گزارشی از «نمایشگاه منتخب هنر اسلامی؛ دوره قاجار» در موزه ملی ملک
مواجهه نزدیک جامعه ایران با هنر غرب در میانه عصر قاجار آغاز شد
تجربه مواجهه نزدیک جامعه ایران با غرب و هنر آن در میانه عصر قاجار آغاز شد. پادشاهی فتحعلیشاه و محمدشاه سرآغاز ورود صنعت چاپ و واردات گسترده کالاهای اروپایی از جمله نقاشیها و آثار هنری بود. عهد ناصری و مظفری و سفرهای چندباره ناصرالدینشاه و مظفرالدین شاه به فرنگ اوج ورود گسترده مظاهر فرهنگ غرب به ایران بود.
نگاهی به تاریخ ایل قاجار
طایفه قاجار، یکی از طوایف ترکان اغوز بودند که در سده هفتم هجری و به هنگام هجوم چنگیزخان از مرکز آسیا به سمت غرب انتقال یافتند و بعدها یکی از هفت طایفه قزلباش و از دستیاران شاه اسماعیل صفوی شدند. شاه عباس اول با توجه به افزایش تعدادشان آنها را مامور حفظ مرزهای مهم کشور کرد که از جمله میتوان به ولایت گرگان و قلعه مبارک آباد «آق قلعه امروزی» که از بناهای نظامی شاه طهماسب اول بود، اشاره کرد. یکی از روسای این طایفه فتحعلیخان، پسر شاه قلی خان از تیره اشاقه باش و رئیس تیره قونلو بود. آغا محمدخان، پسر ارشد محمد حسن خان و نوه فتحعلیخان بود که در روزگار نادر شاه اسیر شد و به دستور عادلشاه، مقطوع النسل شد. وی در 17 سالگی و پس از مرگ پدرش در جنگ با شیخ علی خان زند به دستور کریمخان به شیراز برده شد.
آغا محمدخان در روز فوت کرمیخان « 13 صفر 1193 هجری قمری» به شتاب و به همراه سواران و اسبان ورزیده به سمت تهران رهسپار شد و خود را پادشاه خواند و پس از شالها جنگ و کشمکش با رقیبان نهایتا در سال 1210 هجری قمری تاجگذاری کرد و بدین ترتیب سلطنت قاجاریه به طور رسمی تاسیس شد.
پس از حکومت وی که حدود 15 سال به طول انجامید به ترتیب فتحعلیشاه « 36 سال و 8 ماه»، محمد شاه «14 سال»، ناصرالدین شاه «48 سال»، مظفرالدین شاه «10 سال»، محمدعلی شاه «3 سال» و احمدشاه «16 سال» به سلطنت رسیدند و عاقبت پس از حکومت 130 ساله با خلع احمد شاه با رای مجلس شورای ملی در سال 1344 هجری قمری، حکومت قاجار به پایان رسید.
مواجهه هنر ایران با غرب
تجربه مواجهه نزدیک جامعه ایران با غرب و هنر آن در میانه عصر قاجار آغاز شد. پادشاهی فتحعلیشاه و محمدشاه سرآغاز ورود صنعت چاپ و واردات گسترده کالاهای اروپایی از جمله نقاشیها و آثار هنری بود. عهد ناصری و مظفری و سفرهای چندباره ناصرالدینشاه و مظفرالدین شاه به فرنگ اوج ورود گسترده مظاهر فرهنگ غرب به ایران بود که از آن جمله میتوان به تاسیس مدرسه دارالفنون و آموزش اساتید اروپایی و ایرانیان اروپا رفته به محصلین، تاسیس کارخانه ابریشم تابی، ورود نخستین ارکستر نظامی، راه اندازی نخستین خط آهن، و... اشاره کرد.
علاوه بر محصلین دارالفنون که برای تحصیل علوم نظری و عملی راهی فرانسه میشدند بسیاری از هنرمندان نیز برای تحصیل و آموزش علوم و هنرهای غربی رهسپار فرنگ شدند که میتوان از هنرمندانی چون ابوالحسن خان صنیعالملک، علیاکبرخان مزینالدوله، عبدالمطلب مستشار و کمالالملک یاد کرد.
نگارگری سبک قاجار که در واقع سبکهای سنتی پیشین بود شامل شیوه دیوارنگاریهای صفوی و نقاشیهای کلاسیک اروپا بود که در آغاز مایههای ایرانی آن بیشتر و در میانه به طور مساوی از هر دو مایه گرفته و در پایان دوره به تدریج به کپیبرداری از آثار استادان رنسانس میپردازد. پیکرنگاری درباری نیز یکی از شیوههای معروف و مختص نقاشی قاجاری است که اوج تلفیق سنتهای ایرانی و اروپایی را نشان میدهد و میرزا بابا، مهرعلی، عبدالله خان و محمد حسن افشار از مشاهیر این فن به شمار میآیند.
