مهدی قزلی در نشستی در سارایوو گفت: نویسنده باید تجربه زیستی چگال و نگاه مخصوص خود را داشته باشد که آن، تلفیقی از تسلط بر گذشته و نگاه به آینده در زمان حال است.
این نویسنده افزود: داستان، روایت زندگی است و داستاننویس راوی آن. اما کدام زندگی، آنکه انسان در برابرش مغلوب و منفعل است یا آنکه انسان در آن، سازنده و فعال است؟ کدام زندگی، آنچه گذشته، آنچه در حال گذار است یا آنچه خواهد گذشت؟
مولف کتاب «پنجرههای تشنه» توضیح داد: داستاننویس در عالم داستانهایش نقش پروردگار را دارد؛ پس نمیتواند منفعل باشد؛ بلکه باید منتقد، سازنده و آفریننده باشد. منتقد و آفریننده هم باید بر آنچه میسازد، عالم باشد. پس نویسنده به اندازه کافی باید گذشته و تاریخ را بداند و با درک شرایط حال، با نگاه به آینده بنویسد.
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، داستان را روایت هنرمندانه زندگی دانست و گفت: نویسنده باید هنر خوب زندگی کردن و خوب تجربه کردن داشته باشد؛ وگرنه مردم عادی هم زندگی میکنند. نویسنده باید تجربه زیستی چگال و نگاه مخصوص خود را داشته باشد که آن، تلفیقی از تسلط بر گذشته و نگاه به آینده در زمان حال است. داستاننویس و روایتنویس جزییات زندگی روزمره را در پیوند گذشته و آینده چنان به کار میگیرد که خواننده به عنوان یک فرد عادی از آن جزییات حس عالمی جدید به دست میآورد.
در ادامه این نشست، «ادمیر جانکو» نویسنده جوان بوسنیایی و «المیر باشویچ» نویسنده، استاد دانشگاه و سردبیر مجله حیات و همچنین میثم امیری نویسنده جوان ایرانی سخنرانی کردند. امیری در بخشی از صحبتهایش که در آن نویسندههای همآیین و رنجکشیده بوسنیایی را مخاطب قرار میداد به اهمیت ثبت و انتقال فرهنگ و تاریخ مردم بوسنی به قلم خود آنها اشاره کرد و گفت: «ما که ایرانی هستیم باید گزارش جنگمان را بنویسیم که حدود 200 هزار نفر از بهترین کسانمان را از ما گرفت و شما باید از ماشین آدمکشی بنویسید که روی زمینِ خدا کینهورزانه پیش رفت، مردان را دستچین کرد و به دندان کشید.
امیری تاکید کرد: برای من که ایرانی هستم، ایران ذاتی است و برای شما که اهلِ بوسنی هستید، این کشور ذاتی است. من ممکن است یک روز تا ده سال در اینجا زندگی کنم، ولی به موجبِ آنکه آدمی، موجودی تاریخی، اجتماعی و ریشهدار است، همچنان پیوندِ من با مبدأ متصلتر است و من هر چقدر هم که بکوشم باز هم در اینجا مهمانم. پس انتظار نیست که من از اینجا بنویسم، چون نوشتن از جایی که مالِ آنجا نیستی، در ظرایف آشکار میشود.
ایسلام تالیچ که آخرین سخنران این برنامه بود از تشابه تجربیات مردم و به ویژه نویسندگان ایرانی و بوسنیایی در گذر از حوادث اخیر تاریخی اشاره کرد و افزود: «نویسندهها نباید چشمانشان را نسبت به وقایع مهم اطرافشان ببندند؛ چرا که خداوند دو چشم بینا به آنها هدیه کرده است.»
در پایان این نشست، تالیچ که به گفته خودش پس از جنگ در همه آثارش یا از جنگ مینویسد یا از نشانههای آن، یک جلد از کتابش را به مهدی قزلی و میثم امیری هدیه کرد و قزلی نیز به پاس میزبانی شایسته آنها و به رسم یادگار دو کتاب خود را به او هدیه داد.
در این نشست که 14 جولای به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و با همکاری موسسه ابن سینا در سارایوو، پایتخت کشور بوسنی برگزار شد، ایسلام تالیچ نویسنده مشهور بوسنیایی، ضمن استقبال از سخنان مهدی قزلی و میثم امیری، از حضور این دو نویسنده ایرانی در پیادهروی سالانه که به مناسبت کشتار مسلمانان شهر سربرنیتسا برگزار میشود، قدردانی کرد. در این نشست تخصصی، علاوه بر نویسندگان ایرانی و بوسنیایی، جمعی از اهالی قلم و دوستداران ادبیات داستانی در بوسنی و تعدادی از اساتید دپارتمان زبان فارسی دانشگاه سارایوو حضور داشتند.
پس از پایان این نشست جلسهای بین مهدی قزلی مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و جمعی از اساتید دپارتمان زبان فارسی دانشگاه سارایوو برگزار شد و مقرر شد برای شناخت ادبیات معاصر ایران همکاریهای بیشتری بین این دو مجموعه صورت گیرد.
مهدی قزلی و میثم امیری که برای شرکت در برنامه پیادهروی 11 جولای، سالروز کشتار بیش از 8 هزار مرد مسلمان بوسنایی توسط صربها در سربرنیتسا و حضور و سخنرانی در نشست ادبی سنت داستاننویسی در ایران و بوسنی به این کشور سفر کرده بودند، در مسیر بازگشت از بوسنی و در توقفی در ترکیه، به دلیل وقوع کودتای نافرجام نظامی در این کشور، در استانبول حضور داشته و امروز، یکشنبه به ایران بازمیگردند.
نظر شما