یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۵
همبستگی ادبیات کلاسیک و جریان‌های نوظهور در شعر پروین

شعر پروین نمودی از همبسته شدن ویژگی‌های ادبیات کلاسیک با جریان‌های نوظهور ادبیات است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- محمود رضایی دشت ارژنه، استاد دانشگاه شیراز: نفرینی در ادبیات شرق، می‌گوید: «امیدوارم در زمانه شگفتی زندگی کنی!» زمانه شگفت یعنی زمانه‌ای که در آن ارزش و الگوهای پیشین در حال دگرگونی‌اند و هنوز ارزش‌های نو منعقد نشده‌اند.

در این دوران نه می‌توان رد پیشینیان را گرفت و در پیِ آنان رفت، نه شالوده‌های مسیر نو چندان قوام پیدا کرده که بتوان در آن گام زد. در چنین زمانه‌ای سنت‌های گذشته با ارزش‌های نوپدید درهم می‌آمیزند و افق جدیدی می‌گشایند. پروین زاده این زمانه گذار است. دوران زندگی او، سرشار است از بی‌ثباتی اجتماعی، تحولات پی‌درپی قدرت، گرایش به تجدد و اصرار بر حفظ سنت. پروین در زندگی کوتاه‌نمایی خود (۱۲۸۵ –۱۳۲۰) صدور فرمان مشروطیت، سقوط دودمان قاجار، تاج‌گذاریِ رضا شاه پهلوی و جنگ جهانی اول را تجربه کرد. این دگرگونی‌ها اندیشه و شعر او را همانند برخی دیگر از شاعران پسامشروطه تحت تأثیر قرار داد. جامعه در این دوران هم به نوخواهی گرایش داشت و نسبت به دگرگونی احساس نیاز می‌کرد، هم از سویی دلبسته سنت‌های پیشین بود. این تمایل دوگانه در ادبیات نیز خود بروز پیدا کرد.

شعر پروین نمودی از همبسته شدن ویژگی‌های ادبیات کلاسیک با جریان‌های نوظهور ادبیات است. خانواده ادب‌آشنای پروین، این امکان را برای او فراهم آورده بود که در عین شناختی پرمایه از شعر فارسی، با شعر و ادبیات انگلیسی و فرانسه نیز آشنا باشد. تاثیرپذیری او از هر دو آبشخور ادبی مشهود است. پروین شاعرانِ بشکوه خراسان را به یاد می‌آورد. به‌کارگیری مکرر قالب قصیده، ویژگی‌های نحوی، دایره واژگان و البته تأکید بر حکمت، تعلیم و پند، همه یادآور شعر خراسانی است.

او همانند حکیمان خراسان، دریافته که زندگی چه اندازه کوتاه و ناپایدار است و آز و آرزوی دراز داشتن، فرصت کوتاه عمر را کوتاه‌تر از آنچه هست می‌کند. از همین رو از خواننده‌اش می‌خواهد به جای طمع بستن بر جهانی که شالوده‌‌اش بر آب است، چشم امیدش را به خود بگرداند و خرد و فضیلت را در خود پرورش دهد، تا بتواند بر خود تکیه کند. در منظومه فکری پروین خرد و تن هردو ارجمند شمرده می‌شوند، چنانکه معتقد است: «سر بدون چراغ عقل، گرفتار تیرگی است»، درست مثلِ فردوسی که خرد را موجب روشنی روان می‌داند و ناصر خسرو که روان را نگهبان تن می‌پندارد. پروین همچنین تن را سرمایه‌ای می‌داند که برای به ثمر نشستنش، باید به کار گمارده شود، وگرنه به تباهی عمر می‌انجامد.

