خادملو در نشست نقد و بررسی کتاب «زندگی روزمره تهیدستان شهری»:
تهیدستان به مثابه لاک پشت پیشروی میکنند اما معارضشان با سرعت خرگوش!/ شهروند زدایی از فقرا
بشیر خادملو گفت: تهیدستان به مثابه لاک پشت پیشروی میکنند اما مخالفانشان با سرعت خرگوش حرکت میکنند! بنابراین نظریه پیشروی آرام شرایط کنونی زندگی تهیدستان را شرح نمی دهد!
خادملو در ابتدای این نشست توضیحاتی را درباره کتاب حاضر ارائه کرد و گفت: این کتاب حاصل تز دکترای صادقی در سالهای 90 تا 92 در محلههای حاشیهای تهران و تحت تاثیر کتاب «سیاستهای خیابانی» آصف بیات نوشته شده است. همانطور که میدانید، کتاب بیات خیلی خوب دیده شد و پژوهش صادقی هم تحت تاثیر رویکرد این کتاب است. صادقی از پوپولیسم نولیبرال در کتاب نام برده است.
او با بیان اینکه درباره حاشیه نشینی در ایران کم کار نشده اما بیشتر با تمرکز روی مساله مسکن و زیرساختهای شهری بوده و در واقع روی جنبه کالبدی شهر متمرکز بوده افزود: این در حالی است که درباره زیست سیاسی و اجتماعی تهیدستان کمتر کار شده و بیشتر این رویکرد بوده که تهیدستان افرادی هستند که در اقتصاد جامعه ادغام نشدهاند و خرده فرهنگ کجرو هستند و به نوعی افرادی هستند که آسیب دیده و آسیب خیز هستند.
به گفته خادملو، براساس این رویکرد آسیب شناختی در دهه 70 تا اوایل دهه 80 تلاش بر پاکسازی بود و پاکسازی محله نواب، خاک سفید و ... نمونههایی از این رویکرد بود، بدین معنی که حذف فیزیکی تهیدستان صورت بگیرد، اما از دهه 80 به بعد با تحولات سیاسی و جهانی، رویکرد توانمندسازی غالب شد و در حوزههای مختلف تلاش بر این بود که در حوزههای سیاسی، اقتصادی و ... به افراد ساکن این محلهها آموزش داده شود. بنابراین ایده در محلات این بود که مردم توانمند شوند و روی ظرفیتهای درونی و محلهای خود کار کنند. این رویکرد در محلات فرسوده و سکونتگاههای غیر رسمی غالب شد. مولف در این کتاب در کنار این رویکردها به رویکرد مارکسیستی اشاره کرده است. این رویکرد گروههای تهیدست را نادیده میگیرد البته مولف در کتاب موضعش را در برابر این رویکرد تعریف میکند.
این جامعه شناس گفت: مطالعات رهایی بخش باید نشان دهد که نیروهای بازار و دولت پیشروی کرده وتهیدستان را تحت فشار میگذارند و از سوی دیگر نشان داده شود که با همه فشارها روی تهیدستان آنها منفعل و بازیچه قدرت و شبکههای قدرت نیستند و خلاق هستند و در زندگی روزمره می توانند فضاهای جدید ایجاد کنند و قهرمانان زندگی روزمره هستند. بر این اساس صادقی بین رویکرد کارکردگرایی و مارکسیستی در کتاب تمایزگذاری کرده است.
او در بخش دیگری از سخنانش درباره روش تحقیق مولف کتاب توضیح داد: در کتاب به لحاظ روشی ایدههای جالبی پیاده شده و از روشهای کمی که برای مطالعه تهیدستی استفاده میشده پرهیز و تلاش میشود که تاریخنگاری از پایین آغاز شود و مولف وارد زندگی تهیدستان شده است. مولف بر خلاف ادعایی که داشته و میخواسته مردمنگاری کند اما بیش از حد، از اسناد و نامههای فقرا در ادارات استفاده کرده و بار اصلی این پژوهش روی این موضوع افتاده است. همچنین به گزارش روزنامهها درباره داستانهای تهیدستان اشاره شده و شاید من انتظار داشتم که مفاهیم از دل مصاحبههای عمیق بیرون کشیده شود.