همچنین میتوان از سبک رایج موسوم به گل و بلبل یاد کرد که از آثار گل و مرغ شفیع عباسی و محمدباقر الهام گرفتهاند و بیشتر برای تزیین جلد نسخ خطی، قاب آیینه و قلمدانهای لاکی استفاده میشد. ناگفته نماند که تاثیر عکاسی بر نگارگری دوره قاجار امری غیر قابل انکار است به طوری که در نگارههایی که از ناصرالدینشاه ترسیم شده، نقوش زینتی لباس به همراه ظرافت نقوش قالی به تصویر درآمدهاند.
هنر خوشنویسی نیز که تا اوایل سده دوازدهم هجری به وجود استادان بزرگ و نابغه خط و شاگردان و پیروان مفتخر بود و به درجه اعلای ترقی و رواج رسیده بود به دلیل بروز فتنهها و اشوبهای متوالی دچار فترت و تنزل شد و در آغاز سده سیزدهم هجری کم کم به این هنر و خصوصا خط نستعلیق توجه شد. از نیمه دوم سده سیزدهم تا اوئل سده چهاردهم هجری از نو رونق یافت و عدهای از زبردستترین خوشنویسان ظهور یافتند که که از مشاهیر آنان میتوان به وصال شیرازی، میرزا عباس نوری، میرزا غلامرضا اصفهانی، میرزا فتحعلی حجاب، میرزا محمد شفیعی تبریزی، سید علی اکبر گلستانه و عمادالکتاب قزوینی اشاره کرد.
تنی چند از پادشاهان و شاهزادگان قاجاری نیز دستی به قلم داشته و آثاری از ایشان به جای مانده است مانند فتحعلیشاه، ناصرالدینشاه و ام سلمه دختر فتحعلیشاه و یا سیاستمدارانی همچون قائممقام فراهانی و امیر نظام گروسی که سبکی خاص در خط شکسته تحریری از خود به جای گذاشتند.
در «نمایشگاه منتخب هنر ایرانی اسلامی؛ دوره قاجار» در کتابخانه و موزه ملک، نمونههایی از نگارگری، خوشنویسی و کتابت، تصویرگری کتاب و سفرنامه و نمونههایی از روزنامههای آن دوره به همراه اسناد ازدواج و فرمانهای رسمی حکومتی از دوره قاجار و گل و مرغ طرح جلد کتاب یا قلمدانهای آن دوره و نمونههایی از کتابهای چاپ سنگی دوره قاجار و... به نمایش عموم گذاشته شده است و نکته بارز آن این است که از تمامی این هنرها به نوعی در تولید کتابهای این دوره استفاده شده است.
ویژگیهای هنر دوره قاجار
عبدالمجید شریفزاده درباره ویژگیهای هنر قاجار میگوید: هنر دوره قاجار را باید در دوران افشار و زند پیگیر بود. هنر این دوره نشانگر سه مشخصه و ویژگی بنیادی بود؛ جدایی روزافزون فرهنگ ایرانی از سنت عظیم اسلامی در نتیجه پیروزی تشییع و رقابت امپراطوری عثمانی؛ ورود روزافزون عناصر هنر مردمی و عامیانه، مابستگی رو به رشد به تاثیرات هنر غربی.
این دوره با این که از نظر کیفی در سطح پایینتر از هنر ادوار پیشین قرار داشت و از حیث شکوه و عظمت، قابل مقایسه با آن نبود، اما ویژگی و هویت کاملا مستقل و پالودهای را به نمایش گذاشت. زیرا این هنر، در تداوم منطقی خود در دوره قاجار به اوج شکوفایی رسید. به گونهای که بسیاری از آثار دوره افشار و زند و آشوبهای این دوران، اثار چندانی در ایران به جای نماند.
نگارگری سبک قاجار، شامل شیوه دیوارنگارههای دوره صفویه و نقاشی کلاسیک اروپا است؛ به ترتیبی که در آغاز، مایه ایرانی آن بیشتر در میانه به طور مساوی از نقاشی ایرانی و اروپایی تاثیر میگیرد و در پایان دوره به تدریج بر نفوذ سبک اروپایی در نگارگری افزوده میشود تا جایی که به کپیهبرداری از آثار استادان رنسانس میپردازدند. از دوره آغامحمدخان، آثار در خوری به جا نمانده است. اما در مقابل، تعداد فراوانی تابلوی رنگ و روغن از دوره سلطنت فتحعلیشاه و محمدشاه به جای مانده است.
