کتاب انگلیسیزبان «بازنمایی ایران پساانقلاب» با رویکرد نو شرقشناسی رونمایی شد؛
بازنماییهای غیرواقعی از ایران زمینهساز مداخلات سیاسینظامی است
کتاب «بازنمایی ایران پساانقلاب» گامی است برای پرکردن خلأ عدم شناخت کافی انگلیسیزبانان از جامعه ایران و معرفی واقعیتهای موجود که امید است در این زمینه شاهد آثار فاخر دیگری نیز باشیم.
محبوبه شمشیرگرها، دبیر نشست و عضو هیئت علمی گروه پژوهشهای منابع اسلامشناسی و ایرانشناسی معاونت پژوهش و منابع دیجیتال سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران درباره تجربه مطالعاتی خود در حوزه زندگینوشتها گفت: تاریخچه زندگینگاری در ایران به یک قرن و نیم گذشته برمیگردد و ما از نظر مبانی نظری در این حوزه با فقر نسبی روبهرو هستیم و تا در زمینه مبانی نظری غنی نشویم ورود به عرصه نقد و ارزیابی، سخت است. از این نظر کار آقای نظری ارزشمند است. زندگینوشت، هر نوشتهای است که روایتی واقعگرایانه از زندگی بشر باشد که در یک فرانوع یا اَبَرژانر (ژانر گسترده) گنجانده میشود و میتوان با اختصاصاتی هر یک از زندگینوشتها را دستهبندی کرد.
زینب قاسمی، عضو هیئت علمی گروه مطالعات آمریکای شمالی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران ضمن اشاره به این مطلب که کتاب انگلیسی «بازنمایی ایران پساانقلاب» روایتی از واقعیتها است؛ گفت: فرهنگ و خاستگاه تمدنی جامعه ایران برای دنیای غرب به درستی تبیین نشده است و خواننده غربی، شناخت لازم و کافی از جامعه ایرانی ندارد و این کتاب روایتی از بازنمایی ایران پس از انقلاب است.
وی تأکید کرد: نویسندگان کتابهای «بدون دخترم هرگز»(1987)، «لولیتاخوانی در تهران»(2003) و «یأسها و امیدها: فراتر از لولیتاخوانی در تهران»(2007) همگی به دنبال قراردادن خواننده غربی مقابل جامعه ایرانی هستند؛ اما این کتاب در بخشهای مختلف و فصول گوناگون خود پاسخهای جامع و شایستهای به نگاه ایرانهراسانه داده است و به خواننده غربی نشان داده که واقعیت جامعه امروز ایران با آنچه در این کتابها به تصویر کشیده شده بسیار متفاوت است.
قاسمی در ادامه اشاره میکند که موضوع کتاب انگلیسی «بازنمایی ایران پساانقلاب»، یک نگاه تئوریک قوی دارد و از ژانر ادبی خاص خود پیروی میکند. این ژانر ادبی روایت اسارت آمریکاییهای سفیدپوست توسط سرخپوستان است که بسیار پرفروش بوده و مؤلف روایت میکند که چگونه از این ساختار در کتابهای «بدون دخترم هرگز» و «لولیتاخوانی» و نیز از رویکردهای شرقشناسی، نوشرقشناسی و خودشرقشناسی استفاده شده است. هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: خودشرقشناسی تصویری است که یک شرقی به صورت بدبینانه از کشور خودش نقل میکند و روایت را خیلی باورپذیرتر می کند.
وی ادامه داد: نویسنده در فصل اول تحلیل می کند که چقدر این ژانر ادبیات در پیشبرد اهداف سیاسی و توجیه افکار عمومی آمریکا تأثیر داشته است. چون وقتی یک ملت را بتوان منفی نشان داد افکار عمومی را برای حمله نظامی راحتتر میتوان تحت تأثیر قرار داد و در رابطه بین بستر سیاسی، بستر فرهنگی و بازار فروش این نوع کتابها میتواند موفق باشد. در فصل آخر مؤلف ذکر میکند که این بازنماییها چطور باعت توجیه مداخله سیاسی و نظامی و تحریمهای آمریکا برای افکار عمومی دنیا میشود.
عضو هیئت علمی گروه مطالعات آمریکای شمالی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد: این نوع نگاه برای خواننده غربی که برای زندگینویسی اهمیت بالایی قائل است بهتر مفاهیم ایران امروز را تداعی میکند. ایشان در ادامه اظهار داشت: در این کتاب از مقوله شرقشناسی برای بیان مفاهیم استفاده شده است که به نظر من برای خواننده بسیار باورپذیرتر است و این نوع نگاه برای خواننده غربی که برای زندگینویسی اهمیت بالایی قائل است بهتر مفاهیم ایران امروز را تداعی میکند.
