ایبنا از ثبت اشتباه نام نویسندگان خارجی در فارسی گزارش میدهد
«داستایوفسکی»، «داستایوسکی» یا «داستایِفسکی»؟!
سالهای سال است که آثار ادبی کلاسیک دنیا را با نام نویسندگان بزرگ آن شنیدهایم، خواندهایم و به خاطر داریم. نامهایی که در مجامع علمی، دانشگاهی و همچنین محافل ادبی بسیار مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما جالب است بدانید بسیاری از این اسامی به شکل صحیح تلفظ نمیشوند و به غلط در زبان فارسی مصطلح شدهاند.
این ابهام یا اشکال به خصوص در حوزه ترجمه آثار نویسندگان روسی بسیار به چشم میخورد؛ به عنوان مثال بر اساس اطلاعات موجود در بانک اطلاعات خانه کتاب، بیش از 30 ناشر رمان شناخته شده «قمارباز» نوشته Fyodor Dostoyevsky را منتشر کردهاند، در حالی که برخی از این ناشران مانند آوای مکتوب، جامی و دنیای نو نام نویسنده را با تلفظ «داستایوفسکی»، ناشرانی چون چشمه، نگاه و کولهپشتی، با تلفظ «داستایوسکی» و ناشرانی چون نیلوفر، بهسخن و هاشمی آن را با تلفظ «داستایِفسکی» منتشر کردهاند.
این مسئله درباره سایر نویسندگان مانند Tolstoy نیز رخ داده؛ رمان «جنگ و صلح» این نویسنده از سوی انتشارات امیرکبیر و نیلوفر با تلفظ «لئون تالستوی»، از سوی انتشارات دبیر و کلبه با تلفظ «لئون تولستوی» و از سوی انتشارات سوره مهر و نگارستان کتاب با تلفظ «لئو تولستوی» منتشر شده است.
مشکلآفرینیهای ترجمه از زبان واسطه
آبتین گلکار، مترجم شناخته شده زبان روسی و برنده نخستین جایزه ابوالحسن نجفی در این باره میگوید: «مهمترین علت در پیش آمدن اشتباه در ترجمه اسامی روسی، ترجمه از زبانهای واسطه است.ابتدا مثالی میآورم در مورد نام Tolstoy که به دلیل اینکه اولین بار این اسم از زبان انگلیسی و فرانسوی به فارسی ترجمه شده بود، ما نیز از گذشته آن را «تولستوی» مینوشتیم و میخواندیم، اما در یک دهه اخیر است که با مراجعه به زبان مبدأ، تلفظ «تالستوی» جای خود را باز کرده است. امروزه ترجیح بر آن است که تا حد امکان تلفظی شبیه به زبان اصلی انتخاب شود و به همین علت برخی نامهای مشهور روسی، از قبیل «نیکلای»، «تولستوی»، «سولژنیتسین» و... اینک به صورت «نیکالای»، «تالستوی»، «سالژنیتسین» نوشته و خوانده میشوند.»
گلکار درباره پیچیدگیهای ترجمه از زبان واسطه میگوید: «فرانسویها در سنت ترجمه خود گاها نام کوچک افراد را ترجمه میکنند؛ سنتی که از قدیم در این کشور وجود داشته است. بر این اساس «Lev» نام کوچک تالستوی را که به Léon به معنی «شیر» ترجمه میکنند و ما هم با برگردان ترجمه فرانسوی، آن را لئون میشناسیم، در حالی که نام اصلی او «لِف» تلفظ میشود. اما در مورد نامDostoevsky چنین مشکلاتی وجود نداشته و واقعا نمیدانم چرا در ایران به داستایوفسکی شناخته میشود. بکار بردن چنین تلفظی تنها به دلیل اشتباه مترجمان و ترجمه از زبانهای واسطه رخ داده است. حرف «о» پیش از تکیه در زبان روسی تلفظی شبیه به «a » کوتاه پیدا میکند و به همین علت ما نام Dostoevsky به صورت «داستایِفسکی» تلفظ میشود، نه «داستویفسکی» یا «دوستویفسکی». برگردان اسامی نویسندگان خارجی به فارسی بیشتر یک موضوع تکنیکی است که به آگاهی و شناخت مترجم از ویژگیهای زبان مبدأ و مقصد بستگی دارد.»
