به گفته وی، در مدرنیته سیال دیگر الگوهای سنتی، رمزهای پنهان، قواعد یا گروه‌های مرجع از پیش مشخص که فرد را راهنمایی کند و مسیرهای ثابتی را نشان دهد، وجود ندارد و به همین خاطر است که کتاب در نسبت با سایر کتاب‌های هم‌نوع خود از اهمیت خاصی برخوردار است.
مدیر اجرایی نشر ورا ادامه داد: تا کنون سه عنوان از مجموعه کتاب‌های مجموعه نفدهای بهنگام به چاپ رسیده و تا پایان سال‌جاری دو عنوان دیگر از این مجموعه به چاپ خواهد رسید که ترجمه مجموعه مقالات ریچارد سوئدبرگ با نظارت و مقدمه این فیلسوف اقتصادی شهیر با نظارت میلانی و با ترجمه گروه مترجمان عباس جُنگ، مریم نوتاش، عبدال، دولت‌آبادی و... در اولویت نشر قرار دارد.
همچنین حمیده محمدزاده مترجم این اثر که ترجمه کتابی در مورد زندگی و اندیشه‌های باومن را از مجموعه کتاب‌های جامعه‌شناسان کلیدی در انتشارات بایا در نوبت چاپ دارد درباره اهمیت این کتاب می‌گوید: از نظر باومن مدرنیته در دو مرحله باعث ایجاد تغییرات و تحولاتی در شرایط زندگی دنیای کنونی شده است، او مرحله اول را مدرنیته جامد و مرحله دوم را مدرنیته سیال می‌نامد.
اگرچه ویژگی دائمی مدرنیته از همان ابتدا «ذوب کردن جامدات» بوده است، ولی مرحله اول مدرنیته با ذوب کردن جامدات به‌جای مانده از جامعه سنتی، عرصه را برای تاخت و تاز و تسلط عقلانیت ابزاری و نقش تعیین کننده اقتصاد باز گذاشته بود. در نتیجه اقتصاد به‌طور پیشرونده‌‌ای از حصارهای سیاسی، اخلاقی و فرهنگی سنتی رها شده و نظم جدیدی جایگزین آن می‌شود.
محمدزاده اضافه کرد: از نظر باومن مدرنیته سیال وضعیت اجتماعی و فرهنگی جهان معاصر و توصیف شرایط امروزی است، که ما از آن دوسوگرایی، دگرگونی اجتماعی و انعطاف‌پذیری نهادی را به ارث برده‌ایم. در مدرنیته سیال پیوندهای اجتماعی ضعیف و سطوح بالای تحرک فردی، الگوهای جدید آگاهی از هویت را ایجاد می‌کند که بر مبنای منطق به حداقل رسانیدن تعهدات نهادی، انعطاف پذیری مسئولیت بین فردی و پذیرفتن یک وضعیت پایدار تجزیه اجتماعی قرار دارد به عبارتی دیگر، این نوع مدرنیته «ساختاریافته» اداره شده و مدیریت شده نیست، بلکه نوعی مدرنیته پراکنده، کاملاً سرایت کننده و کاملا رسوخ کننده و اشباع کننده است.
حمیده محمدزاده
به گفته این مترجم، زیگموند باومن جامعه‌شناس لهستانی است. از سال 1971 در انگلستان پس از اخراج از لهستان توسط کمپین ضد یهودی که توسط دولت کمونیستی پیش از آن انجام شده بود، به سر می‌برد. وی استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه لیدز بود. پسا‌مدرنیته که به عقيده او بخشی از مدرن است که در پايان رشد تاريخی مدرن ظاهر شده و بيان دگرگونی اين نظام است، به طوری که در آخر فقط می‌توان از نظم گذرا در درون ساختار اجتماعی متحول سخن گفت، نظمی که با رهايي فرد از ادعاهای مدرن کلاسيک همراه خواهد بود؛ از جمله مهمترین تأملات او و جامعه‌شناسان متأثر از او است.
نظر شما