بخش دیگری از سخنان خادملو به اظهارات او درباره نظریه پیشروی آرام اختصاص داشت. او در این باره عنوان کرد: این نظریه هسته اصلی کار مولف و آصف بیات است و فاصلهگذاری مشخصی از مفاهیم مارکسیستی دارد و از مفاهیمی مانند ایدئولوژی، طبقه، روشنفکر، میانجی و ... فاصله میگیرد و در تقابل با آن میایستد. آصف بیات به نوعی این نظریه را مختص کشورهای خاورمیانه میداند چون آزادیهای سیاسی در آن کمرنگ است. تهیدستان چارهای ندارند به جز اینکه به واسطه کنشهای خاموش و محتاطانه و بر اساس منطق ضرورت حرکت کنند. این چیزی است که در برابر نظریه مارکسیستی تغییر قرار دارد و آگاهی در آن محلی از اعراب ندارد. گویی ایدئولوژی برای تهیدستان سم است و تناسبی با زیست غیر رسمی و طبیعی تهیدستان ندارد و آنها باید از رهبران، جنبشها و ایدئولوژی فاصله بگیرند. این موضوع نظریه را پرمناقشه میکند چون حدی از رهبری و ایدئولوژی برای تشکیلات نیازمند است اما نظریه پیشروی آرام فاصله خود را با این مفاهیم تعریف میکند. این نظریه میگوید تهیدستان برای کاهش رنج خود چارهای ندارند جز اینکه در مرزهای قانون، دولت و شهر حرکت کنند چون چهارچوب رسمی تناسبی با زیست آنها ندارد. بیات میگوید اهداف پیشروی آرام توزیع مجدد امکانات و فرصتهایی است که از تهیدستان دریغ شده است و گویی زندگی در شهر و گسترده دولت و قانون هزینههایی دارد که تهیدستان از پس پرداخت آن بر نمیآیند. این نظریه اصالت را به امر محلی میدهد و گویی تغییر تا از درون امر محلی و تکثرها نجوشد اصیل نیست و نمی تواند منافع تهیدستان را تامین کنند.
او با اشاره به اینکه گفتارهای مارکسیستی به امر محلی توجه نمیکنند و نمیتوانند به تفاوتها و تکثرها پاسخ دهند و از کنش فردی و پراکنده صحبت میکند افزود: نظریه پیشروی آرام ادعایش این است که از خلال فعالیتهای روزمره تهیدستان تغییر اتفاق میافتد و با تغییرات وسیعتر کلانتر پیوند میخورد این نظریه با تمام قوتش ناتوان از پیوند بین کنشهای روزمره فردی و تغییرات کلان است. جنبشهای شبکهای و بدون رهبر چگونه در دقیقههای مشخص میتوانند با رهایی جمعی پیوند بخورند؟ به نظر میآید که این نظریه نمی تواند به این سوال پاسخ دهد.
خادملو درباره فرضیات و داعیههای کتاب شرح داد: کتاب میگوید اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری و عقب نشینی دولت از خدمات اجتماعی تهیدستان را تحت فشار گذاشته و فرایند مفلوک سازی صورت میگیرد و گویی زیست فقرا در معرض مشکلات جدی قرار گرفته و این زیست را میتوان در مرز بین زیست انسانی و زیست طبیعی دانست. دعوی دیگرمولف این است که با همه اینها تهیدستان منفعل نیستند و تاکتیکهای خاص خود را دارند. صادقی معتقد است کنش تهیدستان را بر مبنای ضرورت باید فهمید واگر بخواهیم اصول اخلاقی را وارد این کنشها کنیم دچار خشونت طبقاتی شدیم. صادقی میگوید ما حق نداریم بر اساس اصول اخلاقی و بورژوایی تهیدستان را قضاوت کنیم.
