یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۸
جویس کارول اوتس: «آلیس در سرزمین عجایب» زندگی‌ام را تغییر داد

جویس کارول اوتس، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و شاعر آمریکایی از کتاب‌هایی می‌گوید که هر کدام به نوعی در زندگی‌اش تاثیرگذار بوده‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از گاردین - جویس کارول اوتس، نویسنده آمریکایی است که تاکنون بیش از ۴۰ رمان به اضافه چندین نمایش‌نامه، داستان کوتاه، شعر و آثار غیرداستانی منتشر کرده است. او جوایز بسیاری نظیر جایزه کتاب ملی آمریکا، جایزه او.هنری و مدال ملی علوم انسانی را به دست آورده و کتاب‌هایش بارها در میان فینالیست‌های جایزه پولیتزر قرار گرفته است. وی در مطلبی که به تازگی برای روزنامه گاردین نوشته به نوعی با خود مصاحبه کرده و از کتاب‌هایی که بر زندگی‌اش تاثیر گذاشته‌، صحبت کرده است که در ادامه شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم: 

- کتابی که در حال خواندنش هستم
یک کتاب گُزیده جدید به نام «به فکرم خطور کرده که شاید من آمریکا هستم» گردآوری‌شده توسط جاناتان سانتلوفر، در مورد به مخاطره افتادن دموکراسی. (افشاگری: یک متن از من هم در آن هست.)

- کتابی که زندگی‌ام را عوض کرد
«آلیس در سرزمین عجایب» و «آن‌سوی آینه» نوشته لوئیس کرول تاثیر عمیقی هم بر زندگی و هم بر نوشتنم گذاشت.

-کتابی که دلم می‌خواست من نوشته بودم
این لیست می‌تواند خیلی طولانی باشد... اما در واقع بدون پاسخ است چون قابل تصور نیست: هیچکس دیگری نمی‌تواست «اولیس»، «جنایت و مکافات» یا «موبی-دیک» یا هر کتاب دیگری را بنویسد، به جز خود افرادی که آن‌ها را نوشته‌اند.

- کتابی که بیشترین تاثیر را بر نویسندگی‌ام گذاشت
احتمالا داستان‌های فرانتس کافکا یا «دوبلینی‌ها» یا «بلندی‌های بادگیر» یا ...

- کتابی که افکارم را تغییر داد
«برگ‌های علف» از والت ویتمن تاثیر عمیقی بر نویسندگان و شاعران –مخصوصا شاعران- گذاشته است که در طول دوران تحصیل به آنها گفته می‌شود که نگاه ویتمن عاشقانه و پرطمطراق است تا شاعرانه.

- آخرین کتابی که باعث شد گریه کنم
مرا به خاطر این چیزی که ممکن است به نظر عجیب و مسخره برسد ببخشید، اما من اغلب هنگام نوشتن رمان گریه‌ام می‌گیرد، تا موقع خواندن آن؛ آن هم وقتی که رمان تمام می‌شود و باید نمونه‌خوانی کنم. قدرت احساسی که رمان را هدایت می‌کند چیزی است که رمان‌نویس باید در نوشتن به کار ببندد یا شاید جلوی آن را بگیرد؛ اما هنگام خواندن آزاد و خام است و فرد احساس آسیب‌پذیری می‌کند.

- آخرین کتابی که باعث شد بخندم
مثل خیلی‌ها من هم با عبارات بی‌شمارِ نیشدار، خنده‌دار و هولناک «آتش و خشم» مایکل ولف بلند بلند خندیدم.

- کتابی که نتوانستم تمام کنم
ادعا به تمام نکردن «شب‌زنده‌داری فیگن‌ها» جیمز جویس چیزی است که شاید از یک رئیس جمهور دیوانه بتوان انتظار داشت؛ اما حقیقت دارد. در دفاع از خودم باید بگویم که بارها آن را شروع کردم و هر بار پاراگراف‌ها و صفحاتی از آن را نخوانده رد کردم و خلاصه آن را رها کردم.

- کتابی که از نخواندنش خجالت‌زده‌ام
این فهرست هم طولانی خواهد بود ... اما مطمئنا شامل آثار داستانی نظیر «آخرین عادل» اثر آندره شوارتس بارت درباره هولوکاست می‌شود.

- کتابی که هدیه می‌دهم
همیشه یک عنوان ثابت نیست. خریدهای حساب‌نشده برای هر خواننده به‌خصوص.

- کتابی که بیشتر از همه دوست دارم با آن به یاد آورده شوم
مثل بیشتر نویسندگان من هم خوشحال می‌شوم که به خاطر چیزی به خاطر سپرده شوم... قطعا به شخص خواننده بستگی دارد. شاید رمان «بلوند» که در سال ۲۰۰۰ میلادی منتشر کردم. این رمان بزرگ‌ترین اندوه‌ها را برایم به همراه داشت و بیشتر از همه خسته‌ام کرد. به جز آن، شاید کتاب خاطراتم: «منظره از دست‌ رفته: فرا رسیدن دوران یک نویسنده»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها