گفتوگو با مجید پورشافعی درباره کتاب «از نراق تا ترکمانچای»
شکست ترکمانچای انفعال سختی را برای علما در پی داشت
مجید پورشافعی، مولف «از نراق تا ترکمانچای» گفت: طی معاهده گلستان ما شهرهای زیادی را از دست دادیم. در فاصله دو جنگ، علمای بزرگ فتوا دادند و از جمله ملا احمد نراقی که کفن پوشیدند و به میدان آمدند و با الفاظ مذهبی از مردم خواستند که برای رهایی و آزادی شهرهای تصرف شده، جهاد کنند.
با مجیدپورشافعی ناشر مولف کتاب «از نراق تا ترکمانچای» گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید:
در این کتاب به شرح احوال ملا احمد نراقی پرداختهاید. ابتدا کمی او را معرفی کنید؟
ملااحمد نراقی، اهل نراق کاشان و از علمای بزرگ قرن سیزدهم است. کتاب اخلاقی «جامع السعاده» و کتاب «معراج السعاده» از آثار او به شمار میآید. او متولد 1185 قمری است و به سال 1245، بعد از ختم جنگهای ایران و روس، در بیماری وبای عام درگذشت.
وضعیت ایران در آن دوره چگونه بود؟
سلسله صفویه در سال 1501 میلادی شروع میشود و این آغاز قدرتگیری نخستین حکومت شیعی مذهبی، تحت فرمانروایی، شاه اسماعیل صفوی 15 ساله است که تا مارس 1722 میلادی هم به طول میانجامد و آخرین شعله چراغ فرهنگ و تمدن اسلامی و اقتدار این سلسله است. صفویان در روزگاری در ایران روی کار آمده بودند که تازه اروپا، طپشها و کنشهای دوره رنسانس را آغاز کرده بود و هر دم یک ستاره در آسمان جهان ظهور میکرد و ایران دوره صفوی از آن بیخبر بود. از سال 1722 تا 1800 که قاجاریه روی کار آمد، ایران روزگار پر اشوبی را از سر گذراند. دولت نادر هم مستعجل و ناپایدار بود و اگرچه در این دوران توانست که تمامیت ارضی ایران را برقرار کند، اما متاسفانه در دوران حکومت نادر به خاطر جنگ با ترکان عثمانی و اشرف و محمود افغان، مدام چکاچاک شمشیرها به گوش میرسید.
بعد از مرگ نادر هم ما با 13 سال آشوب مواجه بودیم. تا روزی که کریمخان زند توانست رقیبان خودش را نابود کند. در این دوران بسیاری از جمعیت ایران از بین رفت و عدهای هم که زنده ماندند یا به عتبات عالیات رفتند و یا به هند پناهنده شدند. پارسیان هند، اغلب مهاجران دوره صفویه هستند. سرمایههایی که از کشور رفتند. در دوره شاه عباس صفوی، ایران چنان جایگاهی در جهان داشت که هر تومان نقره ایران، برابر با سه و نیم لیره انگلیسی بود. اما بعد از دوره صفویه، ایران کم رونق شد و پولش کم ارزش. سفره مردم خالی شد و امید به نا امیدی بدل شد. دوران فروپاشی صفویه تا آغاز و استقرار قاجار، دورهای هولناک است.
ملا احمد نراقی در همین دوره میزیست؟
ملا احمد نراقی در سالهای پایانی زندیه متولد شد و عمرش در دوران قاجار گذشت.
در این کتاب به نقش علما در جنگهای ایران و روس توجه داشتهاید. به طور کلی رابطه قاجارها با علما چگونه بود؟
قزلباشها هفت طایفه ترک بودند که حکومت صفویه در سال 1501 به مدد آنها روی کار آمد. یکی از این هفت طایفه قزلباش، قاجارها بودند. صفویه اولین دولت شیعی فراگیر را در فلات ایران ایجاد کردند و برای اولین بار، بانگ اذان در مساجد شنیده شد. قاجارها هم پایبندی شدید مذهبی دارند. به طوری که آقا محمدخان قاجار، زیارت عاشورا را ترک نمیکرد. هر شب جمعه، مقدار زیادی نذر به سادات میداد. مرتب به زیارت حضرت معصومه میرفت. در مقدمه «معراج السعاده»، صفحه اهدا کتاب، ملا احمد نراقی آنرا به فتحعلیشاه قاجار تقدیم کرده و در حدود دوازده سطر، او را القاب فوقالعاده ستایش کرده است. رابطه دربار قاجار و فتحعلیشاه با علما، رابطهای مستمر و مستحکم است.
