علیرضا زارعپور گفت: اقبالی از اولین کتابهای استاندارد در حوزه علوم کامپیوتر در ایران نشد و چند سالی بعد از آن به علت افزایش شمار فارغالتحصیلان دانشگاهی که تنها کارشان ترجمه بود و رسوخ نابهنگام رایانه در خانوادهها کتابسازی در بازار نشر این رشته به اوج خود رسید.
وی افزود: بنابراین حجم توجه به زبان برنامهنویسی از همین دهه شروع شد. با توجه به این شرایط، طبیعی بود که در همان دوره زمانی نویسندگان هم توجه ویژهای به این رشته نشان دهند، تا نیاز آموشی و یادگیری افراد را برطرف کنند. کمی بعد از آن کتابهایی در سراسر دنیا منتشر شد که متاسفانه اقبالی از این آثار در ایران صورت نگرفت؛ چراکه تالیف و ترجمه این دست از کتابها هدفمند نبود و هر کتابی که در دسترس قرار میگرفت، بدون برنامهریزی و ملاحظات، از سوی افراد غیرمتخصصی ترجمه میشد که شناخت کاملی از این رشته نداشتند.
زارعپور ورود اینترنت و استفاده سراسری آن از سوی عموم مردم را یکی از مهمترین مولفههایی دانست که در افزایش شمار کتابهای علوم رایانهای به بازار نشر، تاثیرگذار است؛ وی دراینباره افزود: پس از ورود اینترنت به فضای جامعه، افراد از دشواریهای پست رهایی یافتند و به راحتی توانستند به کتابها دسترسی پیدا کنند، به موازات این شرایط شمار تالیف کتابها برای عموم افزایش یافت. در حقیقت از زمانیکه رایانه به صورت سراسری وارد خانهها شد، افراد کم سن و سالتر کنجکاو شدند که بدانند ماهیت دقیق این ابزار چیست؟ و از آن چه استفادههایی میتوان کرد؟ به همین دلیل تقاضای زیادی شکل گرفت و افرادی روی کار آمدند که میخواستند به این تقاضا پاسخ دهند؛ اما بسیاری از این افراد دغدغه علمی، فنی و دانشگاهی نداشتند و درکل به کیفیت و اعتبار محتوای کتابهای انتخابی برای ترجمه بیتوجه بودند.
این مولف در حوزه علوم رایانه گفت: به اعتقاد من تا زمانی که مترجم شناخت کافی در یک رشته تخصصی را نداشته باشد، نباید دست به ترجمه در همان زمینه و علم را بزند. لازم به ذکر است از گذشته مطالب در حوزه علوم کامپیوتر دارالترجمهای بود و اغلب مترجمان بدون اطلاعات تخصصی مطالب را ترجمه میکردند و نمیتوانستند به درستی موضوع را انتقال دهند. در ابتدای ورود کتاب به نشر علوم رایانهای دو مشکل اساسی وجود داشت؛ اولین مشکل افزایش دورهای فارغالتحصیلان دانشگاهی در یک دوره زمانی که این افراد برای گذران زندگی به ترجمه روی آوردند و همین امر باعث شد آسیب جدی به محتوای اصلی کتابها در علوم رایانه وارد شود.
وی دومین معضل را در استفاده نابهنگام از ابزارهای رایانهای در دهه شصت و هفتاد شمسی دانست و گفت: دومین عامل ضعف ترجمه در نشر کتابهای علوم رایانهای رسوخ نابهنگام رایانه در جریان زندگی و خانوادهها بود. مجموع این عوامل باعث شد که سیل عظیم کتابها با ترجمههای نامناسب در این زمینه وارد بازار کتاب شود. در حقیقت کتابسازیها نتیجه همین اقبالی بود که از دهه هفتاد به بعد از رایانه و علوم کامپیوتر شد. همانگونه که پیشتر هم اشاره کردم از دو دهه پیش در هر خانهای رایانه جا باز کرد و لزوم وجود این وسیله به شدت احساس شد.
زارعپور گفت: به اعتقاد من ترجمه کتاب فرقی با یک تالیف درخور و مناسب ندارد، چه بسا ترجمه مسئولیت سنگینتری را از مترجم میطلبد تا تالیف یک اثر از نویسنده. در حوزه علوم رایانه فرد مترجم علاوه بر زبان مقصد باید اشراف کاملی بر زبان مبدا داشته باشد و صرف اینکه زبان مادریاش باشد کافی نیست. ما در این حوزه از دانش صاحب علم نیستیم و نقشی در تولید علم هم نداریم، این موضوعی است که باید بپذیریم؛ بنابراین نباید هم انتظار داشته باشیم که در دنیا حرف اول را بزنیم؛ ما مصرف کننده هستیم؛ چراکه هیچگاه نه زبان برنامهنویسی تولید کردیم و نه شرکت نرمافزاری در سطح جهانی داشتهایم. کار مهمی که باید انجام دهیم این است که در انتقال محتوا همپای جهان باشیم و کتابهای ارزشمند را با ترجمهای ارزشمندتر روانه بازار کتاب کنیم.
این نویسنده درباره اهمیت کتاب درباب آموزش علوم رایانهای تاکید کرد: آموزش در علوم دانشگاهی بیشتر جروه گراست تا کتاب محور. کتاب بهترین ابزار آموزشی در این رشته است؛ در حقیقت کلاس و درس میتواند موثر باشد اما واضح است حجم اطلاعاتی که در یک کتاب 400 صفحهای درج میشود را نمیتوان با هیچ چیز دیگری جایگزین کرد. در کل لزوم تالیف و ترجمه به شدت در علوم کامپیوتر احساس میَشود.
نظر شما