شعر پروین با علم به اینکه، پند تلخ‌نهاد است، سراسر پند و حکمت است، حکمت‌هایی که بیشترشان آشنا به نظر می‌رسند، زیرا در آموزه‌های اخلاقیِ ادب فارسی، نهادینه شده‌اند. مهر و احترام به مادر، بزرگداشت خرد، پرهیز از تن‌آسایی، بسندگی، قناعت و بی‌اعتباری جهان بعضی از درون‌مایه‌های تکرارشونده شعرهای پروین هستند که از میان آنها بی‌اعتباری جهان در قصیده‌های او نقشِ محوری دارد. دلیل توجه ویژه پروین به بی‌اعتباری جهان به احتمال نخست، به دلیل نقش سنتی این آموزه در ادبیات فارسی است. کافی است نگاهی به قله‌های شعر فارسی بیندازیم، تا ببینیم فارغ از سبک و مشرب، چه اندازه در مورد بی‌اعتباری جهان سخن رفته‌است. فردوسی، ناصرخسرو، حافظ، سعدی، سنایی و بیدل همه و همه، به نوعی به بی‌اعتباری جهان پرداخته و کوشیده‌اند انسان را به این نکته توجه دهند که چندان به این جهان توسن دل خوش ندارد، زیرا این جهان ناآرام نه رام می‌شود و نه آرزوهای دور و دراز ما را برمی‌تابد. اما از میان این شاعران، کسانی که در زمانه‌ای پرآشوب زیسته‌اند، به ناچار بیشتر بی‌اعتباری جهان را دریافتهاند. به نظر می‌رسد پس از تأثیر سنت‌های ادبی، تحولات سیاسی و اجتماعی مهم‌ترین عاملی باشد که موجب شده اعتصامی، بر بی‌اعتباری جهان تأکید کند و آن را با صفت‌هایی چون «کج‌مدار» و «گردان» بخواند. پروین برای نشان دادن ناپایداری جهان، نیازی ندارد به پادشاهان ساسانی و ایوان مدائن ارجاع دهد، بلکه پادشاهان هم‌دوره خودش، آیینه تمام‌نمایی از ناپایداری هستند.

افزون بر آموزه‌های اخلاقی سنت شده، تجربه زیسته اعتصامی به او نشان می‌دهد که چه اندازه جهان بی‌ثبات و غیرقابل اتکاست. تأثیر دیگر رخدادهای اجتماعی و سیاسی بر شعر پروین را باید در توجهش به معضل‌های اجتماعی جُست. او از نخستین شاعرانی است که هم‌سو با تحولات اجتماعی، بر لزوم بازنگری به جایگاه زنان تأکید می‌کند. همچنین به صراحت یا در قالبِ تمثیل به طرح و نقد ناهنجاری‌های پرشمار جامعه می‌نشیند. در مثنوی و قصیده‌های پروین، شفقّت، دردمندی و هم‌نوایی با رنج مردم نمایان‌تر از قصیده‌های اوست. همچنین در این قالب‌ها اغلب زبان شعر چنان ساده است که برای نوآموزان ادبیات حتی هموار به نظر می‌رسد. در این تمثیل‌ها این بار دیگر روی سخن پروین تنها با جهان کج‌مدار نیست، بلکه دادخواه درد مردمش است، مردم گوشت و پوست و خون‌داری که رنج‌های روزمره آنها را پیوسته دیده و می‌بیند. پروین خود را صدای دخترک خردسال یتیم، مادر مورد بی‌مهری قرار گرفته» و یا رفوگری فقیر می‌کند تا بتواند حسرت نامرئی آنها را با شعر نمایش ‌دهد و در برابر دیدگان بالانشینان قرار دهد. شعر برای پروین رسانه‌ای است که با آن، به نقد اجتماعی، پند و روایت مهر و رنج‌ها می‌پردازد.

در نهایت می‌توان پروین را بانوی دورگه ادبیات فارسی نامید؛ شاعری که از یک سوی وارث حکیمان و سنت‌های دیرپایِ ادبیات فارسی است و از دیگر فرزند خلف زمانه خود است:
بی‌رنج، زین پیاله کسی می نمی‌خورد
بی‌دود، زین تنور به کس نان نمی‌دهند
 تیمار کار خویش تو خود خور، که دیگران
هرگز برای جرم تو، تاوان نمی‌دهند
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها