مرتضی ممیز چهارم شهریور ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد. تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی در دانشکده هنرهای زیبا در سال ۱۳۴۴ به پایان رساند و مدتی بعد برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته طراحی غرفه در ۱۳۴۷ از پاریس دریافت کرد. اما پیش از رفتنش به فرانسه هم در کارهای هنری فعالیت میکرد. در حدود سال ۱۳۳۷ بود که پایش به آتلیهٔ محمد بهرامی باز شد.
آغاز دوران کاری (تا پیش از انقلاب)
ورود به آتلیهٔ محمد بهرامی در سال ۱۳۳۷ باعث شروع فعّالیت حرفهای او میگردد در این آتلیه بود که اوّلین سفارش پاکت سیگار، جلد کتاب و اولین نشانهٔ خود را طراحی میکند. در همین آتلیه با پرویز کلانتری، سیروس امامی، آیدین آغداشلو و محمد احصایی همکار میشود و همکاری آنها تا سال ۱۳۴۱ که او آتلیه بهرامی را ترک کرد ادامه داشت. بعد از آن در بخش تبلیغات خارجی کانون آگهی زیبا فعّالیت خود را ادامه میدهد و در همان ساختمان کانون آگهی زیبا با احمد شاملو آشنا شده و دعوت او را برای همکاری در کتاب هفته میپذیرد و آنجا در سِمَتِ تصویرگر وگرافیست مشغول میشود. بعد از آن با نشریاتی چون کتاب ماه، اتاق صنایع و معادن، فرهنگ، اطلاعات سال و مجله کاوش نیز همکاری میکند. سال ۱۳۴۷ پس از بازگشت از فرانسه در دانشکده هنرهای زیبا مشغول به کار شده و در سال ۱۳۴۹ رشتهٔ گرافیک را بنیاد مینهد در همان سال همراهِ علی اصغر معصومی و فرشید مثقالی آتلیه ۴۲ را تأسیس کردند. ممیز در دههٔ ۱۳۵۰ بیشتر وقت خود را صرف گرافیک فرهنگی کرده بود؛ برای تئاتر، فیلم و جشنواره به طراحی پوستر پرداخت و در همان سالها نیز همچنان به نقاشی میپرداخت که نتیجهٔ آن نمایشگاههای «آبی»، «گنج» و «گستره» ۱ و ۲ شد.
بنیانگذاری رشته گرافیک
شاید بسیاری ندانند اما ممیز شخصی بود که با ممارست و پیگیریاش توانست رشته گرافیک را در دانشگاه راهاندازی کند. سال ۱۳۴۷ پس از بازگشت از فرانسه وقتی در دانشکده هنرهای زیبا مشغول به کار شد، فعالیتش را برای راهاندازی رشته گرافیک در دانشگاه آغاز کرد و پیشنهاد ایجاد رشته گرافیک را در سال ۱۳۴۸ به دانشکده هنرهای زیبا ارایه داد و در سال ۱۳۴۹ رشتهٔ گرافیک در این دانشکده بنیانگذاری شد. این کار او طراحی گرافیک در ایران را متحول کرد و هنرمندان پس از او اگر مسیر درستی را طی کردند، همگی مدیون ممیز هستند.
فعالیتها
در سال ۱۳۵۵ مرتضی ممیز و تعدادی از همکارانش سندیکای گرافیستهای ایران را تأسیس کردند. ممیز بعد از این اقدام، نمایشگاهی برگزار کرد که موضوعش ۵۰ سال گرافیک ایران بود. همین دوره در نمایشگاه واش آرت شرکت کرد و چاقوهای خود را آویخت و در این سفر مقدّمات عضویت AGI درآمد را فراهم میکند. نقاشیهایی برای کتاب حقیقت و مرد دانا از بهرام بیضایی کشید.[۳] در سال ۵۷ نیز همراه با شاگردانش پوسترهایی برای انقلاب طراحی کرد.
