خراسانرضوی – علیرضا سپاهی لایین، شاعر و پژوهشگر مشهدی گفت: در کتاب «بلخ و نیشابور» تاریخ معاصر افغانستان متجلی است.
در ابتدای این نشست محمدکاظم کاظمی، ویراستار این کتاب بیان کرد: در این سالهای اخیر یکی از ناشرانی که در حوزه شعر بسیار خوب کار کرده، انتشارات فارسیزبانان بوده است که بارها در این سلسله جلسات کتابهای این انتشارات مورد نقد و بررسی منتقدان ادبی قرار گرفتهاند.
پس از آن علیرضا سپاهیلایین بیان کرد: متاسفانه امروز نه در ایران و نه در افغانستان شعر از دغدغههای مهم به شمار نمیآید. من این کتاب را 2بار با اشتیاق خواندم .از نظر طراحی جلد، کاغذ، نوع فونت و.. این کتاب بدون ایراد است. هنگام خوانش روی بسیاری از شعرها توقف کرده و حکیم بینش را تحسین کردم.
این شاعر و نویسنده سرشناس در خصوص مضمون این کتاب گفت: «بلخ و نیشابور» مصداق این است که حکیم بینش شاعرِ دردهای جامعه، مردم، و شاعر روز است، او با اشکها و لبخندهای مردم ناراحت و شاد می شود، این نکته برای من خیلی ارزشمند است. او پا به پای غم و شادی مردم مینویسد و میسراید
اشعار کتاب عاشقانه و اجتماعی هستند و این ترکیب در برخی غزلها هم وجود دارد.
سپاهی لایین با بیان اینکه این کتاب نبض زندگی مردم افغانستان را در دست دارد، اظهار کرد: همینطور اینکه «بلخ و نیشابور» همانطور که از ناماش بر میآید تاریخ و جغرافیای افغانستان است، چراکه تاریخ معاصر در آن متجلی است.
وی افزود: این شاعر خوشقریحه و متعهد، روایتگر اندوه، آلام و شادمانی مردم افغانستان است بنابراین تاریخ معاصر در کتاب او به خوبی بازتاب داده شده است.
علیرضا سپاهی لایین معاصر بودن زبان را یکی از دغدغههای خود در شعر دانست و ادامه داد: زبان این شاعر صمیمی، یکدست و دلنشین است، در این زبان تکلف و پیچیدگیهای کلیشهای وجود ندارد و شاعر از این موارد آگاهانه پرهیز کرده شاید به همین جهت شاعرانگی در کلمات او سرایت کرده است. اما باید مراقب بود که گرمی و صمیمیت کلمات به سمتِ محاوره نرود.
این منتقد و پژوهشگر ادبی اظهار کرد: از نگاه من به کار بردن اشتباه برخی فعلها نظیرِ «گردیدن» به جای «شدن» باعث شده شاعر در تنگنای وزن قرار بگیرد. دوست داشتم از به کار بردن این افعال پرهیز میشد چراکه این افعال بافت صمیمانه زبان شاعر را تحتالشعاع قرار داده است.
نویسنده کتاب «فوارهها» بیان کرد: غزل ابتدای کتاب هم به درستی انتخاب نشده است، من دلم میخواست از همین مجموعه غزل دیگری برای غزل آغازین کتاب انتخاب میشد.
سپاهیلایین بیان کرد: کلاسیکگویان معتقدند ادبیات کلاسیک برای بیان درد، عشق، دغدغهها و حرف امروز محدودیتی ندارد و شاعران این سبک با این ملاحظه شعر مینویسند بنابراین شعرای این سبک باید با دقتنظر بیشماری به این سبک بپردازند.
وی در خصوص نامکتاب گفت: «بلخ و نیشابور» مبینِ نام یک کتاب تاریخی است، در ابتدا مخاطب نمیتواند تشخیص بدهد که با یک کتاب شعر مواجه است از این رو شاید بهتر بود نام کتاب با گزینش دقیقتری انتخاب میشد.
در بخش دیگر این نشست عباس ساعی تلمیحات این کتاب را قابل توجه دانسته و خاطرنشان کرد: تلمیحاتی نظیر مور و سلیمان، سلمان و اویس، اشاره به شعر باز باران، رستم و شغاد و.. اشعار را جذاب و زیبا کرده است.
این شاعر و منتقد ادبی بیان کرد: برخی تکرار قافیهها نظیر صمیمانه، مردانه، کودکانه، فقیرانه و... به این علت که از یک جنس هستند واژگان مناسبی نیستند شاید بهتر بود با دقت بیشتری انتخاب میشدند.
ساعی اظهار کرد: در صفحه 17 نوشته شده «میشود با آن در عالم منتشر افسانهات..» در این بخش حرف «ع» مانند «ا» قلمداد شده است که این یک ایراد وزنی است. برخی میگویند میشود «ع» و «ا» را هم قافیه کرد اما قدما میگویند این دو تفاوت تلفظی دارند.
عباس ساعی با بیان اینکه هجوهای زبانی در این کتاب آزاردهنده هستند، تصریح کرد: برخی هجوها نظیر «پیش از آن که من رسم امشب به پایانم بریز» خواننده را اذیت میکند. اصل در زبانشناسی، اتصالزبان است، از این رو تا جاییکه به معنی لطمه نخورد باید بتوانیم واژهها و کلمات را کم کنیم.
وی افزود: یا در مصرعِ «یک دهن هم ترانه میخواهم» نیز، «هم» به نظر اضافه است و دیگر اینکه در یکی از ابیات جمع و مفرد اتفاق افتاده است، نظیر «بچههایاش مقابل چشماش پیش و پس آه نقرهداغ شود».
این شاعر آیینی در انتها اظهار کرد: در این دفتر یک رندی حافظمدارانه هم دیدم «از همان چیزی که میدانیم و میدانی بریز» که کاش از این نمونه بیشتر در کتاب تکرار میشد. همچنین اینکه شعر «تلفن» هم در این اثر شعر مدرنی است که با هنر نمایشی آراسته شده و نمیتوان ابیات آن را بالا و پایین کرد.
نظر شما