زهرا علیبیگلو در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
«ریاضیدان و خواب پادشاه»، کتابی با هدف ترویج ریاضیات/ گرهگشایی تفکر منطقی ریاضی در دیگر ابعاد زندگی
نویسنده رمان علمی «ریاضیدان و خواب پادشاه» میگوید: دانستههای ریاضی من شاید سبب شود که در توصیف شخصیت ریاضیدان و مشکلات او در ارتباط با دیگرانی که مثل او ژرف و دقیق فکر نمیکنند، بهتر کار کنم.
زهرا علیبیگلو نیز در کتاب «ریاضیدان و خواب پادشاه» که به تازگی از سوی انتشارات آفرینگان به چاپ رسیده است، با طرح مسالههای ریاضی به عنوان معما، سعی دارد تا جوانان را به علم ریاضی علاقهمند کند. علیبیگلو متولد سال ۱۳۶۱ در تهران و فارغالتحصیل رشته ریاضی محض در مقطع کارشناسی و رشته ریاضی گرایش منطق در مقطع کارشناسی ارشد است و در معرفی خود میگوید: «من زهرا علیبیگلو هستم؛ علاقمند به ریاضیورزی، هم یادگیری و پژوهش ریاضی و هم آموزش آن. و نیز علاقمند به ادبیات ...». در ادامه گفتوگو با او داشتیم که در ادامه میخوانیم:
کتاب «ریاضیدان و خواب پادشاه» که از سوی انتشارات آفرینگان به چاپ رسیده، برگرفته از نمایشنامه «افسانه پادشاه و ریاضیدان» است. ابتدا کمی درباره این اثر و درونمایه آن بگویید.
نمایشنامهای که مبنای نوشتن این رمان بود، اثری تلفیقی و با هدف ترویج ریاضیات بود که توسط آقای دکتر مهدی بهزاد و خانم دکتر نغمه ثمینی نوشته شد. بیشتر کتاب مدلسازی مشکل پادشاه با مسالههایی است که ریاضیدان طرح میکند. در واقع دکتر مهدی بهزاد با طرح این مسالهها که در کتاب با عنوان معما بیان میشوند، پیش روی ایدههای ریاضی تا تبدیل شدن به قضایای درست را با زبانی ساده برای مخاطب بیان میکنند.
درباره ایده اولیه، شکلگیری و مراحل نگارش «ریاضیدان و خواب پادشاه» توضیح دهید؟
پس از چاپ نمایشنامه و ترجمه به چند زبان دیگر، دکتر بهزاد نظرات مختلفی مبنی بر تبدیل نمایشنامه به رمان دریافت کردند و از من خواستند که این داستان را از نمایشنامه به فضای یک رمان بنگارم. برای این کار باید شخصیتهای کتاب را برای خواننده توصیف میکردم، فضا و زمان مناسبی را برای رخداد داستان در نظر میگرفتم که بتوانم مکانها را به درستی وصف کنم. اینکه چگونه شخصیتها باهم ارتباط پیدا میکنند و … کار آسانی نبود و ناگزیر شخصیتهای دیگری همچون یزدان، رودابه و خورشید و … هم به داستان افزودم. بعد فکر کردم که فضای داستان قابلیت آن را دارد که آموزههایی بجز ریاضی هم در آن بگنجد. بنابراین روی شخصیت ریاضیدان و روند رشد این شخصیت و نیز خصوصیات یزدان و گروه صحراپرستان، بیشتر کار کردم.
با توجه به علاقه شما به علم ریاضی و همچنین تحصیلات شما در این رشته، این مساله چه نسبتی با نوع روایت و شخصیتهای داستانی در این کتاب داشته است؟
دانستههای ریاضی به من کمک کرد که بیان مسالهها را کمی سادهتر کنم. شاید هم سبب شد که در توصیف شخصیت ریاضیدان و مشکلات او در ارتباط با دیگرانی که مثل او ژرف و دقیق فکر نمیکنند و دقیق سخن نمیگویند، بهتر کار کنم. تا اندازهای هم توانستم بر این نکته تاکید کنم که تفکر منطقی ریاضی در دیگر ابعاد زندگی هم، گرهگشا خواهد بود. به طور مثال ذهنی که بیاموزد مطالب را دقیق تحلیل کند و استقلال مفاهیم را تشخیص دهد، کمتر بدون فکر و نادرست سخن میگوید، کمتر به قضاوت دیگران مینشیند و کمتر براساس انگاره و گمان رفتار میکند. زیرا درون ذهن خود، برای درستی هر انگارهای، برهانی میطلبد. و البته چنین کسی، در جامعهای که منطق کارکرد چندانی ندارد، بیش از دیگران آسیب میبیند.