شیوه نگارگری در این دوران، در آغاز مشابهت زیادی به رنگ و روغنهای دوران زند داشت و بسیاری از نقاشان دربار زندیه، در دربار فتحعلیشاه نیز نقاشی میکردند. بیشترین اختلاف نقاشیهای قاجار و زند در رنگهای این تصاویر است.
نقاشیهای بزرگ و روغنی قاجاری در دوره فتحعلیشاه بسیار مورد توجه بود و با دقت و حوصله زیاد پرداخته میشد و اکثر تصاویر با سطوح بزرگ، دامن لباسی، پشتی و فرش با حاشیههای گوناگون، گلهای ریز مروارید تماما تزئین میشدند.
در سالهای آخر پادشاهی فتحعلیشاه، محمدعلی، نقاش دربار که توسط محمدشاه برای مطالعه نقاشی به ایتالیا سفر کرده بود، کمی بعد از برتخت نشستن ناصرالدین شاه به ایران بازگشت و به کار و تدریس در دربار مشغول شد که از شاگردان او باید از ابوالحسن خان غفاری نام برد. در هنگام پادشاهی ناصرالدینشاه، بسیاری از نقاشان و نگارگران مورد حمایت قرار گرفتند تا در دربار به کار بپردازند. در این هنگام، تعدادی از شاگردان به اروپا فرستاده شدند.
نمونههای خوشنویسی و کتابت در دوره قاجار
خوشنویسی دوره قاجار از بعد زمانی، یک قرن و نیم را شامل میشود. یکی از تاثیرگذارترین دورههای خوشنویسی است. در این دوره بعد از خط نستعلیق، اقلام دیگر نظیر شکسته و ثلث نیز مورد اقبال قرار گرفت. هر چند که هیچ یک از آنها به اندازه نستعلیق، شاهد تغییرات و تنوع سبک نشد، ولی اساتید قابلی در این عرصه به ظهور رسید؛ گلستانه، سید حسن خوشنویسباشی و ابوالقاسم قائممقام فرهانی از آن جمله هستند. از جمله خوشنویسهایی که دستی هم در کتابت داشتهاند و آثاری از آنها در این نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفته است، میتوان به زینالعابدین اصفهانی مشهور به «اشرفالکتاب» اشاره کرد.
آقا زینالعابدین، فرزند محمدتقی اصفهانی، ملقب به اشرفالکتاب، از استادان به نام خط نسخ در دوره ناصری است. وی از کتاب دربار ناصرالدین شاه قاجار بود که به سلطانی رقم میزد و از طرف او به اشرفالکتاب مفتخر شد. آقا زینالعابدین از آقا محمود اصفهانی تعلیم گرفت و از روی خطوط میرزا احمد نیریزی مشق کرد و در این قلم، چنان به شهرت رسید که اعتمادالسلطنه در «الماثر و الآثار» او را از مفاخرین عظیم دولت میدانست. آقای زینالعابدین عمری طولانی داشت و به واسطه همین، آثار بسیار گرانبهایی از وی به یادگار مانده که زینت بخش موزهها و کتابخانههای ایران و جهان است. آخرین قطعهای که از وی دیده شده، قطعهای است که به «رقاع در سن صد و ده سالگی، بدون عینک، سنه 1289 ه.ق» قلمی شد.
از دیگر خوشنویسان دوره قاجار که نمونهای از آثارش در این نمایشگاه دیده شده است، ابوالحسنخان طباطبایی است. از نمونه آثارش، یک قطعه نسخ و رقاع نیم دو دانگ عالی در کتابخانه مجلس شورای ملی موجود است. این قطعه از متروکات قوامالسلطنه بوده است. میرزا غلامرضا اصفهانی از بزرگان خوشنویسی سده 13 هجری قمری از دیگر خوشنویسان این نمایشگاه است. پدرش میرزاخان که به کسب قنادی اشتغال داشت از اصفهان به تهران آمد و به علت این که اولاد ذکوری نداشت در سالی که به مشهد مقدس، جهت زیارت حضرت رضا (ع) مشرف شد، استدعای پسری کرد که دعایش مستجاب شد و به واسطه همین نام وی را غلامرضا نهاد. در جوانی خطش مورد توجه محمدشاه قاجار قرار گرفت و به تعلیم فرزندان او پرداخت. در زمان ناصرالدین شاه نیز به همین وظیفه اشتغال داشت. میرزا غلامرضا تمام اقلام خط نستعلیق را استادانه مینوشت. از او آثار زیبایی به یادگار مانده است که معروفترین آنها نگارش بسیاری از کتیبههای مدرسه سپهسالار است که در نهایت استادی است.
