اخبار سرویس اندیشه ایبنا در هفتهای که گذشت؛
از درگذشت اکرم امینی مترجم و روزنامهنگار تا نقد و بررسی کتاب «روشنفکران جهان عرب»
هفته گذشته رویدادهای متنوعی در حوزه اندیشه برگزار شد که از آن جمله میتوان گفتوگو با علی مختاریان و ژاله شادی طلب اشاره کرد. درگذشت اکرم امینی روزنامه نگار، مترجم و خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران از دیگر اخبار مهم هفته گذشته بود.
نخستین رویدادی که به آن میپردازیم نشست نقد و بررسی کتاب «روشنفکران جهان عرب» است که 4 مهر 1402 با سخنرانی مسعود فکری، فرامرز میرزایی و علی افضلی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. دبیر این نشست نیز ابوالحسن امین مقدسی بود.
فکری در ابتدای این نشست توضیحاتی را درباره کتاب ارائه کرد و افزود: سال 2005 من در کارگاهی در بیروت با اساتیدی چون بن عزیز و حسیب آشنا شدم. در آنجا من قرار بود روی موضوع گفت و گوی تمدنها صحبت کنم. آن زمینه باعث شد که دکتر عزیز به من بگوید که مردم چه قدر اندیشمندان عرب را در ایران میشناسند؟ در پاسخ من خیلی با احتیاط صحبت کردم. آنجا ایشان گفت من کتابی را در دست انتشار دارم که بیش از هزار صفحه است و در این کتاب فهرستی از افراد صاحب نظر در جهان عرب معرفی شده است. از آنجایی که معیارهای سنجش این افراد صاحب نظر در این کتاب هم بسیار سخت بود در نتیجه ایشان تاکید کرد که برای معرفی متفکران جهان عرب به ایران هم با مشکلاتی مواجه میشویم.
او افزود: ما میخواستیم اندیشمندان جهان عرب را به ایران و اندیشمندان ایرانی را به جهان عرب بشناسانیم که بخش دوم در حالت جنینی باقی ماند. در هر حال آنها میخواستند میان دانشمندان جهان عرب با متفکران ایرانی ارتباط برقرار کنند. بنابراین طرح این کتاب در سال 91 کلید خورد. ما میخواستیم اندیشمندانی که در یک صد سال اخیر در جهان عرب موثر بودند معرفی کنیم و احساس کردیم باید در این کتاب صرفا یک هندبوکی برای معرفی اندیشمندان جهان عرب داشته باشیم.
میرزایی نیز در ادامه این نشست گفت: فکری در این کتاب کار بزرگی انجام داده است. او در مقدمه کتاب اشاره کرده که نخستین گام تبادل فکری است و به جمله ای کلیدی اشاره و بیان کرده که جریان شناسی دنیای عرب یک امر غیر متعین زمانی و مکانی است. نقد این کتاب نیازمند پارامتری است که من اسم آن را نقشه فکری جهان عرب گذاشتم. در نقشه جغرافیا شما مرزها را مشخص میکنید ولی ما در دنیای عرب این مرز را نداریم و مرز بندی روشن فکری در جهان عرب نیست در حالیکه در جهان اروپایی این مرزها وجود دارد.
او با بیان اینکه روشنفکر دنیای عرب مرزهایی برای اظهار نظر خود نمیشناسد و این کار را مشکل میکند یادآور شد: حال سوال این است که آیا دین اسلام و مواجهه با غرب میتواند نقطه ای برای مرز بندی روشنفکران عرب باشد یا خیر؟ من پاسخم این بود که با دین اسلام نمیشود مرزی برای روشنفکران عرب مشخص کرد اما مواجهه با غرب و حمله بناپارت به مصر میتواند مرزی برای تعریف روشنفکران جهان عرب باشد چون بسیاری از روشنفکران جهان عرب در این باره اظهار نظر کردند و برخی برخورد با دنیای غرب را برای این مواجهه غرب با اعراب بیان کردند.
