در فصل نخست کتاب «مازندران در گذر تاریخ» به جغرافیای تاریخی طبرستان و شهرها و آبادیها پرداخته شده است، محدوده جغرافیایی مازندران از ابتدا چگونه بود و در گذر تاریخ چه تغییراتی را پشت سرگذاشت، گویا نام مازندران هم در دورههای تاریخی تغییر کرده است؟
در پی ظلم و جور وابستگان و دستنشاندگان بنیالعباس در طبرستان به خصوص در رویان و کلار، در سالهای پایانی نیمه نخست سده سوم هجری، مردم با راهنمایی یکی از بزرگان علوی منطقه به نام سید محمد بن ابراهیم که در صالحان کجور سکونت داشت از حسن بن زید که بعدها به داعی کبیر شهرت یافت، برای رهبری قیام دعوت به عمل آوردند. این شخصیت تاریخی سهشنبه 25 رمضان سال 250 ق برابر با 14 آبان 243 ش به سعیدآباد (مرزنآباد) وارد شده و مورد استقبال اعیان و بزرگان قرار گرفت و مردم با وی بیعت کردند. بدینترتیب دولت علویان طبرستان پیریزی شد. در سالهای اخیر این روز، روز مازندران نامگذاری شده است.
طبرستان تاریخی مقارن ظهور اسلام از محلی به نام تمیشه در حدود بندر گز امروزی آغاز میشد. جغرافیانویسان سدههای سوم و چهارم متاثر از حوادث سیاسی، چالوس را آخرین شهر طبرستان دانستهاند. این در حالی است که منابع محلی مرز این ولایت را وسیعتر دانستهاند. ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان (نوشته شده به سال 613 ق) مرز شرقی طبرستان را «دینار جاری» (حدود نکای امروزی) و حد غربی آن را قریه ملاط (ملات) در حدود (رودسر کنونی) دانسته است. لازم به ذکر است واژه مازندران از سده چهارم هجری رواج و کاربرد داشته و به قلمرو وسیعی از گرگان تا گیلان را در بر داشته است. به عقیده لسترنج طبرستان به تمام نواحی کوهستان و اراضی پست و مازندران به اراضی پست و سپس کله مازندران به تمام این نواحی اطلاق شد.
جنگ و فتوحات در گذشته در طبرستان چگونه بود و این فتح در کتاب «مازندران در گذر تاریخ» چگونه تبیین شده است؟
بر اساس آنچه از منابع تاریخی برمیآید، نخستین رویارویی اسپهبدان طبرستان با اعراب به سال 22 ق برمیگردد. با این حال در سال 30 ق (به قولی 29 ق) اعراب پس از تصرف گرگان تمیشه نخستین شهر طبرستان را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادهاند. این حملات تا پایان دولت اموی ادامه یافت تا اینکه در زمان حکومت منصور عباسی و در سال 144 ق اعراب به بخشهایی از این سرزمین تسلط یافتهاند. لازم به ذکر است این سلطه به دشت و هامون محدود بود و ساکنان کوهستان تا سدهها میراثداران و حافظان آیین و آداب و رسوم پیشینیان خود بودهاند.
پیشینه دینی مازندران یا طبرستان بر اساس تاریخ چگونه است و بعد از ورود اسلام چه تغییری را پذیرفت؟
مردم سرزمین طبرستان از روزگاران دور بر آیینهای زروانی و مهری بودند و در دانشهایی چون طب و نجوم آگاه بودند و در پی حملات اعراب مسلمان به طبرستان اسلام نیز به این منطقه راه یافت. خلفای اموی و عباسی چیزی جز درد و رنج از خود به یادگار نگذاشتهاند. عباسیان که با کمک سادات و علویان قدرت را به دست گرفتند به تدریج، آنها را کنار گذاشتند و زندان و شکنجه و قتل سهم ایشان از این حکومت شد. سادات و علویان که از ظلم خلیفگان عباسی به تنگ آمده بودند، در چند مرحله به طبرستان مهاجرت کردند و اسلام و تشیع را با خود به این سرزمین آوردهاند و خود پناهگاهی شدند برای بیپناهان.
بر اساس کتاب «مازندران در گذر تاریخ» چه حکومتهایی در مازندران یا طبرستان حکمفرمایی داشتند؟
در زمان حکومت ملوک گاوباره (آل دابویه) و اسپهبدان پادوسپانی، اسلام به طبرستان راه یافت. نائبان و عمال خلفای عباسی، طاهریان، سامانیان، علویان، آل زیار، آل باوند (که حدود هفتصد سال به بخشهای وسیعی از این سرزمین حکم راندند) استنداران پادوسپان ملوک رویان و رستمدار، کیاییان چلاوی و کیاییان جلالی و سادات مرعشی و خاندانهای حکومتگرایی سامان هستند. از زمانی که صفویان (شاه عباس) به عمر حکومتهای محلی منطقه پایان داد، مازندران توسط نمایندگان و امیرانی که از سوی دولتهای مرکزی تعیین میشدند، اداره میشد.
مازندران همراه با تغییر سلسلههای تاریخی در ایران چه فراز و فرودی را پیمود؟
مردم مازندران همچون دیگر آزادگان این سرزمین پرمهر، علیرغم فراز و فرودها، هیچگاه در مقابل زورمندان و زراندوزان قد خم نکردهاند. مردم این سرزمین وقتی اسلام و تشیع را پذیرا شدند، با حفظ میراث تاریخی و فرهنگی خود از آن با جان و دل پاسداری کردند.
چه پژوهش جدیدی در دست تالیف یا پژوهش دارید؟
در حال حاضر مشغول نگارش مقالهای درباره زندگی و احوالات ابوعبدالله ناتلی هستم.
نظر شما