این استاد دانشگاه، بازنمایی کتابهای ضدایرانی در تصمیمسازیهای دولتهای غربی در مواجهه با ایران را مورد بررسی قرار داد و یادآور شد: بازنماییهای غیرواقعی از جامعه ایران سبب میشود تا مداخلات سیاسی و نظامی در کشورها افزایش پیدا کند.
قاسمی به عنوان مدرس دانشگاهی که در زمینه مطالعات آمریکای شمالی پژوهش و تدریس میکند در پایان خاطرنشان کرد: کتاب «بازنمایی ایران پساانقلاب» گامی است در جهت پرکردن خلأ عدم شناخت کافی انگلیسیزبانان از جامعه ایران و معرفی واقعیتهای موجود که امید است در این زمینه شاهد آثار فاخر دیگری نیز باشیم.
محسن بدرهای عضو هیئت علمی مطالعات زنان دانشگاه الزهرا(س) دیگر سخنران این مراسم بود. او با پرداختن به پیشینه رابطه ایران و غرب و تقابلی که از گذشته بین این دو تمدن وجود داشته است؛ گفت: در بسیاری از آثار تاریخی و روایت نگاریهای باستان شاهد تقابل بین این دو تمدن هستیم که در آن روایت نادرست از واقعیتهای جامعه ایرانی به خوبی دیده میشود.
وی با اشاره به این موضوع که بخش مهمی از شرقشناسی توسط غربیها به بیان تصویر زن ایرانی پرداخته و از منظر فلسفی و ادبی به آن توجه شده است؛ بیان کرد: در کتاب انگلیسی «بازنمایی ایران پساانقلاب» نوشته حسین نظری به جنبههای مختلف نگاه غربیها توجه شده است و مؤلف به روشنی با استناد به ادبیات و روایتگری به بررسی شناخت غرب به حوزه زن پرداخته است و با تنظیم فنی و علمی بر موضوعات تمرکز کرده و با بیان درست نظری، اطلاعات به روزی را به مخاطب ارائه میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) با انتقاد از این موضوع که در حوزه زنان و روایتپژوهی در تاریخ شفاهی کشور، فعالیت زیادی صورت نگرفته است، خواستار ورود بخشهای مختلف ادبی و فرهنگی کشور در بازتولید و بازاندیشی آثار در این زمینه شد و گفت: همانگونه که به آثار و نوشته زنان در خارج از مرزها، نگاه و توجه ویژه میشود، بایستی به آثار و تلاشهای زنان در داخل ایران نیز توجه ویژهای صورت گیرد.
عاصمه قاسمی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات نیز طی سخنانی با تأکید بر این مطلب که جای آثاری نظیر آنچه حسین نظری ارائه کرده است در ادبیات ما خالی است؛ اظهار داشت: به عقیده من جامعه امروز ما و نیز مخاطبان خارجی نیازمند آثاری هستند که به درستی واقعیتهای ایران امروز را برای آنها بیان کند تا به کتابهایی که در زمینه روایتگری نادرست از ایران وجود دارد؛ پاسخ منطقی بدهد.
وی با اشاره به این موضوع که در کنار تقابل ایران و غرب به دلیل ویژگیهای انقلاب اسلامی، جامعه ایرانی به ویژه نظامهای دینی و زنان زیر ذرهبین غربیها قرار گرفتهاند؛ گفت: پرداختن به موضوع زنان از جمله موضوعاتی است که غربیها به آن علاقه زیادی دارند و همواره با رصد آن، آثار فراوانی با رویکردهای مختلف و بازنمایی غیرواقعی در این حوزه به بازار ارائه کرده اند.
این استاد دانشگاه، روایت نقادانه حسین نظری در کتاب «بازنمایی ایران پساانقلاب» را در تعیین مسیر اجتماعی و تاریخی این برهه از ایران حائز اهمیت دانست و گفت: متأسفانه به دلیل اینکه در داخل ایران در زمینه بازنمایی واقعیتهای ایران امروز غفلت شده، شاهد بازتاب غیرواقعی آن در خارج از مرزها هستیم و غرب با داشتن رسانههای مختلف به دنبال القای غیرواقعی از آنچه خود در خصوص جامعه ایرانی میپسندد؛ است.