چیزی که امروز بهعنوان انجمن صنفی طراحان گرافیک وجود دارد و حتی قیمتهایی را که پایه، اساس و عرف بازار گرافیک شدهاند، ممیز بنیان نهاد. برگزاری نخستین دوسالانه گرافیک در ایران هم مدیون کوشش مرتضی ممیز است. او در سال ۱۳۶۵ پیشنهاد برگزاری بینال گرافیک را داد و بدین ترتیب این دوسالانه را در همین سال برگزار کرد. برپایی ۱۰ نمایشگاه اختصاصی در تهران و ۲ نمایشگاه اختصاصی در آلمان و همچنین شرکت در ۷۵ نمایشگاه گروهی در ایران، آلمان، فرانسه، آمریکا، بلژیک، فنلاند و یوگسلاوی از جمله فعالیتهای هنری اوست. او همچنین در هیات علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و انجمن بینالمللی طراحان گرافیک عضو بود و ریاست هیات مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران را بر عهده داشت. او همچنین توانست نشان درجه یک فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۳ را دریافت کند و در سومین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۲ هم انتخاب شد.
آثار
آثار ممیز به اندازهای متنوع و فاخر هستند که برای بررسی تکتک آثارش باید مقالههای زیادی اختصاص داده شود. نشریات زیادی با مدیریت او طراحی شدند از جمله «کتاب هفته»، «کیهان هفته»، «فرهنگ»، «کاوش»، «نگین»، «رودکی»، «فرهنگ و زندگی»، «کلک» و «بخارا». "اما از ماندگارترین آثار ممیز لوگوهای مشهوری است که برای بسیاری از ارگانها و شرکتهای ایرانی طراحی کرده است. لوگو موزه رضا عباسی، لوگو سایپا، شهرداری تهران، آرم استاندارد، لوگو آتشنشانی، لوگو سازمان چای و صدها لوگو و لوگو تایپ دیگر از آثار ماندگار استاد ممیز هستند. لوگو موزه رضا عباسی یکی از ماندگارترین نشانوارههای ممیز است که در ۱۳۵۶ خورشیدی طراحیشد. ممیز در طراحی این لوگو که یکی از زیباترین لوگوهای ایرانی است از خوشنویسی احصایی بهره برد، خود ممیز در رابطه با روند شکلگیری این لوگو میگوید: «برای طراحی نشانه موزه رضا عباسی فرصت مغتنمی برایم پیش آمد، زیرا این نقاش جد بزرگ خانواده من است؛ این بود که مشتاقانه دستبهکار شدم و کنار دست محمد احصایی نشستم و از صبوری او استفاده کردم و دائم پیچوخمها را به قلم و دست او دادم تا ترکیب نوشته به دست آمد و بعد در آتلیهام مفصل روی ترکیببندیها کارکردم. آیدین آغداشلو همروی گل اسلیمی اصلاحاتی انجام داد.»
دیگران چه میگویند؟
فرشید مثقالی هنرمندی است که خود را تحت تاثیر ممیز میداند. او درباره مرتضی ممیز گفته است: «ممیز آدمی با حضور بسیار واضح و نیرومند است، بدان معنا که با حضور او در رشته گرافیک، محوطهای روشن شده است. اگر حضور ممیز نبود، چراغ سندیکای گرافیک روشن نمیشد. به اعتقاد من، قویترین استعداد ممیز در تصویرگری است. ممیز اول مصور بعد گرافیست بود و سپس به یک سازماندهنده تبدیل شد. او نخستین شخصی بود که از حروف فارسی به خوبی استفاده کرد و توانست آرم بسازد.»
غلامحسین نامی (نقاش)، هم که دوستی و رفاقتی ۴۰ ساله با ممیز دارد، درباره او میگوید: «مرتضی ممیز با این شانس روبرو بود که با آشنایی با احمد شاملو و محمود عنایت در فضایی قرار گیرد که استعدادش شناخته و به او آزادی عمل داده شود. ممیز حضور کامل بود و اگر بپذیریم گرافیک ایران پدری دارد، بدون تردید ممیز پدر گرافیک نوین ایران است.»
