کتاب گزیده اشعار شیرکو بیکس، شاعرفقید و سرشناس کرد، با عنوان «دراین شعر برف می بارد» با ترجمه مختار شکریپور به بازار آمد.
مترجم در این کتاب به ترجمه شعرهایی از دورهها و مجموعه شعرهای مختلف این شاعر با مضامین گوناگون و انواع تجربهها و فرمهای شعری وی پرداخته است؛ به طوری که این مجموعه میتواند نمودی کلی از شعر شیرکو بیکس به مخاطب ارائه دهد.
مختارشکریپور در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است: «شعر شیرکو، سرشاراز کنشها و واکنش های شاعرانهای است که نتیجه نگاه فراگیر او به زندگی و زیست شاعرانه با پیرامونش است. این نوع زندگی که در آثار شیرکو مشهود است، هم از بار تخیّلی شگفتانگیزی برخورداراست و هم دربردارنده شامّه تیزشاعری به اطرافش است. الهام وی از طبیعت و استفاده بجا و بسیارشاعرانه از پدیدههای طبیعی همچون کوه، دریا، جنگل، رود، شب، روز، خورشید، ماه، آب، آتش و باد درخلق توصیفها، تشبیهات و قرینهسازیهای شاعرانه یکی ازدیگرکارهای اساسی وی درشعرش است که به گمانم کمتر شاعری چنین با کمال این کار را انجام داده باشد.»
مترجم تاکید کرده است که برخی از مجموعههایش، رمانها و در برخی جاها داستان کوتاه های شعری تلقی میشوند تا جایی که خودش به صورت واضح عنوان رمان شعر یا قصیده شعر روی آنها گذاشته که از آن جمله باید به مجموعههای «مار، صلیب و روزشمار شاعر»، «رنگ نامه» و شعرنمایشنامه «صندلی» اشاره کرد.
پرداختهای روایی طولانی و پر ازحادثههای شاعرانه وام گرفته از ماهیت زندگی با توسل به فرم و جوهر و تخیل درازدامنی از مقوله شعرانجام میشوند و بنا برگفته خود شيرکو، دامنه خيالش که آن را مايه کار ادبی و هنری میپندارد، در بسترقصهگويی محلی دوران کودکیاش پروردهتر میشود.
بسیاری از شعرهای شیرکو را هم با اينکه منظومه نشدهاند، میتوان شعرهايی بلند تلقی کرد که نه تنها اطناب و حشو و زوايد ندارند بلکه با جرات میتوان گفت که شيرکو به نهايت ايجازدراين شعرها رسيده و چنان دامنه خيالش، سيال و وسيع است که شاعر، ياراب مقابله با تبلور واژگان و هجوم کلمه و کلام ذهنش را ندارد و شريان درونی شعر به صورت ناخودآگاه در زبانش فوران میکند.
رمانشعرهای شيرکو، مونولوگ محور و تکگويیهای شاعری هستند که روايتگر تاريخ مردم سرزمينش با همه فرازونشيب های آن است اما اين تکگويی، خودمحورانه و خالی از ديالوگ نيست بلکه پژواک صدای مردمش است.
در اشعار این شاعر کُرد میبینیم که در ابتدا چند فرازی ارائه میدهد؛ اما شعر اصلی در آن فراز و لحظه نهایی اتفاق میافتد و به نظر میرسد که هرآنچه آمده درجهت آماده کردن ذهن مخاطب برای دریافت آن اتفاق نهایی است که جوهر و هسته شعرش را تشکیل میدهد.
شیرکو بیکس، متولد 1940 سلیمانیه و فرزند فایق بیکس از شاعران مشهور کلاسیک کُرد بود.
وی نخستین مجموعه شعرش را سال ۱۹۶۸با عنوان « مهتاب شعر» منتشر کرد و درسال ۱۹۷۰به همراه جمعی از نویسندگان و شاعران کُرد بیانیه شعری روانگه (دیدگاه) را منتشرکردند تا شعر کُردی را از رکودی که به آن دچار شده بود درآورند.
القای لقب «همشهری فلورانس» توسط انجمن حقوق بشرایتالیا و دریافت جایزه جهانی توخولسکی، مدال افتخاردرادبیات درسال 1988 ازدست انگوارکارلسن، نخست وزیر وقت سوئد، ازجمله جایزهها وافتخارات جهانی است که این شاعر کسب کرد.
شیرکو بیکس، سرانجام در 13 مرداد سال 1392 برابر با 4 اوت 2013 به در بیمارستانی درسوئد درگذشت و سپس پیکرش به زادگاهش سلیمانیه انتقال داده شد و بنا بر وصیتاش در یکی از پارکهای این شهر دفن شد.
مختار شکریپور، روزنامه نگار، مترجم و مستندساز، پیش از این گزیدهای دیگر ازشعرهای این شاعر را با عنوان «تو اینجا نیستی اما» از سوی موسسه انتشارات نگاه منتشر کرده است.
انتشارات نگاه کتاب گزیده اشعار شیرکو بیکس، شاعرفقید و سرشناس کُرد را با عنوان «دراین شعر برف می بارد» در 251 صفحه و بهای 85 هزار تومان به بازار آورده است.
نظر شما