عاصمه قاسمی با اشاره به نکات مثبت کتاب خاطرنشان کرد: این کتاب در بخشها و فصول مختلف خود، اتفاقات را در بستر تاریخی و با رویکرد عوامل سیاسی و فرهنگی مورد بررسی قرار میدهد و با چارچوب نظری، دوران پساانقلاب را تحلیل میکند. به همین خاطر انتخاب روایتها به گونهای است که معرف آنها در چارچوب مبانی نظری قرار دارد. ضمن اینکه در بخشهای مختلف کتاب، دوگانههای ساخته شده درباره ایران و غرب به طور مرتب بازتولید میشود.
وی همچنین بخش مهم و تأثیرگذار کتاب «بازنمایی ایران پساانقلاب» را در نگاه شرقشناسانه و نوشرقشناسانه آن دانست که به این اثر وزن و جامعیت خوبی داده است.
حسین نظری، مؤلف کتاب انگلیسی «بازنمایی ایران پساانقلاب» و عضو هیئت علمی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران ضمن تقدیر از سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران برای برگزاری این مراسم به بیان چرایی نوشتن این کتاب پرداخت و گفت: متأسفانه در کتابهای «بدون دخترم هرگز، «لولیتا خوانی در تهران» و «یأسها و امیدها» روایت اغراقآمیزی از جامعه ایرانی به ذهن خارجیها ارائه میشود که هیچ سنخیتی با واقعیت زیسته ایرانی ندارد.
وی با اشاره به بخشی از کتاب «فرهنگ و امپریالیسم» نوشته ادوارد سعید که «ملتها خود روایت هستند» ادامه داد: در دورهای که عصر شبکههای اجتماعی قلمداد میشود آنچه مهم است چگونگی روایت واقعیتها است تا اثر و نقش خود را بر اذهان مردم، چه در داخل و چه در خارج از مرزها به جا بگذارند.
این دانشآموخته دانشگاه کَنتِربِری نیوزلند ادامه داد: امروزه بسیاری از کشورهای دنیا میلیاردها دلار هزینه میکنند تا روایتی جذاب از خود را برای جهانیان روایت کنند اما در کشور ما کمتر به این موضوع پرداخته میشود. ضمن اینکه به عقیده من روایت دارای دو ویژگی منحصر به فرد است: اول اینکه همیشه هدفمند و جانبدارانه است و خنثی نیست و دوم اینکه روایتها همواره برای مخاطب خاص خود تولید میشوند.
مؤلف کتاب انگلیسی «بازنمایی ایران پساانقلاب» با بیان این مطلب که کتابهایی که در این اثر مورد بررسی قرار میگیرند به طور خاص برای مخاطب غربی نوشته شده است؛ تأکید کرد: این کتابها توسط زنانی نوشته شده که در غرب دارای جایگاه علمی و آکادمیک هستند، اما متأسفانه با اغراقگویی و روایت نادرست جامعه ایرانی، به صورتی غیرآکادمیک و سیاسی تلاش دارند تا ذهن مخاطب خارجی را نسبت به ایران منحرف کنند تا به اهداف سیاسی خود برسند.
وی در پایان گفت: متأسفانه در بخشهای مختلف فرهنگی ما ضرورت نوشتن روایتها به درستی تبیین نشده و نیاز است تا با همکاری و تعامل حوزههای مختلف ادبی و فرهنگی در این خصوص آثار ماندگارتری برای تأثیرگذاری بر مخاطبان داخلی و خارجی و روایت واقعی از جامعه ایرانی منتشر شود.
فاطمه صدر، معاون پژوهش و منابع دیجیتال سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران ضمن تشکر از سخنرانان و نویسنده برای حضور در این نشست، به جایگاه و اهمیت این کتاب اشاره کرد و گفت: کتاب انگلیسی «بازنمایی ایران پساانقلاب» اثر نوآورانه و ارزشمندی است و مطلوب است به شکل شایستهای معرفی شود. تقاضای من از مؤلف این است که تجربه زیسته خود را درباره مسیری که برای نگارش و انتشار این کتاب طی کرده به نگارش در بیاورد. زیرا دانستن این موضوعات که سوژه این کتاب چگونه انتخاب شد؟ چطور به عنوان رساله دکتری در دانشگاه نیوزلند پذیرفته شد؟ و چگونه ناشری که غالبا علیه ایران به نشر کتب مغرضانه پرداخته؛ انتشار آن را پذیرفت از نکات مهمی است که مورد توجه پژوهشگران خواهد بود.
در پایان مراسم، رونمایی از کتاب Representing Post-Revolutionary Iran، حسین نظری مؤلف کتاب و متخصصان حوزههای مطالعات زنان، مطالعات آمریکا، جامعهشناسی به سئوالات مطرح شده پاسخ گفتند.
نظر شما