کار مترجم ادبی ریشهشناسی اسامی نیست
در حوزه ادبیات ترکیه نیز با وجود اشتراکات فرهنگی بسیار با کشور ما که به واسطه همسایگی دو کشور پدید آمده، شاهد چنین تفاوتهایی در درج نام نویسندگان هستیم. یکی از بارزترین نمونههای آن تلفظ اسم نویسنده معروف ترک تبار Elif Şafak است که در سالهای اخیر خوانش آثار این نویسنده در کشور ما رونق گرفته است. انتشارات فکر آذین اثری از این نویسنده را که به عنوان پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه شناخته میشود، با عنوان «طریقت عشق» منتشر کرده که نام الیف شفق بر روی آن درج شده؛ این در حالی است که انتشارات ققنوس نیز همین اثر را با عنوان «ملت عشق» و به نام الیف شافاک راهی بازار کتاب کرده است.
ارسلان فصیحی مترجم شناخته شده زبان ترکی در این باره میگوید: «بسیاری از زبانهای دنیا با حروف لاتین کتابت میشوند و از آنجا که غالب مترجمان ایرانی با زبان انگلیسی آشنایی دارند، معیار تلفظ اسامی همه این زبانها را زبان انگلیسی قرار میدهند و همین موضوع باعث به وجود آمدن اشتباهاتی در تلفظ اسامی میشود. به عنوان مثال در حدود 20 سال پیش آثار Borges نویسنده مشهور اسپانیایی از زبان انگلیسی به فارسی میشد و حرف «G» که در زبان اسپانیایی «خ» تلفظ میشود را به اشتباه «گ» تلفظ میکردند، به همین دلیل این نویسنده در ایران مدتها با عنوان خورخه لوئیس بورگس مطرح بود، اما از زمانی که ترجمه از زبان اسپانیایی در ایران رونق گرفت «بورخس» تلفظ صحیح نام او بر کتابها درج شد.»
فصیحی ادامه میدهد: «ترکیه نیز از سال 1928 الفبای زبان خود را بر اساس الفبای انگلیسی تدوین کرد و اگر مترجمی بدون شناخت و آگاهی از قراردادهای موجود در تلفظ اسامی ترکی دست به ترجمه ببرد، ترجمه حاصل، اثری خالی اشکال نخواهد بود. یک روش در تلفظ صحیح اسامی این است که به ایتمولوژی و ریشه اسامی بپردازیم؛ مثلا بیاییم نام ژان پل سارتر را به یحیی پولوس سارتر برگردانیم و یا ایساک نیوتن را اسحاق نیوتن ترجمه کنیم. اما به اعتقاد من کار مترجم در این مورد خاص معرفی نویسنده به بهترین وجه است و اگر مترجم بخواهد در تلفظ اسامی نویسندگاه به ایتمولوژی و ریشهشناسی اسامی بپردازد، قدم در راهی طولانی میگذارد که با کار مترجمی تفاوت دارد.
مثلا اشتراکات فرهنگی در دو زبان ترکی و فارسی باعث بشود که ما بولنت اجویت Bülent Ecevit شاعر، مترجم و نخست وزیر اسبق ترکیه را بُلند اجویت، یا اسامی چون آحمت Ahmet را احمد و ِمحمت Mehmet را محمد تلفظ کنیم. این در حالی است که کار مترجم ادبی ریشهشناسی نیست و باید معیار تلفظ صحیح را در موطن اصلی اثر جستجو کند. در مورد Elif Şafak نیز برخی ریشه آن را که به زبان عربی «شفق» میشود برای نام او انتخاب کردهاند، اما به دلایلی که گفتم، من تلفظ الیف «شافاک» را برای این نویسنده مناسب میدانم.»