این جامعه شناس تاکید کرد: اما نکته من درباره این ادعاها این است که کتاب به نوعی روایت قهرمانانه از زندگی تهیدستان ارائه می دهد. حال سوال این است که گویی مولف تعمدا سراغ سویههای تراژیک تهیدستان نرفته است وقتی ما از زیست روزمره حرف میزنیم باید همه وجوه آن را ببینیم. در این زیست بهره کشی از کودکان و روسپیگری و ... وجود دارد این ابعاد گویی مورد توجه قرار نگرفته است. مولف برای اینکه بتواند فرضیه اصلی خود را که تهیدستان قهرمانان زندگی روزمره هستند را ثابت کند این سطوح منفی زندگی غیرقهرمانانه را ندیده است و شاید حتی به لحاظ روشی کنار گذاشته شده است.
به گفته خادملو، وقتی ترحم آمیز به این زیست نگاه میکنیم گویی از تهیدستان سوژه زدایی میکنیم و همین آغاز شهروند زدایی از تهیدستان است. البته من نمیگویم آنها مقصر زیست خود هستند اما زیست آنها در وضعیت آستانهای بین زیست انسانی و طبیعی است. درک درست از زندگی تهیدستان این است که همه ابعاد زندگی آنها را ببیند و بعد برای آنها بدیل و راه حل ارائه دهد.
او با بیان اینکه نظریه پیشروی آرام آصف بیات برای دهه 50 تا 70 که جامعه شرایط انقلابی و جنگی دارد کارکرد دارد چون هنوز دولت به معنای واقعی دولت نشده و محلات هنوز مدیریت و کنترل شده نیستند افزود: در این شرایط پیشروی آرام میتواند تغییراتی را شرح دهد. اما این نظریه در زمان کنونی که مساله تغییر کرده پاسخگو نیست. مولف در دقیقه ای از پیشروی آرام صحبت میکند که سامانههای نظارتی دولت شکل گرفته و به عبارتی وقتی دولت نظارت دارد دیگر صحبت از زیست غیر رسمی به معنای قدیمی آن محلی از اعراب ندارد. اکنون بعد از این وضعیت کنترلی و انضباطی چگونه میشود از زیست غیر رسمی تهیدستان حرف زد ؟ این موضوع نظریه پیشروی آرام دچار چالش جدی میکند.
این محقق با بیان اینکه دستاوردهای تهیدستان شکننده و موقتی است و به نوعی همزمان با عقب نشینی تاکتیکی دولت است گفت: در کتاب مثالهای زیادی آورده شده اما دستاوردهای تهیدستان موقتی است و حتی همزمان با عقب نشینی دولت است و شاید من آن را دستاورد ندانم چون استمرار ندارند. به طور مثال بازار خودمانی با گسترش مالها و فروشگاههای زنجیرهای در حال کمرنگ شدن است. همچنین در کتاب درباره وضعیت مسکن از پیشروی عمودی سخن گفته شده اما این پیشروی برای تهیدستان هزینه بسیاری دارد و قابل مصادره است.
خادملو از استعاره خرگوش در برابر لاک پشت استفاده کرد و گفت: تهیدستان به مثابه لاک پشت پیشروی میکنند اما مخالفانشان با سرعت خرگوش حرکت میکنند! این شرایط چگونه میتواند به بهبود زندگی تهیدستان بیانجامد در حالی که سیاستهای بازار خرگوش وار در حال حرکت است؟! بنابراین این نظریه برای دهه 90 به بعد دچار مساله است و بسیار لنگ است و دیگرنمی تواند وضعیت تهیدستان را شرح دهد.
