
گفتمان قرآنی داخل با گفتمان قرآنی غرب متفاوت و دال قرآنپژوهی در غرب با دال مرکزی در داخل تفاوت دارد، لذا وقتی به مطالعات قرآنی غرب ورود پیدا میکنیم میخواهیم در پاسخ به شبهات قرآنپژوهی مستشرقان و نگارش مقالات از همان روش استفاده کنیم در حالیکه چنین روشی پاسخگو نیست بلکه باید بتوانیم روشهای آنها را بفهمیم و متناسب با روش تفسیری آنها به حوزه مطالعات قرآنی ورود پیدا کنیم.
او ادامه داد: در قرن حاضر، سیر تطور مشخصی در زمینههای روشی، منبعی و اصول هرمنوتیکی و تفسیری قرآن در دیدگاهها و روشهای قرآنپژوهان غربی وجود دارد. آنها به باستانشناسی، زبانشناسی و پدیدههای تاریخی مراجعه میکنند و بعضاً دو روش دَرزمانی و هَمزمانی را مورد توجه قرار میدهند. در مطالعات قرآنی مستشرقان، روش تاریخی - انتقادی، نقطه عطفی است که از دل آن روشهای متعددی برای قرآنپژوهی بیرون میآید. سؤالی که وجود دارد این است که شیعه چه جایگاهی در این مطالعات قرآنی دارد و آیا پژوهشگران و رویکردهای شیعی توانستهاند جایی برای خود در مطالعات قرآنپژوهی غربی پیدا کنند؟ بیشتر منبع مطالعاتی غربیها، منابع اهل سنت بوده است. از جمله بیشتر منابع دایره المعارف قرآن، مربوط به اهل سنت است و رویکرد شیعی در آن بسیار ناچیز است. سؤال این است که چه آسیبی وجود داشته که نتوانستهایم به عنوان پژوهشگران شیعی، سهمی برای خود در آنجا ایجاد کنیم.
او آسیب زبانی را یکی از آسیبهای اصلی این حوزه دانست و بیان کرد: آسیب زبانی از دو جهت قابل بررسی است اول اینکه در داخل کشور به ترجمههای مطالعات قرآنی غربی رجوع میکنیم و فهمی ناقص از مطالعات خاورشناسان داریم چراکه کمتر به اصل منابع مراجعه میکنیم در حالی که هرچقدر هم ترجمه دقیق باشد نمیتواند آئینه تمامنمای دیدگاه مستشرقان در آن موضوع باشد. وقتی مستشرقی در دایره المعارف قرآن، درباره تاریخِ قرآن بحث میکند نوشتههای متعدد دیگری هم در آن موضوع دارد اما ما صرفا به آنچه وی در دایره المعارف قرآن نوشته است توجه میکنیم در حالی که برای درک آن دیدگاه باید دیدگاههای دیگر وی را هم که ترجمه نشده است مطالعه کنیم.
به گفته علیزاده موسوی، عدم ورود یا ورود اندک پژوهشگران شیعه در عرصههای بینالمللی دومین مشکل آسیب شناسی زبانی است لذا منابع انگلیسی که توسط شیعیان نوشته شده بسیار اندک است. دایره المعارف قرآنی لایدن، هرچند سال یکبار برای ویراستاری منابع خود فراخوان میدهد لذا اگر پژوهشگران شیعه به این عرصه ورود کنند میتوانند در تکمیل آن نقش ایفا کنند و آنها هم میپذیرند. مشکل دیگر در زمینه مطالعات شیعی در غرب، نبود پیشینه مطالعاتی کافی و مناسب است. افرادی وجود دارند که میتوانند در حوزه زبانی ورود کنند اما آشنایی کافی در زمینه منابع متأخر اسلامی ندارند. وقتی میخواهیم به مطالعات قرآنی به صورت تخصصی ورود پیدا کنیم باید آشنایی کافی نسبت به علوم قرآنی و مباحث مفسران داشته باشیم.
این محقق قرآنی با اشاره به عدم آشنایی درست ما با روشهای مطالعات قرآنی خاورشناسان بیان کرد: گفتمان قرآنی داخل با گفتمان قرآنی غرب متفاوت و دال قرآنپژوهی در غرب با دال مرکزی در داخل تفاوت دارد، لذا وقتی به مطالعات قرآنی غرب ورود پیدا میکنیم میخواهیم در پاسخ به شبهات قرآنپژوهی مستشرقان و نگارش مقالات از همان روش استفاده کنیم در حالیکه چنین روشی پاسخگو نیست بلکه باید بتوانیم روشهای آنها را بفهمیم و متناسب با روش تفسیری آنها به حوزه مطالعات قرآنی ورود پیدا کنیم.
او با تاکید بر اینکه مهمترین روش غربیها در مطالعات قرآنی هم روش تاریخی - انتقادی است عنوان کرد: بنابراین نمیتوانیم با روش تاریخی – نحوی به آن جواب دهیم بلکه باید با روش خودشان به آنها پاسخ دهیم. البته ورود به گفتمان غرب به این معنا نیست که خودمان در جریان گفتمان غربی قرار گیریم و دیدگاهمان شبیه آنها شده و در آن گفتمان هضم شویم بلکه باید بتوانیم جریانی را درون آن گفتمان بسازیم و این هم نیاز به عزم جدی و کارهای علمی قوی دارد.
علیزاده موسوی با اشاره به وضعیت مطالعات قرآنی دانشگاه آکسفورد بیان کرد: تاکنون 24 جلد در این باره منتشر شده و من بررسی کردم که شیعیان تا چه اندازه در این مطالعات قرآنی آکسفورد نقش داشتهاند. اسماعیلیان بخشی از شیعیان محسوب میشوند لذا در این جلدهایی که منتشر شده رنگ و بویی از شیعه در آن وجود دارد اما اسماعیلیان رویکرد خود را هم دارند ولی برخی شیعیان دوازده امامی نیز در این مجموعه هستند. یکی از این کتابها «رویکردهایی به قرآن در ایران معاصر» است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. در برخی موارد نیز به رویکردهای صوفیانه در مطالعات قرآنی توجه شده است. بنابراین شیعه توانسته در این مطالعات قرآنی آکسفور سهم خوبی داشته باشد اما نیاز است ورودی جدیتر در نقد مطالعات قرآنی در غرب داشته و جایگاه خود را ارتقا دهیم.
نظر شما