سید محمد بهشتی، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی کابلی را استادی ایراندوست و دارای جایگاه علمی دانست و با اشاره به تجربیات شخصیتش با وی افزود: زمانی که در دهه 60 به سازمان میراث فرهنگی آمدم بنا به دلایلی گمان میکردم میدانم به کجا آمدهام.
وی ادامه داد: به دلیل تحصیل در رشته معماری، به تاریخ معماری علاقه داشتم، در طول سالهای پیش از انقلاب به شکل حریصانهای ایران را گشته بودم و روسای سازمان نظیر حجت، زرگر و مرحوم کازرونی از دوستان قدیمیام بودند و کما بیش در جریان امور سازمان بودم. سه ماهی طول کشید تا متوجه شدم نمیدانم به کجا آمدهام که البته در حشر و نشر با دوستان و فعالان سازمان به این نتیجه رسیدم.
بهشتی افزود: تا قبل از این مدت اگر از من میپرسیدند که ایران را گشتهای با اطمینان پاسخ میگفتم که بله ولی بعد از این زمان خیلی قاطع پاسخ میگفتم خیر، زیرا ایرانی که من گشته بودم و ایرانی که در آن وقت شناختم خیلی با هم فاصله داشتند.
وی گفت: از آنجا به بعد یاد گرفتم سهمام را از گوهری که دوستان فعال در رشتههای مختلف سازمان میراث فرهنگی با سالهای طولانی تأمل، جستوجو کرده و در زمینه آنها دانشی آموخته بودند بردارم، برای من سازمان به کلاسی تبدیل شد که یک شاگرد داشت که خودم بودم و تعداد زیادی معلم که با هر یک بنا به ضرورت ارتباط داشتم و از تجربیاتشان استفاده میکردم.
از این رو در سفرهایی که میرفتیم سوال میپرسیدم تا کم کم موفق شدم از یک خط عمودی به علامت سوال تبدیل شوم و در این راه خیلی بهره بردم.
بهشتی یکی از این افراد را کابلی معرفی کرد و گفت: زمانی که کابلی در شهداد، قمرود و شوش کار میکردند توفیق داشتم که خدمتشان برسم و ایشان به شرح فعالیتهایشان برای من میپرداختند.
وی با اشاره به ارزشمند بودن این موارد به لحاظ علمی گفت: مواردی که یاد گرفتم اگر با مطالبی که از سایرین آموخته بودم جمع میبستم به من یک چشمانداز عمومی نسبت به کل کشور میداد که ارزشمند بود.
بهشتی با اشاره به درسهای دیگری که از کابلی آموخته است اظهار کرد: زمانی که در تلاش بودم موضوع میراث فرهنگی در برنامه پنجساله سوم وارد شود با خیلیها مشورت میکردم در آن زمان کابلی به نکتهای اشاره کرد و چند کپی کاغذ را راجع به شخصی که در روزگاری سعی کرده بود طرحی نو در این زمینه در اندازد به من داد و خواست که آن فرد را به من معرفی کند.
وی افزود: روزهای اول متوجه کاری که وی انجام داد نشدم ولی طولی نکشید که دریافتم کابلی ریسک کرده به خاطر اینکه آن شخص فیروز باقر زاده بود و در آن سالها صحبت کردن از وی در سازمان میراث فرهنگی کاری مشکل بود زیرا که وی با تلخی ایران را ترک کرده بود و افرادی بودند که از رفتن او خوشحال بودند.
بهشتی گفت : چند بار امتحان کردم و در مورد فیروز باقرزاده از برخی سوال کردم و دریافتم علاقهای به صحبت درباره وی ندارند و شاید گمان میکردند که این کار برایشان هزینهبر است اما کابلی در اندیشه هزینه نبود و میخواست خادمی را به شخصی معرفی کند و از آن نظر که باقرزاده را میشناخت و من را نمیشناخت ریسک کرد.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در ادامه با ابراز خوشحالی از اینکه کابلی او را با شخصیت فیروز باقرزاده آشنا کرده است، گفت: درسی که در این زمینه از کابلی گرفتم بزرگتر از درسی بود که از حاصل مطالعات وی در شهداد، قمرو و ... نصیبم شد زیرا که این راجع به اخلاق حرفهای و حرمت نگه داشتن نسبت به یک خادم بود و دلالت بر نوعی جوانمردی و بزرگ منشی میکرد که اینها در شخصیت کابلی آموزنده است.