از دیگر خوشنویسان به نام روزگار قاجار، میرزا محمد شفیع وصال شیرازی است که در سال 1197 هجری قمری به دنیا آمد. پدرش میرزا اسماعیل در فن استیفاء بینظیر بود و در خط رقوق یگانه آفاق بود. فتحعلیشاه قاجار او را به کمال و فضایل بسیار که در کمتر کسی جمع میشود، ستوده بود. وی تمام اقلام سعد را خوش مینوشت و در شکستهنویسی دستی توانمند داشت. وصال علاوه بر خوشنویسی، شعر نیز میسرود و اشعار وی نزدیک به سیهزار بیت ومشتمل بر قصائد، غزلیات، مراثی و ترجیعات و مثنویات است. اما ام سلمه قاجار، معروف به گلین خانم که در «حدیقهالشعرا» با نام عصمت قاجار از او یاد شده است، از خوشنویسان و سرایندگان سده 13 هجری قمری است. او از همسر گرجی تبار فتحعلیشاه به نام زیباچهر خانم بود و خواهر تنی محمدعلی میرزادولتشاه محسوب میشد.
آثار لاکی روغنی و قلمدان
آنچه به نام آثار لاکی روغنی ایرانی شناخته میشود، در حقیقت همنشینی اشیاء کاربردی و سلیقه رنگین هنرمندان ایرانی است. تقریبا هیچ کدام از آثار لاکی، جدا از کاربردشان شناخته نمیشود و از اشیاء مورد استفاده روزمره اشراف و طبقات مرفه جامعه بوده است. علاوه بر استفادههای شخصی، گاهی اشیایی نظیر قلمدانها جزء آداب دیوانی و دولتی نیز بوده که به همراه فرامین به والیان و امراء تقدیم میشد. نقاشی روغنی قاجار، در دو دوره عمده قابل بررسیاند؛ دوره اول، فتحعلیشاه که کاملا تحت تاثیر شیوه دوره زندیه است. صاحبالزمان دوم، محمدهادی دوم، آقاباقر از هنرمندان به نام این دوره و موضوعات هم بیشتر گل و مرغ هستند.
در دوره ناصرالدین شاه که دوره دوم است، تنوع موضوعات به اوج میرسد و حتی تجربیاتی نظیر شیوه قلمگیری طلایی دوره صفویع تکرار میشود. عباس شیرازی، صنیع همایون و لطفالله حمزوی از این هنرمندان هستند. پس از دوره ناصری و همراه با شکلگیری مشروطیت و گسترش چاپ سنگی، عصر نقاشی روغنی رو به زوال میرود و تنها در حوزه بازار مآب نقاشی روغنی، در کارگاه خانواده امامی در اصفهان تولید میشود که تاکید بر دوره صفویه دارد. اما از جهت اجرا، بسیار ضعیف و تجاری هستند.
چاپ سنگی در دوره قاجار
پدیده ورود چاپ به ایران را میتوان سرآغاز تحول هنر اجتماعی ایران دانست. این امر نخست با ورد صنعت چاپ سربی در اوایل دوره قاجار آغاز شد. اما شاید به دلیل غرابت حروف چاپی و گرافیک متفاوت صفحات کتابهای چاپی نسبت به خطی، رواج چندانی نیافت و متوقف شد. موج بعدی با ورود صنعت چاپ سنگی به ایران، در اواسط دوره قاجار آغاز شد و برخلاف چاپ سربی به سرعت مورد استقبال خاص و عام قرار گرفت و حتی سرمنشاء تغییراتی در هنر کتابسازی و نگارگری ایران شد که تا یک سده بعد از آن ادامه داشت. به تعبیری اثرات آن حتی در هنرهایی مانند خوشنویسی و نگارگری تا امروز ادامه دارد و با رواج چاپ سنگی، حرفههایی مانند خوشنویسی، نگارگری و صحافی دوباره و این بار با رواج بیشتری فعال شدند و این رواج و سرعت از سویی و محدودیتهای چاپ از سوی دیگر باعث تغییراتی در این هنر شد.
