رستمی در کتاب اخیر، دو ترفند هنری و آرایه ادبی «پارادوکس» و «حسآمیزی» را در شعر بیدل دهلوی، شاعر سبک هندی، بررسی کرده است.
در بخشی از پیشگفتار کتاب بیدل آمده است:
به پیری هم نفهمیدیم، افسوس!
که دنیا بازی طفلانهی کیست؟
این کتاب حاصل سالها همدمی و سیر و گلگشت در جهان پُر از راز و رمز و پیچیدهی میرزا عبدالقادر متخلص به بیدل، بزرگترین پارسیگوی سرزمین هند است. بیدل شاعری پُرگوست، بدین روی، تنها آثار منظوم او را نزدیک یکصد هزار بیت برشمردهاند.
وی علاوه بر بیان فوقالعادهی هنری، خداوندگارِ ادب و حکمت نیز هست. قلمرو سخنِ بیدل تقریباً همهی مضامین و زمینههای فکری زندگی بشری را دربرمیگیرد؛ از اخلاق اجتماعی تا مردانگی و آزادگی، از ظلمستیزی تا دوستشناسی، از خودآگاهی تا از خودبیگانگی انسان و … همهی مسائل و موضوعاتی هستند كه به فراوانی در آثار بیدل به چشم میخورد.
زبان بیدل به سبب بهرهگیری از ترفندهای هنری و خیالانگیز، در نگاه نخست برای خواننده سخت به نظر میآید. او با کلمات معمولی و عادی رستاخیز و محشر بهپا میکند. «ذهن او [بیدل] به اندازهای سیّال است که هیچ گوشهای را از تخیل و تفکر نگذاشته که آنجا سری نکشیده است.»
برای رسیدن به سرزمین رنگارنگ و شگفتانگیز بیدل باید راههای پر پیچ و خم و ناهموار را سپری کرد. دو نوع ترفند هنری که بسامد آنها در غزلیات بیدل نمود بیشتری دارد، «پارادوکس» و «حسآمیزی» است. در این پژوهش شرح احوال، آثار و ویژگیهای شعری او نیز مورد كندوكاو قرار گرفته است.
عناصر سبكیای كه باعث امتیاز او بر دیگر شاعران سبك هندی شده كه او و شعرش را از گونهای دیگر كرده نیز بررسی شده است. میتوان گفت بیدل صاحب سبك خاص خود است و سبك یعنی هنجارشكنی و انحراف از معیارهای رایج در زبان، با اینكه فارسی، زبان مادری بیدل نبوده، اما او توانسته است اندیشههای حکمی بلند خود را در قالب این زبان شیرین (فارسی) بریزد.
هنجارگریزی، خلق تصاویر هنری متناقضنما (Paradox) و آفریننده رستاخیزی عجیب در واژگان از مهمترینهای مؤلفههای شعری بیدل است.
بیدل نفسم کارگه حشر معانی است
چون غلغلهی صور قیامت کلماتم
سخن بیدل حاصل اضداد است و زیبایی كلام او نیز در همین سازگاری ناسازهاست. او در دو بیت زیر این مسئله را روشن كرده است:
اضداد ساز انجمن یك حقیقتاند
مینا زِ معدنیست كه آنجاست سنگ هم
خاكم به باد میرود و آتشم به آب
انشای صلحنامهی اضداد میكنم
فرجام سخن اینكه، بیدل عارف است و عرفان او «وحدت وجودی» بنابراین در نظر او عناصر متناقض و متنافر كه اجماعشان در جهان عادی و روزمره سبب اغتشاش و بینظمی و اسباب پریشانحالی آدمیاناند، میتوانند با هم سازش پیدا كنند و به گونهای متجانس و هماهنگ به نظم و وحدت برسند. بدین روی با گوش دیدن و با چشم شنیدن برای عارفی چون بیدل نه تنها محال نیست بلكه منطقی و طبیعی مینماید:
ببین به ساز و مپرس از ترانهای كه ندارم
توان به دیده شنیدن فسانهای كه ندارم
گوش مروتی كو كز ما نظر نپوشد
دستِ غریق یعنی: فریاد بیصداییم
این کتاب کوشیده تا گوشههایی از شعر و زندگیِ ماز اندر مازِ بیدل را بنمایاند. نگارنده در حد توان خویش در جهان پررمز و راز بیدل سیر کرده و از خرمن معرفت این شاعرِ عارف به قدر وسع خوشهها چیده است چه؛ برآنم:
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
وگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
«کتاب فریاد بیصدا» به همت انتشارات شاپورخواست در شمارگان 500 نسخه، و بهای چهل هزار تومان به زیور طبع آراسته شده است.
نظر شما