در این اثر کارکردهای ادبی چه نقشی در انتقال مفاهیم ریاضی ایفا کرده است؟
به یقین کارکردهای ادبی نقش مهمی داشتهاند زیرا از ابتدای کار تصمیم بر این بود که تا حد امکان از زبان ریاضی و واژههای تخصصی ریاضی استفاده نشود تا خواننده به راحتی بتواند تا پایان داستان پیش رفته و نگران عدم درک مفاهیم کتاب نباشد و راستش را بخواهید جایگزین کردن نمادهای زبان ریاضی با کلمات، کار بسیار دشواریست. افزون بر این، فرض بر آن بود که داستان در زمان قدیم رخ میدهد و این نیز بازهی بیان را محدودتر میکرد. ولی به هر روی گنجینه واژگان زیبای زبان پارسی فریادرس بود. از جایگزینی واژه ریاضی «گراف» با واژه «نگار» که در نمایشنامه و توسط دکتر بهزاد صورت گرفت تا بکارگیری اشعار و اصطلاحات زیبای پارسی که گاه بر طنز داستان میافزودند و گاه احساسات و هیجان آنها را دو چندان میکردند، همگی نقش بسیاری در پرورش این رمان داشتند.
علاقهمند کردن جوانان به ریاضی به عنوان یکی از اهداف اصلی نگارش نمایشنامه «افسانه پادشاه و ریاضیدان» ذکر شده است. این مساله چه نقشی در نگارش رمان «ریاضیدان و خواب پادشاه» ایفا کرده است؟
در واقع رمان هم پیرو همین هدف بود و پیشنهاد دکتر بهزاد مبنی بر تبدیل نمایشنامه به رمان نیز، برای دستیابی بهتر به همین هدف اولیه بود. حقیقت این است که در رمان، خواننده بیشتر با شخصیتها آشنا میشود و توصیفات فضا و مکان داستان کمک میکند که از نزدیک درونمایه کتاب را دریابد. در رمان فرصت بیشتری برای بیان دیدگاههای برگرفته از یک ذهن ریاضی آموز است و میتوان رویدادهای بیشتری از زندگی و رشد فکری کسانی که با ریاضیات و منطق انس میگیرند بیان کرد.
آیا قصد نگارش کتابی دیگری در این فضا را ندارید؟
در حال حاضر در حال نگارش داستانی درباره چند دانشآموخته ریاضی در ایران هستم.
به نظر شما آثاری از این دست تا چه میزان میتواند در گرایش جوانان و نوجوانان به علوم مختلف تاثیرگذار باشد؟
حتما برای ذهن علاقهمند به علم، مطالعه این گونه کتابها مفید و گاهی انگیزهبخش است. ولی متاسفانه قدرت رقابت با عوامل متعددی که به ویژه در ایران، جایگاه علوم پایه را تضعیف میکنند ندارد. کسی که بخواهد بطور آکادمیک ریاضیات بخواند، برای خود و اطرافیان و حتی جامعه ناگزیر است دلایلی بسیار بیشتر از علاقه و استعداد داشتن مطرح کند تا هدفش از صرف وقت در منطقیترین زمینهی فکری و علمی را منطقی جلوه دهد و این درد بزرگی است برای جامعهای که ظاهرا خود را وارث خیام و خوارزمی و … میداند.
علاوه بر جوانان، مخاطبان «ریاضیدان و خواب پادشاه» چه کسانی هستند؟ استقبال از این اثر را چگونه دیدهاید؟
دکتر مهدی بهزاد و دکتر نغمه ثمینی نمایشنامه را برای نوجوانان و جوانان نوشتند ولی من در تبدیل نمایشنامه به رمان مرزی برای مخاطبین کتاب مشخص نکردهام و از ابتدا نیز تلاش کردم به ماهیت درستی و ملموس بودن فضای داستان بپردازم تا نشاندن آن در قالب مخاطب خاص. اما چون بیشتر شخصیتهای کتاب را نوجوانان تشکیل میدادند، پیشنهاد ناشر این بود که در ژانر نوجوان کتاب چاپ شود.
دوستان دانش آموخته ریاضی و چند تن از اساتید ریاضی از این اثر استقبال کردند ولی به تجربه دریافتهام وقتی مفاهیم ریاضی درون کتابی مطرح میشود، صرفنظر از اینکه ساده یا سخت باشد، افراد کمتری میل به مطالعه آن در مقایسه با یک رمان ادبی دارند. بنابراین انتظار ندارم از کتاب چندان استقبال شود. اگر هدف ترویج و علاقمندسازی به ریاضیات و منطق ریاضی است، لازم است بدانیم در فضایی که در آن زندگی میکنیم، به تدریج و به کندی بسوی چنین هدفی پیش میرویم.
نظر شما