آداب و رسوم ایرانیان در ماه محرم به روایت سفرنامهها/4
پیشامدهای ناگوار و اتفاقات عجیب تعزیههای قجری!/ ایرانیان واقعا هنرپیشه از مادر زاده شدهاند
یاکوب ادوارد پولاک، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه که سفرنامه «ایران و ایرانیان» را از خود به یادگار گذاشت، در این اثر ارزشمند خود به توصیف مراسم تعزیه ایرانیان در ماه محرم میپردازد و مطالب جالبی را بیان میکند. او با توجه به مهارت بازیگران تعزیه معتقد است ایرانیان واقعا هنرپیشه از مادر زاده شدهاند.
پیشامدهای ناگوار در طول برگزاری تعزیه
پولاک با اشاره به دوره برگزاری نمایش تعزیه بیان میکند: «دوره نمایشها در حقیقت نه روز پشت سر هم به طول میکشد که در هریک از آنها واقعه دیگري به نمایش گذارده میشود. اما چون تعداد بازیگران به اندازه کافی نیست بنابراین مدت این نمایشها تمدید میشود و سراسر دو ماه محرم و صفر را شامل میگردد. تمام نقشهاي نمایش- حتی شخصیتهاي زن که به جاي آنان از مردهاي باحجاب استفاده میشود- اغلب سوار بر اسب و با زره و کلاهخود به صحنه میآیند؛ همچنین کاروانهایی که بار و محمل خود را بستهاند، از صحنه میگذرند. بعضی از صحنهها چندان حقیقی پرداخته شده است که بیننده را تحت تأثیر قرار میدهد و دل او را سخت به درد میآورد، ولی روي هم رفته میتوان گفت که خیلی این نمایشها را طولانی برگزار میکنند. شنوندگان هق هق میکنند و میگریند و چنان با تمام وجود با آنچه در صحنه میگذرد سهیم میشوند که ممکن است کسی را که در نقش یزید بازي میکند با دست خود قطعه قطعه کنند.»
او درباره پیشامدهای ناگوار در طول برگزاری تعزیه مینویسد: «در بعضی از نواحی لرستان که پاي تمدن به آن نرسیده گویا مواردي پیش آمده است که بازیگري مؤثر بازیگران به قیمت جانشان تمام شده باشد؛ پس کسانی که نقشهاي منفی به عهده داشتهاند براي آنکه نگذارند تماشاگران غرق توهم شوند در صحنههاي سخت رقتانگیز خود نیز در گریه مردم شرکت میکردند.»
کتککاری زنان فقیر در مراسم تعزیه!
او با اشاره به اتفاقات عجیبی که در هنگام برگزاری تعزیه شاهد آن بوده مینویسد: «در بین جمعیت تماشاچی نیز صحنههاي خندهآور کم اتفاق نمیافتد؛ زنان فقیري که ساعتها در تنگناي ازدحام بر روي قالی زانو زدهاند گاه با یکدیگر دست به گریبان میشوند و این امر باعث تفریح خاطر مردم میشود؛ به صورت یکدیگر میکوبند، روبندهها را از صورت طرف برمیدارند و تا هنگامی که نوکران دربار مداخله نکرده باشند دست از مجادله نمیکشند. شایع است که شاه خود چند مفتن را وامیدارد که زنان را به کتک کاري ترغیب و تحریک کنند.»
این سفرنامهنویس تعزیه روز دهم را چنین توصیف میکند: «سرانجام در روز دهم در فضائی بزرگ و عمومی داستان شهادت به نمایش گذارده میشود. عروسکی که نماینده جبرئیل است از ریسمانی پائین میآید تا ارواح ائمه را تا عرصه بهشت همراهی کند. پیش از آن اسبهاي نژاده بزرگان مملکت را که با زین و یراقهاي گرانبها و شالهاي ذيقیمت آراسته شدهاند به میدان آوردهاند. یک فرد اروپایی در اینجا این فرصت را بدست میآورد که بعضی از اسبان اصیل را به چشم ببیند که در غیر این صورت به هیچ وجه به دیدن آنها توفیق نمییابد.»
هیچکس را یارای چشمپوشی از تعزیه نیست
او مینویسد: «سنت برگزاري تعزیه- شبیه چندان عمومیت یافته که هیچیک از بزرگان یاراي چشمپوشی از آن را ندارد هرچند که انجام دادن آن متضمن تقبل هزینههاي بسیار است؛ زیرا صرفنظر از مزد بازیگران میباید از مهمانان در طول نمایش با شربت، و پس از اتمام تعزیه با شامی شاهانه پذیرایی کرد. از آنجا که در طول دو ماه طولانی تمام کسب و کارها متوقف و امور دیگر معوق است، نتیجه این میشود که برگزاري این مراسم باعث خرابی بسیاري از خانهها و وامدار شدن خیلی از خانوادهها میشود.»
او در پایان گزارش خود از عزاداری محرم چنین مینویسد: «مؤمنان سختگیر البته نمایش صحنهاي را جایز نمیشمارند و آن را هتک حرمت از ائمه و بت پرستی میدانند؛ آنها در ایام عزاداري کار را به این محدود میکنند که خواننده از منبر داستان شهادت آل علی (ع) را از بر به آواز بخواند. تغییر مایه صداي آواز، به صورتی عالی که برحسب سن و جنس کسی که سخن از آن در میان است صورت میگیرد، ثابت میکند که ایرانیان واقعا هنرپیشه از مادر زاده شدهاند. ملاها نیز به تماشاي تعزیه میآیند و درحالی که تن به تماشاي بازیها میدهند آن را به چیزي نمیگیرند و بدان با دیده تحقیر مینگرند. در سایر ماههاي سال نیز برپاداشتن تعزیه- شبیه به علت قبول شدن نذري که شده است اندك نیست.»
نظر شما