دلیل جنگهای ایران و روس در این دوره چه بود؟
جنگهای ایران و روس، در سال 1803 میلادی، حدود 215 سال پیش، با حمله روسیه به ایران و الحاق گرجستان به روسیه شروع شد. از دوره صفویه، گرجستان و تفلیس، متعلق به خاک ایران بود. بعد از این حمله، الکساندر اعلام کرد که گرجستان به روسیه تعلق دارد و قبل از او هم، تلاشهایی از سوی کاترین در این زمینه شده بود. منتها آقا محمدخان قاجار، روسها را در جبهه تفلیس و گرجستان، ناکام گذاشته بود. در وصیتنامه پترکبیر هم آمده بود که سنپترزبورگ باید به آبهای آزاد و گرم خلیج فارس بپیوندد.
البته در آن روزگار، عامل اصلی در معادلات سیاسی، هند بود. و دو قدرت روسیه و فرانسه، تلاش داشتند که این مرغ تخم طلا را از دست انگلستان بربایند. حمله به هند، جز از طریق ایران امکانپذیر نبود. پس در حمله به ایران و شروع جنگها توسط روسیه، دو نکته را مد نظر داشتند؛ اول؛ عمل به وصیتنامه پترکبیر و دستیابی به دریای سرخ و خلیج فارس. دوم؛ دستیابی به هند که آرزوی دیرین روسها بود.
مهمترین عهدنامهای که بین ایران و روسیه بسته شد عهدنامه ترکمنچای بود که در خلال جنگهای این دو کشور بسته شد، همچنین فتواهایی بود که در این زمینه ارائه شد. درباره این جنگها و عهدنامههایی که به ضرر ایران تمام شد بگویید.
دوره اول، جنگهایی بود که از سال 1803 شروع شد و بعد از 10 سال به پایان رسید که معاهده گلستان هم در این زمان و در دوره فتحعلیشاه بسته شد. معاهده گلستان به نوعی براساس یک قانون بینالمللی بود به این معنا که ارتش هر کشور، در هر جایی که هست، در همان جا بماند و هر شهری را هم که گرفته، در دستش بماند و به نوعی آتش بس برقرار میشود. طی معاهده گلستان ما شهرهای زیادی را از دست دادیم. در فاصله دو جنگ، علمای بزرگ فتوا دادند و از جمله ملا احمد نراقی که کفن پوشیدند و به میدان آمدند و با الفاظ مذهبی از مردم خواستند که برای رهایی و آزادی شهرهای تصرف شده، جهاد کنند. در کتاب «رسالههای جهادیه» این فتواها جمع شده است. آیتالله مجاهد، آیتالله نجفی و ملااحمد نراقی از جمله کسانی بودند که در این زمینه فتوا دادند.
در دوره دوم جنگها، ما به شدت و به سرعت در هم کوبیده شدیم و دوران مقاومتمان کوتاه بود. در شوال 1343 قمری، یکی از وحشتناکترین قراردادها بسته شد؛ قرارداد ترکمانچای که نه تنها در پی آن، تمام مناطق شمال ارس از ایران جدا شد، بلکه پنج میلیون کرور از ایران به عنوان غرامت جنگی گرفتند و ما را به عنوان گناهکار جنگی معرفی کردند. بعد از معاهده ترکمانچای، نوعی انفعال و سرخوردگی در جامعه به وجود آمد. جنگی که به شکست سختی منتهی شد، نه تنها انفعال بسیار سختی را برای مجمع علمای دینی در پی داشت، بلکه یک تجربه تلخ سیاسی نیز به شمار میرفت. همه این زمینهها باعث میشود که حدود ده، پانزده سال، بعد از شکست ترکمانچای ما با مساله باب مواجه شویم. که در ابتدا ادعای مهدویت و الوهیت میکرد و سپس در ایران رشد پیدا کرد و تجربه تلخی برای علمای آن روزگار بود.
نظرات