سخنرانی هادی خانیکی در مراسم یادبود «اکرم امینی»
درگذشت اکرم امینی روزنامهنگار و مترجم بر اثر سرطان یکی از رویدادهای تلخ ماه گذشته بود. در هفتهای که گذشت برای او مراسم یادبودی برگزار شد و هادی خانیکی استاد ارتباطات در این مراسم با بیان اینکه اغلب مرسوم نیست که معلمی در سوگ شاگرد و دانشجویش حرف بزند و معمولاً شاهد این بودیم که دانشجویان جوان و قدرشناس در رثای معلم خود حرف میزنند گفت: خاطره خانم امینی را بیشتر از آنجا به یاد دارم که در سوگ دکتر معتمدنژاد (پدر علم ارتباطات)، تلاش میکرد گزارشی داشته باشد؛ حالا ۱۰ سال از آن زمان گذشته است. اکرم و دوستانش از من میخواستند تا جایزهای به نام معتمدنژاد و با محور اخلاق روزنامهنگاری وضع شود، قولش را دادم اما نتوانستم کاری انجام دهم.
این استاد ارتباطات افزود: وقتی نوشتههای او را درباره بیماری میخواندم، دیدم دنیای مشترکی در دوران سرطان داشتیم. زمانی که مطلع شدم بیماری سرطان پانکراس دارم، تصمیم گرفتم، به جای پنهانکردن بیماری از خانواده، دوستان و جامعه، درباره آن حرف بزنم. از مطب دکتر که بیرون آمدم، در سخنرانی که از پیش قرار بود با موضوع «امکان و امتناع گفتوگو» در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۴۰۱ انجام شود، اعلام کردم که مهمان ناخواندهای سراغم آمده است. پس از آن درباره بیماری نوشتم و هر هفته یکبار در روزنامه اعتماد از هرچه بر من میگذشت، مراحل شیمیدرمانی، شدت و حدت بیماری، گفتوگو با پزشک یا پزشکانم مینوشتم.
اکرم امینی، روزنامه نگار و مترجم پس از دو سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری، ۲۷ شهریور ماه در سن ۴۱ سالگی درگذشت. او در سالهای پایانی عمرش در خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) مشغول به کار بود و تا واپسین روزهای عمرش نیز این کار را رها نکرد. خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ضایعه درگذشت او را به خانواده، دوستان و اهالی کتاب تسلیت میگوید.
گفتگو با مولف کتاب «در ساحت خانه»
یکی دیگر از مطالبی که در هفته گذشته در سرویس اندیشه خبرگزاری کتاب منتشر شد، گفتگویی با علی مختاریان مولف کتاب «در ساحت خانه» بود. او توضیحاتی درباره کتاب «در ساحت خانه» ارائه کرد و در مقایسه خانههای مدرن با سنتی به این نکته اشاره کرد که خانههای سنتی ما صرفا یک کالبد فضایی که شامل دیوار و سقف و مبلمان شود، نبود.
وی گفت: درباره مطالبی که به صورت کلی به معماری مربوط میشود من تا امروز چند اثر تهیه کردهام. که عمدتا در زمینههای دینی و قرآنی بوده است. قبل از کتاب در ساحت خانه «فرهنگ و اصطلاحات واژههای معماری در قرآن کریم» را نوشته بودم. این کار زیر نظر دکتر بلخاری صورت گرفت.
مختاریان ادامه داد: کتاب دیگری که در این زمینه تهیه کردم همین کتاب «در ساحت خانه» است. خیلی وقت بود این دغدغه در ذهنم بود، چه در کتاب قبلی و چه در این کتاب، به نحوی که مشاهده کنیم در آموزههای دینی ما چه نوع مطالبی در مورد خانه و بعد کلانتر در مورد معماری و شهرسازی آمده است. وقتی این کار را آغاز کردم در ابتدا فکر میکردم 10 یا 15 واژه وجود داشته باشد اما بعد از بررسی مشاهده کردیم که 170 واژه در قرآن آمده است که به معماری و شهرسازی و مسائل کلان در مسئله سکونت اشاره میکند.
آیین رونمایی از کتاب «کافه پرسش»
آیین رونمایی از کتاب «کافه پرسش» به قلم احمد راسخی لنگرودی دیگر خبری بود که در خبرگزاری کتاب منتشر شد. این نشست با شرکت جمعی از اعضای مؤسسه فرهنگی خانه دوست برگزار شد. پس از اعلام برنامه و مروری بر آثار قلمی نویسنده کتاب توسط کبری وحید رودسری به عنوان دبیر اجرایی، سارا شریعت مدیر موسسه طی سخنانی ضمن مهم خواندن مقوله پرسش و پرسشگری در حوزه روانشناسی و فلسفه، از کتاب جدیدالانتشار «کافه پرسش» به عنوان یادگار سلسله مباحث ایرادشده در این موسسه یاد کرد.