میرزا ابوتواب غفاری از جمله تصویرگران کتاب و سفرنامهها در دوره قاجار بود که آثاری از او هم در این نمایشگاه به معرض دید عموم قرار گرفته است. میرزا ابوتواب غفاری در سال 1280 هجری قمری در کاشان متولد شده و پس از مدتی به تهران آمد. او برادر بزرگ محمد خان غفاری نقاش باشی«صنیعالملک» بود. او تحصیلات خود را در مدرسه دارالفنون گذراند. در سال 1300 هجری قمری که روزنامه شرف دایر شد، ابوتراب خان تصویرهای آن را کشید. او در سال 1307 هجری قمری و در سن 27 سالگی خودکشی کرد.
نمونههایی از تصویرگری او در سفرنامه ناصرالدین شاه به خط میرزا محمدرضا کلهر و تصویرپردازی ابوتواب غفاری به سال 1283 هجری قمری دیده شده است.
صنیعالملک و انتشار روزنامه دولت علیه ایران
نمونهای از صفحات روزنامههای دوره قاجار در این نمایشگاه دیده میشود. در سال 1277 هجری قمری، ریاست اداره امور چاپ و انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه که تا آن موقع 471 شماره آن به چاپ رسیده بود و از تاسیسات میرزا تقی خان امیرکبیر بود، از طرف ناصرالدین شاه و علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه، وزیر علوم وقت به عهده ابوالحسن خان نقاشباشی گذاشته شد. شاه از او خواست بر اساس تجربه و آموختههای خود در اروپا، روزنامه مزبور را به صورت بهتری درآورد و در هر شماره، تصویری از رجال و شخصیتهای درباری، مملکتی و مناظر ساختمانهای تهران و بعضی وقایع را نقاشی کرده و در آن چاپ کند.
هنر میرزا ابولحسن خان، در ترسیم چهرههای شاهزادهها، رجال درباری و غیر درباری به شکلی بود که واقعیت درونی و سیرت پنهان شخصیتها را نمایان میساخت. میرزا ابوالحسنخان از شماره 472، نام روزنامه را به «روزنامه دولت علیه ایران» تغییر داد و با قطع بزرگتر و بهتر چاپ کرد. این روزنامه چون روزنامه رسمی و دولتی بود و در سرلوح آن، نقش شیر و خورشید چاپ میشد که در هر شماره، به تناسب فن باسمهگری نقاشی آن تجدید میشد که پس از مدتی میرزا ابوالحسن خان در این روزنامه با مصور کردن رویدادهای مهم و ماجرا و حوادث ژورنالیسم رسمی و عمدتا درباری به مرتبه خبرنگاری و اطلاعرسانی موشکافانه، پویا و آموزنده ارتقاء پیدا کرد.
هنوز نه ماه از آغاز انتشار روزنامه دولت علیه ایران نگذشته بود که سعی و مهارت ابوالحسنخان نقاش باشی در تغییر وضع روزنامه و فعالیت چاپ آن مورد توجه شاه قرار گرفت و به وی لقب صنیعالملک را داد. صنیع الملک در مدت شش سال با پشتکار تمام به انتشار روزنامه و اداره امور دارالطباعه و نقاشخانه دولتی ادامه داد و در سال 1279 هجری قمری از سوی ناصرالدین شاه، یک قطعه نشان سرتیپی و حمایل دریافت کرد. قریحه شگرف صنیعالملک در زمینه واقعگرایی شبه عکاسی، صورت و شبیه بسیاری از رجال و شخصیتهای معروف زمان و برخی بناهای دولتی و سلطنتی تهران را به کمک نقاشی و باسمه کردن در صفخات روزنامه جاودان ساخت.
حکم ناصرالدین میرزای ولیعهد
از جمله اسناد موجود در این نمایشگاه، میتوان به حکم ناصرالدین میرزای ولیعهد، پیرامون منصب استفای سرکاری و برقراری مبلغ دویست تومان مواجب بر حق میرزا نصرالله شیرازی به تاریخ 1263 هجری قمری و به خط نستعلیق اشاره کرد.
دیگری فرمان مظفرالدین شاه به عبدالحسین میرزا، حکمران فارس در مراقبت حق مویدالدوله در قریه موروثی از حسامالسلطنه و اختصاص مواجب آن به وی به تاریخ جمادیالاول 1315 هجری قمری به خط شکسته است و سند دیگر، عقدنامه آقا میرزا ابوالقاسم با رباب خانم، معروف به صغری خانم با مهریه 400 تومان وجه رایج مسکوک احمدشاهی به علاوه یک جلد کلامالله مجید به مبلغ چهارده تومان و یک نفر کنیز به مبلغ 40 تومان و یک من ابریشم خام به مبلغ پنجاه تومان و پنج مثقال مروارید به تاریخ شعبان 1330 هجری قمری است.
نظر شما