همراهی با عُرف یا مقابله با غلط مصطح؟
زبان فرانسوی نیز به واسطه برخی حروفی که نوشته میشوند اما خوانده نمیشوند، به لحاظ تلفظ با سایر زبانهایی که با حروف لاتین نوشته میشوند متفاوت است و از این بابت آثار فرانسوی نیز با اشتباهات بسیاری در ترجمه از زبان انگلیسی روبهرو بوده است.
اصغر نوری، مترجم آثار فرانسوی به فارسی در این باره توضیح میدهد: این گونه مشکلات همیشه در کار ترجمه وجود داشته و گاهی برخی از اسامی نویسندگان بزرگ و یا شخصیتهای آثار ادبی به غلط برای ما جا افتادهاند. نمونه بارز آن ویکتور هوگو Victor Hugo است. بر اساس قواعد موجود حرف H در نام Hugo چیزی ما بین «ُ» و «او» تلفظ میشود، تلفظی که در زبان فارسی جایگزینی ندارد. اما در هر حال ما پذیرفتهایم که او را ویکتور هوگو تلفظ کنیم که این موضوع یا به دلیل اشتباه در اولین ترجمهها از زبان انگلیسی رخ داده و یا به دلیل اینکه حرف «هـ» نزدیکترین حرف برای جایگزین کردن معادل فرانسوی آن است. همین مورد به اشکالی دیگر درباره افرادی چون آلبر کامو Albert Camus ، میشل فوکو Michel Foucault و همچنین ژان باتیست Jean-Baptiste Poquelin یا همان مولیر Molière نیز صادق است.
نوری برخی اختلالات موجود در نگارش زبان فارسی را نیز از دلایل رخ دادن چنین اشتباهاتی میداند و میگوید: بسیار پیش میآید که ما در نگارش فارسی، حرفی که در تلفظ آن اعراب ضمه «ُ» را با خود دارد، با حرف «و» همراه میکنیم و گاه برعکس؛ مانند اسم Kristof که آن را کریستوف مینویسیم، در حالی که درست آن کریستُف است. اما به دلیل همان اختلالاتی موجود در نگارش فارسی ما گاهی مجبور به استفاده از چنین اشتباهاتی میشویم. اسم Agota Kristof نویسنده مجارستانی که داستانهایش را به زبان فرانسوی منتشر میکند و من حدود 5 اثر از او را ترجمه کردهام. مترجمان مختلف نظرات متفاوتی درباره درج چنین اسامی دارند. برخی اسم کوچک این نویسند را با «و» به صورت «آگوتا» و اسم بزرگ آن را با «ُ» به صورت «کریستُف» درج کردهاند. اما من معتقدم اگر ما قبول کردهایم که Agota را به صورت آگوتا بنویسیم، پس بر همان قاعده Kristof را نیز باید کریستوف بنویسم.
او همراهی با عُرف و مقابله با غلط مصطلح را ابهام همیشگی مترجمان در زبان فرانسوی میداند و میگوید: اینجا است که مترجمان وظیفه بزرگی بر دوش دارند و ابتدا خود به خوبی تلفظ صحیح را بدانند و سپس آن را به مخاطبان انتقال دهند. بنابر این وقتی مترجمان برای اولین بار از یک نویسنده اثری را ترجمه میکنند باید با اعراب گذاری مخاطب را به تلفظ صحیح راهنمایی کنند. حقیقت این است که اکنون بسیار مشکل است که بتوانیم غلطهای مصطلح و عادات نادرست در تلفظ اسامی نویسندگان بزرگ را که سالها برای ما به این شکل جا افتادهاند، به یک باره عوض کنیم. اما مترجمان زُبده ما هر ساله با ترجمه آثاری از نویسندگان معاصر فرانسوی و سایر زبانها، میتوانند به جا افتادن تلفظ صحیح اسامی نویسندگان کمک کنند.
نظر شما