي كهنترين نگاشته در اين زمينه را در مقدمههاي تفاسير يافت. از اين موضوع در كتابهاي جامع علوم قرآني نظير «البرهان» زركشي، «الإتقان» سيوطي، «التمهيد» آيتالله معرفت و كتابهايي كه درباره طبقات مفسرين تدوين شدهاند، نظير «طبقات مفسرين» سيوطي(910 قمري) و «طبقات المفسرين» داوودي(945 قمري) نيز ميتوان نشانههايي بهدست داد.
در اين ميان كتابهاي «التفسير والمفسرون» محمدحسين ذهبي، «مذاهبالتفسيرالاسلامي» گلدزيهر، «التفسير والمفسرون في ثوبهالقشيب» آيتالله معرفت به اين عرصه نزديكترند، اما منابعي كه درباره اين موضوع به رشته تحرير درآمدهاند، با آن كه سابقه طولاني ندارد و اغلب در پنجاه سال اخير نگاشته شده، فراوانند از جمله «مكاتب تفسيري» در دو جلد از قرآنپژوه معاصر علياكبر بابايي، «روشها و گرايشهاي تفسير قرآن» اثر دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني، «روشهاي تفسير قرآن» از دكتر سيدرضا مودب و با همين عنوان از دكتر جعفر نكونام و نيز سيدجعفر سجادي، «مباني و روشهاي تفسير قرآن» به قلم آيتالله عميد زنجاني و با همين عنوان از دكتر محمدكاظم شاكر و «روشها و گرايشهاي تفسيري» تاليف علوي مهر.
نويسنده اين اثر در مقدمه كتاب مينويسد: «اصطلاح "مكتب يا راهبرد تفسيري" عبارت است از: "نظريه يا ديدگاه مبنايي مفسر درباره چگونگي تفسير و درك معارف قرآن". مكاتب تفسير را با عنايت به اين تعريف ميتوان به سه دسته تقسيم كرد، بدين صورت كه مفسر يا بر اين نظر است كه قرآن قابل تفسير نيست و بايد تنها به اخبار و روايات اكتفا كرد و يا آنكه قرآن را قابل فهم و تفسير ميداند ليكن تنها در سطح ظواهر الفاظ وحي بر اساس قوانين سيره عقلا به درك و فهم معارف قرآن اهتمام ميورزد و يا آنكه نظر او بر اين است كه بطون و اشارات قرآن كه از سطح ظواهر الفاظ ژرفتر و درك آنها از رهگذر قوانين سيره عقلا فراتر است، قابل فهم و هضم براي افراد عادي است. مفسر در نظريه اول نقلگرا و در دوم عقلگرا و سوم باطنگرا است.
همين تفاوت مبنايي در ديدگاه مفسران از يكسو، وجوه مشترك بين ديدگاههاي آنان را در مكاتب تفسيري منتفي ميسازد و از سوي ديگر، نقطه فارق بين تعريف مكاتب تفسيري را با روشها و گرايشهاي تفسيري پديد ميآورد.»
نكته مهم اين كه تقريبا هيچ نقطه مشتركي بين اين مكاتب يا راهبردها نيست. اگر مفسر تنها به جمعآوري و نقل روايات اكتفا كند، از عقلگرايي و باطنگرايي فارغ است. هرچند امكان دارد مفسر از عقلگرايي در سطح ظواهر الفاظ بگذرد و درصدد كشف معاني بطوني و رمزگشايي از اشارات قرآن برآيد، اما ايندو لزوما با يكديگر همراه نيستند، برخلاف روشهاي تفسيري كه با همديگر و آنها با گرايشهاي تفسيري نقاط مشترك و تا حدودي همپوشي خواهند داشت. به طور نمونه، روش تفسير قرآن با قرآن و روش علمي ميتوانند با يكديگر تلاقي داشته باشند، به اين صورت كه مفسر با كمك تفسير آيات با يكديگر و با استفاده از دستآوردهاي علوم تجربي، به مراد خداوند پيميبرد و هريك از اين روشها نيز به نوبه خود با گرايشهاي تفسيري مانند گرايش فقهي، كلامي، ادبي، اجتماعي و ... همپوشي خواهند داشت. مانند روش تفسير قرآن با قرآن يا روش تفسير قرآن با روايات كه در گرايشهاي گوناگون به كار ميروند، اما همه آنها در حوزه مكتب عقلگرايي نمايان ميشوند. مفسر در هركدام از گرايشها از قوه عقل براي شناخت آيات همسو و روايات مفسر و نيز درك نيازهاي اجتماعي، فقهي و ... مدد ميگيرد و سپس باز به كمك قوه عقل، به استنباط احكام فقهي و يا گزارههاي كلامي، اجتماعي و ... از كتاب خدا ميپردازد.
اثر حاضر از سه بخش تشكيل شده است. بخش اول راهبرد نقلگرايي در تفسير وحي است كه در دو فصل و با عناوين نقلگرايي در مكتب اخباريان و نقلگرايي در مكتب سلفيان شكل گرفته است. بخش دوم راهبرد عقلگرايي در تفسير وحي نام دارد كه اين بخش از سه فصل راهبرد عقل نظري در استنباط و تفسير وحي، راهبرد عقل نظري در تاويل بخشي ظواهر قرآن و راهبرد عقل عملي در تفسير وحي به وجود آمده است. بخش سوم نيز راهبرد باطنگرايي در تفسير است.
در انتهاي هريك از اين بخشها، خلاصهاي از مباحث، منابعي براي مطالعه بيشتر و پژوهش نسبت به مطالب بخش مطروحه، ارائه شده است.
در انتهاي اين اثر، نمايهاي از آيات، روايات، اسامي معصومين(ع)، اعلام و كتابها، زينتبخش كتاب حاضر شدهاند.
جلد اول كتاب «رهيافتي به مكاتب تفسيري (نقلگرايي، عقلگرايي و باطنگرايي)» در شمارگان 2000 نسخه و در 311 صفحه راهي بازار نشر شده است.
نظر شما