او با تاکید بر اینکه تقلاهای تهیدستان را در زندگی روزمره نباید بزرگ کرد چون این تقلاها بسیار شکننده است یادآور شد: به طور مثال ما دست فروشانی را میبینیم که یک شبه جمع آوری میشوند. اگر همه بارها روی دوش این تقلاها بندازیم تهیدستان را درمانده رها کردیم. این نظریه اصالت را به فعالیتهای محلی میدهد در حالی که این اقدامات باید به زنجیرههای کلانتری پیوند بخورد. چون نیروهای معارض زندگی تهیدستان بسیار قویترند و همواره مورد هجوم نیروهای بازار و دولت هستند. تهیدستان باید به طبقات و زنجیرهها و سیاستهای کلان پیوند بخورند در غیر این صورت وضعیت تهیدستان را درماندهتر و مستاصلتر رها میکند.
خادملو در پایان گفت: من با مولف رویکرد همدلانه دارم که تهیدستان زندگی خودشان را چسبیدهاند اما این با قدرت نیروهای معارض تناسبی ندارد و به همین دلیل این دستاوردهای سیاستهای روزمره تهیدستان کافی نیست.
صادقی نیز در بخش دیگری از این نشست درباره کتاب توضیح داد: من به دنبال این بودم که سیاستهای روزمره تهیدستان را مطالعه کنم اما دیدگاههایی مانند فرهنگ فقر را برای آن کافی ندیدم چون چهره منفعل و ناهنجاری از زیست تهیدستان میسازند. بیات در کتابش شرح می دهد که این شیوه غیر رسمی سکونت است و فقرا تلاش می کنند در جایی از زیست مدرن به بقای خودشان ادامه دهند. رویکرد مارکسیستی هم منزاعات طبقاتی را در چهارچوب کار و سرمایه میبیند و به کارگران در حومه شهر توجه نمی کند. در جهان سرمایهداری ما شاهد گسترش تهیدستان هستیم که نتیجهاش این است که نبرد طبقاتی از کارخانهها به شهر و کسب حق بر شهر منتقل شده است.
او ادامه داد: بخشی از چپها به حرکات تودهای نگاه منفی دارند و آنها را پیادهنظام فاشیسم میدانند. دیدگاه طرد اجتماعی نیز رویکرد دیگری است که من زمانی درباره آن می نوشتم. این دیدگاه به دنبال تبیین ساختارهایی است که به طرد تهیدستان می انجامد این رویکردها هم قابلیتهای تهیدستان را در مقاومت نمیبینند. رویکرد توانمندسازی رویکرد دیگری است که روی آن خیلی سرمایهگذاری شد و متاسفانه با اینکه در آن قابلیتهای تهیدستان دیده شده اما آنها را برای منافع بازار مصادره کردند.
صادقی گفت: این دیدگاهها اساسا توان و انرژی نهفته را در زندگی روزمره تهیدستان را نمیبینند و به زبان قدرت بر میگردند و عمده تحقیقات رایج درباره تهیدستان سرکوبگر است و رویکرد رهایی بخشی در آن دیده نمیشود. من در تمام کتاب نشان دادم که این گفتمانها چگونه میتوانند تهیدستان را سوژه تصاحب نظم بازار قرار دهند به طور مثال بحث توانمندسازی برای زنان در شهرها دستاویزی است میشود که بخش خصوصی این گروهها را تحت بهره کشی قرار دهد. ما در کشورهای دیگر میبینیم که جنبش تهیدستان در مقابل سیاستهای نولیبرالی مورد مطالعه قرار میگیرد اما در ایران این تحقیقات وجود ندارد بنابراین این خلاء وجود داشت و من دیدم که دیدگاه بیات برای کتابم قابل استفاده است.
صادقی درباره روش کار توضیح داد: سوالی که من در کتاب داشتم بزرگ بود؛ اینکه سیاست تهیدستان و پیشروی آرام چه تغییری کرده مستلزم اطلاعات بسیاری بوده بنابراین من منابع مختلفی استفاده کردم. مصاحبه، استفاده از اسناد و مکاتبات اداری، آرشیو روزنامهها، نامههای مردم، کتابها و مقالات در جای خودش در کتاب استفاده شده است. حتی در کتاب از بالای 150 مصاحبه استفاده شده است.