آیدین آغداشلو هم که سالهای قبل با ممیز همکار بوده، دربارهاش میگوید:«تا پیش از مرتضی ممیز چیزی به نام گرافیک معاصر وجود نداشت؛ نه اینکه گرافیک نداشته باشیم، داشتیم اما دچار پراکندگی و عدم تشخص بود. کمی بیشتر از آنکه مرتضی ممیز در دانشگاه تهران تحصیل میکرد، چیزی بنام علامت تجارتی و لوگو وجود نداشت؛ مجموعه درهمبرهم و غریبی بود؛ به همین دلیل اگر مورخی بخواهد از سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰ گرافیک ایران را جمع بندی کند، چیزی نخواهد داشت. مجموعه آثار ممیز حکایت از ذهن طراح تراز اولی دارد که در عین حال به چیزهایی توجه میکند که تا پیش از آن به این صورت توجه نمیشد. او مجموعهای را که پیش از او وجود داشت با کارآمدی فراوان به شکلی کاملا مدرن عرضه کرد.»
آلن لوکرنک فرانسوی هم که مرتضی ممیز را یکی از بهترین دوستانش میداند درباره او میگوید: «ممیز کار خود را با طراحیهایی با سبک سوئیس و پوسترهای لهستان آغاز کرد و توانست با استفاده از تسلطی که به هنر سرزمین خود دارد آن را گسترش دهد. او از مکتب سوییس دقت و ظرافت در تایپوگرافی و از پوسترهای لهستان آزادی و خلاقیت را گرفت و در تمام مدت از کپی کردن دوری کرد. ممیز خیلی زود به خاطر ایرانی و خلاق بودنش مورد توجه جهانیان قرار گرفت. پیش از جنگ ایران و عراق مرتضی برای عضویت در (AIGA) انجمن طراحان گرافیک دنیا دعوت شد. در طول سالهای جنگ تصور بر این بود که گرافیک ایران با افول همراه شده باشد، ولی وقتی در سال ۲۰۰۲ به ایران آمدم دیدم این هنر نه تنها از بین نرفته است بلکه بسیار تعلیم دیده و مدرن است. این بالندگی تنها به خاطر تلاش ممیز و فعالیتهای او بود. او در این سالها سعی کرد، گرافیک را از زیر سلطه نقاشی بیرون بیاورد و به عنوان یک رشته نو در دانشگاه تدریس کند. معتقدم آنچه در مورد گرافیک ایران اتفاق افتاد، بدون تلاش، هوش، ذکاوت و قلب رئوف این انسان رخ نمیداد.»
دوستان و همکاران مرتضی ممیز
در بررسی عمر هنری و زندگی نامه مرتضی ممیز به نام هایی برخورد می کنیم که هر کدام به تنهایی همچون ستاره ای در آسمان فرهنگ و هنر ایران می درخشند: سهراب سپهری، آیدین آغداشلو، محمد احصایی، پرویز کلانتری و چنگیز شهوق. مرتضی ممیز در دوران تحصیل و کار در آتلیه، با این جمع بی نظیر آشنا و همکار شد. آنان را می توان نسل طلایی هنرهای تجسمی معاصر دانست.آشنایی با شاملو و همکاری در مجله کتاب هفته
یکی از کسانی که ممیز در طول زندگی حرفه ای خود با او آشنا شد، احمد شاملو پدر شعر سپید بود. در دهه 40 گرافیست ها در مجلات، به عنوان یک تکنیسین فعالیت داشتند و فعالیتشان چندان رنگ و بوی خلاقانه نداشت. در آن زمان احمد شاملو مجله ای به نام کتاب هفته منتشر می کرد که طی آشنایی با ممیز، از او برای تقبل مسئولیت تصویرگری و طراحی گرافیک آن دعوت نمود. این همکاری قدم مهمی در زندگی کاری ممیز به حساب می آمد و بستری را فراهم کرد تا وی به صورت گسترده به گرافیک در حوزه اجتماعی بپردازد. خلاقیت ممیز سبب شد تا او به عنوان یک گرافیست صاحب سبک در جامعه هنری و فرهنگی شناخته و تثبیت شود. از آن پس ممیز به الگویی برای سایر گرافیست های جوان بدل شد.طراحی لوگو
