شاهرخ تندرو صالح از دوستان اردلان عطارپور به مناسبت درگذشت این مترجم و پژوهشگر یادداشتی را در اختیار خبرگزاری ایبنا قرار داده است.
اردلان عطارپور حافظشناس معاصر، دوست نویسنده و اندیشمندمان رخ در نقاب خاک کشید. آخرین دیدارمان در شعف پایان رسیدن کتاب جدیدش با موضوع مدرنیته ایرانی گذشت. اردلان از مطبوعاتیهای استخوان خردکرده معاصر بود. هیچ ادعایی نداشت و بیریا و بیتکلف کارهای خود را سروسامان میداد. در رنج دیدگی و ناراحتی اهل قلم غمخواری میکرد. دستگیر بود و با شوخطبعی خاص خود از گرهگاهها میگذشت.
اردلان عطارپور
برای شکل گیری ادبیات کارگری ایران تلاشهای بسیار کرد. سردبیری روزنامه جهان صنعت را که پذیرفت تحولی در عرصه اخبار صنعت و اقلیم فرهنگ کارگری به منصه ظهور کشاند. چند وقت مسوولیت مدیر عامل یک شرکت دارویی را به او سپرده بودند که الحق و الانصاف کاردانی و قابلیت های شگفتآوری از خود بهجای گذاشت . او تاملاتی عمیق در حوزه شناخت ادبیات کلاسیک ایران، بالاخص حافظ و خیام داشت. کتاب هفت خط جام او دربردارنده ریزبینیهایش پیرامون جهان شعر حافظ است. یکی، دو سالی به دنبال این بود تا زندگی پیامبر اکرم حضرت امین اللهالاعظم را بنویسد. فیشبرداری هایش را برایم خوانده بود. نگاه او به این موضوع در حقیقت بیان مهربانی انسان در کالبد حقیقتجوی حضرت ختمی مرتبت(ص) بود .
به فرهنگ و اخلاق عمومی شهروندی عشق میورزید و تلاش میکرد نوشتههایش تکانهای به غفلتآلودگی انسان معاصر در اقلیم امروز وارد آورد. پیرامون شعر خیام نیز کتابی در دست تالیف داشت.
قول این کتابهای منتشرنشدهاش را داده بود بزودی! اما پیش از آنکه زود برسد دیر شد و او با سنگینترین برف این سال ها، روز و روزگار را واگذاشت و به جاودانگی پیوست .
تلخی خبر درگذشت نابهنگام این نویستده تلختر از آن است که بتوان کام کلمات را از تلخی رهاند و تسلیت به بازماندگانش چه میتواند باشد جز آه و آه های کبود .
خدایش بیامرزد که نیکی و نیکمرامی را با درایت و درویشی و پاکدلی در هم آمیخته داشت.خدایش بیامرزد .
نظرات