او با تاکید بر اینکه وارد قلمرویی شده که آشکار نیست توضیح داد: ما می خواهیم درباره سیاست روزمره تهیدستان و نافرمانیهای خرده و ... صحبت میکنیم اینها در رسانهها آشکار نیست. پیشروی آرام یعنی پیشروی خاموش؛ بدین معنی که اساسا گویی خود تهیدستان هم همین مخفی کاری را میخواهند. هرچه ما بتوانیم به اعماق این اجتماع نفوذ کنیم و به صداهای خاموش صدا بدهیم متوجه میشویم تهیدستان منفعل نیستند.
او درباره محدودیت نظریه پیشروی آرام گفت: بیات البته یکی از ویژگیهای پیشروی آرام را تحول سیاسی گسترده نمیداند و معتقد است هدف از این نظریه فقط بهبود زندگی تهیدستان است و اساسا قرار نیست اقتدار سیاسی حاکمیت را تضعیف کنند. بیات متفکری است که روی عاملیت تاکید میکند و او روی تغییر تاکید دارد اما تغییرات کلان لزوما به معنای تحولات سیاسی نیست. بیات کتاب دیگری را در دست انتشار دارد که در آن میگوید چگونه این دو لحظه با هم پیوند میخورد. البته نظریه بیات درباره کشورها و ساختارهای خاصی است. او میگوید ما در آمریکای لاتین جنبش اجتماعی داریم که ایدئولوژی و رهبری خاصی دارد اما در کشورهای جهان سومی چنین چیزی وجود ندارد و به عبارت دیگر نظریه بیات برای آن ساختار طراحی شده است.
این محقق در پاسخ به انتقاد خادملو مبنی بر اینکه ابعاد منفی زندگی تهیدستان در کتاب دیده نشده گفت: بله جای این گروهها در کتاب خالی است و میشود در آینده روی آن کار کرد. من سعی کردم زیست تهیدستان را رمانتیزه نکنم ولی برخی از گروهها جایش در این کتاب خالی است و این انتقاد را میپذیرم.
صادقی با بیان اینکه همه حرف کتاب این است که ناجنبش تهیدستان وجود دارد و در جریان است و نمی توان بودن آن را زیر سوال برد گفت: ما نباید به این دام بیافتیم که مبارزات تهیدستان را کوچک بشماریم. از سوی دیگر میتوان این پیشروی را به مثابه جنبش و از سوی دیگر به مثابه تغییر دید. دستاوردهای مقاومتهای تهیدستان نشان می دهد که اگرچه دولت بیش از پیش توزیع نامتوازن امکانات را در قلمروهای حاشیهای پرهزینه کرده است اما در یک رویکرد متعارض عملا برای گروههای حاشیهای نشان می دهد شرایط برای آنها سخت تر شده است. در حوزه خدمات اجتماعی دولت مجبور به عقب نشینی شده و به طور مثال وقتی تهیدستان قبضهای خود را پرداخت نمیکنند منجر به اخلال میشود. در بازارهای خودمانی اتفاقا فروشگاههای زنجیرهای به عقب رفتند به ویژه زمانی که تهیدستان شرایط مصرف ندارند.
او با تاکید بر اینکه پیشروی آرام طولانی مدت است و به صورت خلق الساعه به وجود نیامده است عنوان کرد: موتور سواران معیشتی باز هم دستاوردی از مقاومتهای تهیدستان است. بخشی از موتوسواران معیشتی واکنشی به برخورد شهرداری با دستفروشان است. البته نظریه زندگی پیشروی آرام محدودیتهایی دارد و برای اینکه پیشروی آرام منجر به تحولات وسیعتری بشود فراتر از موضوع اصلی من در این کتاب است.
نظر شما