آنچه برای ممیز شهرتی ماندگار پدید آورد، طراحی لوگو یا نشانه سازمان ها و مراکز مختلف بود. علامت استاندارد ایران، معروف ترین لوگوی ممیز است که برای هر ایرانی نمادی آشنا است. در کنار آن طراحی لوگوی شهرداری تهران، سازمان آتش نشانی، سایپا، شهرداری اصفهان، موزه رضا عباسی، سازمان ورزش زنان کشور و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تنها تعدادی از مجموعه وسیع نشانه هایی است که از او به یادگار مانده است.دیگر فعالیت های مرتضی ممیز
مرور بر زندگی نامه مرتضی ممیز نشان می دهد که علاوه بر طراحی گرافیک و تصویرگری برای امور تبلیغاتی، جلد کتاب، طراحی لوگو و طراحی پوستر فیلم، امور هنری دیگری همچون طراحی صحنه و لباس تئاتر و سینما، طراحی و کارگردانی انیمیشن، مدیریت هنری مجلات، تصویرگری کتاب کودک را نیز تجربه کرد که در همگی آن ها توانایی های قابل ستایشی از خود بروز داد.وی همچنین از بانیان تاسیس انجمن گرافیک، رییس هیئت مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، مشاور هنری و داور چندین جشنواره و نمایشگاه در ایران و سایر کشورها بود. دیگر عناوین و مسئولیت های ممیز نیاز به فهرستی بلند بالا دارد.
نظرات موافقان و منتقدان مرتضی ممیز
اگر ممیز تنها خود را مشغول به خلق آثار می کرد و با روندی که هنر گرافیک در ایران پی می نمود، مخالفتی نمی کرد، بدون شک دچار انتقادات بسیار نمی شد. اما او روحیه ای پویا و پر تلاش داشت و در پی آن بود تا اگر خود به پیشرفتی نائل آمده، امکان پیشرفت را برای سایرین نیز فراهم آورد. از این رو در روند امور اجرایی با برخی انتقادات روبه رو می شد.بررسی زندگی نامه مرتضی ممیز نشان می دهد که موافقان بسیاری هم دارد. به عنوان نمونه، آیدین آغداشلو نقاش پیشکسوت درباره ممیز عنوان کرد: «مرتضی ممیز، انسانی پویا و جستوجوگر، یکی از پرکارترین و تاثیرگذارترین هنرمندان گرافیک ایران بود که با سرسختی و استقامت نام گرافیک و گرافیست را در کشور ما جا انداخت.»
برگزاری اولین دوسالانه گرافیک در ایران
در سال 1365 ممیز طرح برگزاری اولین دوسالانه گرافیک ایران را ارائه داد. وی با حمایت و پیگیری های خود سبب برگزاری این نمایشگاه شد. در دوره های بعدی برگزاری این مسابقه بزرگ، او مدیریت چند دوره را بر عهده گرفت.نمایشگاههای مرتضی ممیز و افتخارات
ممیز نمایشگاههای انفرادی بسیاری در ایران و دو نمایشگاه در آلمان برگزار کرد. در بیش از 70 نمایشگاه گروهی در کشورهای مختلف مانند آلمان، فرانسه، بلژیک، فنلاند و آمریکا نیز حضور یافت.- استاد برجسته فرهنگستان هنر و دریافت نشان عالی فرهنگ و هنر از رییس جمهور ایران سال 1383
چهره ماندگار سال 1382
دریافت سیمرغ بلورین بهترین پوستر از جشنواره فیلم فجر
جایزه بهترین طراحی کتاب کودک
او که چندین سال مدیر گروه گرافیک و عکاسی دانشکده هنرهای زیبا بود، با تلاش برای شناساندن رشته گرافیک به جامعه فرهنگی، افزودن تکنیک های جدید و نشان دادن توان این رشته در انتقال مفاهیم اجتماعی سبب شد تا او برای همیشه به عنوان پدر گرافیک ایران شناخته شود.
خط پایان
این هنرمند برجسته گرافیک ایران، پس از سالها فعالیت مستمر هنری در شرایطی که در سالهای پایانی عمرش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد، چهارم آذر ۱۳۸۴ در ۶۹ سالگی چشم از جهان فرو بست.
نظر شما