بهشتی کابلی را نه تنها فردی با سواد بلکه انسان با اخلاقی دانست که میتوان از او درس اخلاق گرفت. توقع میرود بین افرادی که در حوزه علوم انسانی فعالیت میکنند و با معارف ایران بیشتر از سایر علوم آشنا هستند اخلاق جایگاه مستحکمی داشته باشد که اینطور نیست و اگر بین این افراد اشخاصی را ببینیم که در سلوکشان و نه در سوادشان اخلاق وجود دارد خیلی قیمتی است و من درکابلی این را میبینم.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تجربه شخصیاش در آشنایی با کابلی را به مثابه یک معلم و مربی بسیار شیرین دانست و گفت: از او چیزهای زیادی آموختم و امیدوارم همچنان توفیق شاگردی و بهرهگیری برای من از ایشان باقی بماند.
از نگاه کابلی با خوزستان آشنا شدم
محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری، دیگر سخنران این مراسم با اشاره به سجایای اخلاقی، حرفهای و نحوه آشناییاش با استاد کابلی گفت: برای اولین بار در شهداد با کابلی آشنا شدم و در حین فصول مختلف کاوشهای این محوطه شاهد تلاهای وی بودم.
وی افزود: در چغازنبیل و هفت تپه نیز افتخار همکاری با کابلی را داشتم و از نگاه وی با خوزستان آشنا شدم. کابلی کارش را با عشق انجام میدهد، او نه تنها در باستانشناسی بلکه در حوزه حفاظت و مرمت نیز پر تلاش بوده و هست.
طالبیان گفت: درارتباط شبانهروزی با کابلی در پایگاه هفت تپه دریافتم که او در حوزه کاریاش انسانی فرهیخته و صاحب کمالات است. کابلی تمام عمرش را وقف کشورش کرده و عاشق ایران است و تمام افرادی را که او آموزش داده حوزههای کلیدی میراث فرهنگی را در دست دارند.
حضور دوباره کابلی در شوش
دیگر سخنران این مراسم حمیده چوبک، رییس پژوهشکده باستانشناسی بود که آیین نکوداشت و تکریم از پیشکسوتان در حوزه فرهنگی را بسیار نیکو دانست و گفت: شایسته است راهی را که این افراد در شناخت ارزشهای این سرزمین پیمودهاند ادامه بدهیم.
وی افزود: کارم را در زمان مدیریت کابلی به عنوان معاون پژوهشی مرکز باستانشناسی ایران آغاز کردم و سعادت داشتم به عنوان کارآموز در شوش با وی به عنوان نماینده مرکز باستان شناسی کار کنم و او با پشتیبانی بهترین شرایط را فراهم کرد تا بتوانم فعالیت کنم.
چوبک با اشاره به خاطراتی از دوران همکاریاش با کابلی افزود: زمانی که مرکز باستانشناسی به اداره کل میراث فرهنگی استان تهران تبدیل شد در ملاقات صبحگاهی همه همکاران مورد عنایت و لطف کابلی در زمینه کار باستانشناسی و اخلاق حرفهای قرار میگرفتند.
وی با اشاره به آموختههایش از کابلی اظهار کرد: هر روز صبح وقتی از کنار اتاق سابق او در پژوهشکده باستانشناسی میگذرم حسرت میخورم که ای کاش هنوز در آنجا حضور داشت. برخلاف آنچه برخی گمان میکنند با بازنشستگی ریشههای ما از گذشته گسسته نمیشود و بدیهی است که نسل جوان بدون اتصال به گذشته و پیشینه علمی نمیتواند پیشرفت کند.
رییس پژوهشکده باستانشناسی تأکید کرد: تلاش میکنیم سنت بهرهبرداری از تجربیات، دانش، فرهنگ و اخلاق باستانشناسان پیشکسوت را که میتواند در توسعه و شناخت موثر باشد پایهگذاری کنیم.
وی با اشاره به لزوم همکاری استادان پیشکسوت در پروژههای ناتمام باستانشناسی گفت: با حضور دوباره کابلی در شوش جانی تازه به این محوطه بخشیده میشود و نسل جدید باستانشناس زیر سایه وی راه او را ادامه میدهد.
در ادامه این مراسم با اهدای لوح تقدیر از خدمات شایسته استاد میرعابدین کابلی، باستانشناس پیشکسوت در چند دهه فعالیت در حوزه باستانشناسی تقدیر و کتاب «جشن نامه میر عابدین کابلی» رونمایی شد.
نظر شما