پس از مراسم رونمایی، احمد راسخی لنگرودی درباره کتاب خود گفت: این کتاب در یازده جُستار گرد آمده است. در سه جستار نخستین با عناوینِ «فیلسوف کوچک»، «سرکوب پرسش»، و «هراس از پرسش» که مهمترین و اصلیترین جستارها را به خود اختصاص میدهد کوشش میشود پرسشهای دوران کودکی مورد بازکاوی قرار گرفته و از موانعی سخن به میان آورده میشود که در دورههای مختلف بر سر راه پرسشگری قرار میگرفت.
چاپ دوم کتاب «فلسفه هنر ابن سینا»
دیگر خبر هفته گذشته ایبنا چاپ دوم کتاب فلسفه هنر ابن سینا بود. این کتاب اثر هادی ربیعی است که در پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ۲۴۷ صفحه تهیه و به همت نشر این پژوهشگاه به چاپ دوم رسید. این کتاب با هدف تبیین مبانی حکمی و عرفانی ابن سینا در زمینه هنر و زیبایی به نگارش درآمده است. بر این اساس، دیدگاههای معناشناختی، وجود شناختی و معرفت شناختی ابن سینا درباره زیبایی و هنر در فصلهای جداگانهای بررسی شده است.
در این کتاب، به فلسفه هنر ابن سینا پرداخته شده است، اما دو نکته شایان توجه است: نخست اینکه فلسفه هنر ابن سینا تحت تأثیر فلسفه هنر ارسطو است؛ دوم آنکه چون هنر با زیبایی سر و کار دارد، از زمان یونان باستان، فیلسوفان در مباحث فلسفه هنر به بحث زیبایی نیز میپرداختهاند. از این رو، اگر در این اثر نویسنده بیشترین مباحث را به بحث زیبایی اختصاص داده است، به دلیل نقش زیادی است که زیبایی در هنر دارد.
گفتگو با ژاله شادیطلب استاد علوم اجتماعی
یکی از مطالب خواندنی هفته گذشته ایبنا، گفتگو با ژاله شادی طلب استاد بازنشسته دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. شادیطلب در اواخر دهه هفتاد با تلاشهای بسیار مرکز مطالعات و تحقیقات زنان را در دانشگاه تهران تاسیس کرد و تلاشهایی برای تعریف متفاوت این رشته داشت.
او به خبرنگار ایبنا گفت: من آینده این رشته(مطالعات زنان) را اگر با همین روند و نگاه بخواهد به مسیر خود ادامه دهد چندان خوب نمیبینم. مگر این که سیاستها و نگاهها از وزارت علوم تا بقیه موارد تغییر کند. به عنوان مثال این رشته را نباید تنها به مطالعات مربوط به خانواده محدود کرد. اگر این نگاه ادامه پیدا کند، لزوم رشته مطالعات زنان بی معنا میشود. شما ببینید در همه برنامه هفتم جایی برای زنان وجود ندارد اگر این نگاه غالب باشد، دیگر وجود رشته مطالعات زنان چه لزومی دارد؟
یادداشتی درباره کتاب «طرد اجتماعی و نحوه مواجهه با کودکان کار»
دیگر مطلب هفته گذشته ایبنا، یادداشت جواد لگزیان درباره کتاب «طرد اجتماعی و نحوه مواجهه با کودکان کار» بود. به گفته لگزیان: «این کتاب پژوهشی است خواندنی که ابتدا مفاهیمی مانند طرد اجتماعی و کودکان کار را از نظر علمی بررسی میکند و سپس با کدگذاری دادههای آماری به سوی جمعبندی شایستهای از نظرات کاربردی حرکت میکند. کتاب میگوید که باید با کودکان کار با رفتاری طبیعی در جایگاه یک فروشنده رفتار شود و با تقویت اعتماد به نفس کودکان آنها را برای آیندهای بهتر آماده کرد. لحن محترمانه و واکنش صمیمانه ما در برخورد با کودکان کار حتی در صورت عدم خرید از آنها حس ارزشمندی و اعتماد به نفس این بچههای بااستعداد و توانمند را بالا خواهد برد و خیابانها و کوچههای مهربانتری برای همه ما خواهد ساخت.»
نظر شما