ژول گابریل ورن نویسنده بیش از هشتاد رمان و داستان علمی تخیلی در زندگی خود دچار فراز و نشیبهای بسیاری بوده است. خیلی از آثارش توسط مترجمان اشتباه ترجمه شدند.
1. نوشتههایش از محل زندگیاش الهام گرفته شد.
هشتم فوریه 1828 ژولز گابریل از پدر و مادری تقریباً مرفه در شهر بندری نانت متولد شد و بیشتر دوران زندگیاش اطراف آب و قایق سپری شد. گفته میشود خیلی از رمانهای نوشته از ژول ورن متاثر از محل زندگیاش بوده است. خودش در خاطراتش نوشته است همیشه دلم میخواست مثل دریانوردان زندگی کنم. البته یک بار همراه پدرش با کشتی به کشور هندوستان سفر کرد.
2. در جوانی دچار شکست عشقی شد.
ژول ورن در سال ۱۸۵۷ با بیوهای بیست و شش ساله ازدواج کرد ولی کمتر کسی درباره عشق دوران جوانی نویسنده شنیده است. حدود 10 سال پیش یعنی در سال 1847 او عاشق دختردایی خود به نام کارولین ترونسون شد که یک سال از خودش بزرگتر بود ولی کارولین با مردی ازدواج کرد که بیست سال از خودش بزرگتر بود.
3. پدرش دوست داشت ژول ورن وکیل شود.
شغل پیر ورن وکالت بود و دوست داشت پسرش نیز شغل او را ادامه دهد. به همین خاطر ژول جوان را برای تحصیل به پاریس فرستاد. در این شهر هرچند نویسنده جوان در رشته مورد علاقه پدرش تحصیل میکرد ولی علاقه او به نوشتن نمایشنامه به تدریج او را به سمت ادبیات کشاند. در حقیقت ژول ورن بعد از ازدواج ترونسون به پاریس فرار کرد ولی در آنجا نویسنده بزرگی شد.
4. دلالی شغل دوم نویسنده بزرگ بود.
در سال 1856 تازه با خانواده همسر آیندهاش آشنا شده بود ولی همچنان به شغل نمایشنامه نویسی ادامه میداد. ازدواجش با مورل که دو فرزند از شوهرش قبلیاش داشت موجب شد بار هزینههای زندگی بر دوش ژول ورن بیفتد. به خاطر اینکه بتواند هزینههای زندگی را تامین کند به شغل دلالی روی آورد. به پیشنهاد برادر مورل به عنوان دلال و بازاریاب سهام شرکتها کار کرد.
5. اکثر کارهای ترجمه شده صحیح نبودند.
کتابهای ژول ورن به زبان فرانسه نوشته شدند ولی همیشه به اکثر زبانهای دنیا ترجمه میشدند. از سال 1850 تا کنون کتابهایش به بیش از 150 زبان زنده دنیا ترجمه شده است و از این نظر بعد از ویلیام شکسپیر مقام دوم را داراست. بعد از او آگاتا کریسی قرار دارد. مشکل اینجاست که همه آثارش خوب ترجمه نشدند. ژول ورن خودش میگوید داستانهایش را برای بزرگترسالان نوشته است ولی مترجمان این داستانها را ساده میکردند و با هدف ارائه به مخاطب کودک و نوجوان ارائه میکردند. مورخان ادبی به این نکته اذعان دارند که آثار ژول ورن دارای جزئیاتی است که مترجمان تمام این جزئیات را نادیده گرفتهاند.
6. تمام طول عمرش با بیماری درگیر بود.
ژول ورن از بیست سالگی تا آخر عمرش درگیر بیماری و درد معده بود که هیچ وقت دلیلش را متوجه نشد. ژول ورن در نامهای خطاب به یکی از اعضای خانوادهاش نوشته است که از دست این پزشکان خسته شده است که هیچ درمانی برای دردش پیدا نمیکنند. بعضی وقتها برای اینکه درد معده نداشته باشد تنها به خوردن تخممرغ اکتفا میکرد.
7. پسرعموی ژول ورن قصد کشتنش را داشت.
ژول ورن از سال 1886 به صورت لنگ لنگان راه میرفت. تا سالها کسی از علت اینگونه راه رفتن نویسنده خبر نداشت. گاستون پسر عمومی ژول ورن دچار اختلال روانی بود و روزی از روزها وقتی ژول ورن به خانهاش بازگشت به قصد کشت به او شلیک کرد ولی گلولهها به پای چپ نویسنده اصابت کرد و به همین خاطر تا آخر عمرش مجبور شد بلنگد.
نظر شما