پژوهشگران و «هزار و یک شب»
علی بوذری، پژوهشگر حوزه هنرهای تجسمی در این نشست گفت: مورخان و پژوهشگران مختلفی در طول تاریخ به متن «هزار و یک شب» اشاره یا روی آن پژوهش کردهاند. از جمله این افراد در روزگاران گذشته ابنندیم در قرن چهارم هجری قمری است که در «الفهرست» اشارهای به کتاب «هزار افسان» و «هزار خرافه» کرده و داستان ابتدایی و اصلی شهرزاد را بیان میکند. در همین قرن چهارم نیز مسعودی در مکتوبات خود از «هزار و یک شب» نام برده است.
وی افزود: در دوران معاصر نیز پژوهشهایی جدی در مورد «هزار و یک شب» توسط محققانی چون علی اصغر حکمت، بدری آتابای، جلال ستاری، نغمه ثمینی، محمدجعفر محجوب و بهرام بیضایی، انجام شده است. همه این پژوهشگران اعتقاد دارند که «هزار و یک شب» در هند متولد شده و در ادامه به ایران آمده و از ایران به کشورهای عربی رفته است.
بوذری ادامه داد: این پژوهشگران نشانهها و ریشههای هندی، ایرانی و عربی را در داستانهای «هزار و یک شب» مشخص کردهاند؛ به عنوان مثال داستان خیانت زنان دو برادر شاهزاده، الگوی داستانهای زنجیرهای و نامهایی چون «سندباد» همه ریشهای هندی دارند. همچنین الگوهای داستانی عفریتها، الگوی سفر، الگوی داستانی دختر دزدیده شده توسط دیو، الگوی داستانی بارداری جادویی و اسامی چون شهرباز، شهرزاد، شاهپور و... از ریشهای ایرانی برخوردارند. در نهایت نیز الگوی داستانهای بغدادی، الگوی داستانی با نشانههای قرآنی و سفر حج، الگوی داستانی عفریتها و دیوان در بند یک طلسم و اسامی چون نامهای خلفا، ریشههای عربی «هزار و یک شب» است.
نسخههای خطی «هزار و یک شب»
بوذری در بخش دیگری از سخنرانی خود به نسخههای خطی موجود از «هزار و یک شب» در کتابخانهها و موزههای ایران و جهان اشاره کرد و گفت: نسخههای خطی «هزار و یک شب» خارج از ایران معمولاً به زبان عربی هستند و مهمترین آنها نسخه معروف به نسخه آنتوان گالان است که در پاریس نگهداری میشود. آنتوان گالان، شرقشناس فرانسوی، نخستین کسی بود که به ترجمه «هزار و یک شب» دست زد و همین ترجمه باعث تولد دوباره «هزار و یک شب» در قرون جدید شد.
این تصویرساز اضافه کرد: مهمترین چاپ عربی «هزار و یک شب» نیز چاپ «بولاق مصر» است. عبداللطیف تسوجی ترجمه فارسی از «هزار و یک شب» را از روی این متن انجام داد. سروش اصفهانی نیز در ترجمه اشعار و یا انتخاب معادلهایی از اشعار ایرانیان بهجای شعرهای عربی، به تسوجی کمک کرد. بهمن میرزای قاجار، عموی ناصرالدین شاه که در آن دوران والی آذربایجان بود، حامی چاپ ترجمه تسوجی و سروش اصفهانی از «هزار و یک شب» است.
مهمترین نسخه فارسی «هزار و یک شب»
بوذری در بخش دیگری از سخنرانی خود به مهمترین نسخه فارسی هزار و یک شب، مشهور به «نسخه خطی کاخ گلستان» اشاره کرد و ویژگیهای آن را برشمرد: این نسخه به صورت تصویری با مدیریت هنری صنیعالملک غفاری و خوشنویسی محمدحسین کاتبالسلطان تهرانی در سال 1269 کار میشود. این نسخه در زمره پرنگارهترین نسخههای «هزار و یک شب» است.
وی افزود: نسخه خطی کاخ گلستان تنها نسخه خطی مصور «هزار و یک شب» به فارسی است و دارای کاملترین نگارهها بر اساس متن در سطح جهان است. این نسخه واپسین نسخه خطی کار شده در سطح دربارهای ایران است و همچنین میتوان از آن به عنوان منبع مصور مناسبی در زمینه مردمشناسی دوران قاجار، بهره برد. صنیعالملک برای نگارههای این نسخه دستوراتی مبنی بر استفاده از المانهای فرهنگی در دوران قاجار صادر کرد.
وقتی ناصرالدین شاه وارد «هزار و یک شب» میشود
بوذری در معرفی بیشتر نسخه خطی کاخ گلستان، گفت: نسخه خطی کاخ گلستان «هزار و یک شب» را میتوان به عنوان «آلبوم پرترههای درباری دوران قاجار» نیز درنظر گرفت. در این نسخه شاهان بزرگ داستانهای «هزار و یک شب» از جمله هارونالرشید را به شکل ناصرالدین شاه قاجار کشیدهاند. به عبارتی در این نگارهها تصویر هارونالرشید، همانند با نقاشیها و عکسهایی از ناصرالدین شاه است که اکنون در اختیار داریم.
وی ادامه داد: در این نسخه 40 نگاره به صورت ناصرالدین شاه است. فراموش نکنیم که ناصرالدین شاه حامی مالی این نسخه بوده است. همچنین در نگارههایی از این نسخه نیز جعفر برمکی، وزیر هارون به صورت امیرکبیر کشیده شدهاست.
«هزار و یک شب» دیگر یک اثر ایرانی نیست
شهروز مهاجر، مترجم و پژوهشگر حوزه هنر، نیز در این نشست گفت: بر خلاف نظر استادان و پژوهشگرانی چون بهرام بیضایی، به نظر من «هزار و یک شب» امروزه دیگر یک کتاب ایرانی به شمار نمیآید، چرا که این متن در رفت و آمدهای خود در میان تمدنها آنقدر تغییر و تحول پیدا کرده که تنها اندکی از داستانهای آن ریشههای ایرانی خود را حفظ کردهاند.
وی افزود: «هزار و یک شب» برای نخستین بار در قرن 18 به زبان فرانسه ترجمه میشود. بعدها ترجمههای انگلیسی و سایر زبانها نیز در دسترس مخاطبان غربی قرار میگیرد. اکثر این ترجمههای عنوان «شبهای عربی» Arabian nights را با خود دارند. نکته مهم اینجاست که متن فارسی «هزار و یکشب» با این ترجمهها تفاوتهای بسیاری دارد. به عنوان مثال حکایتهای علی بابا و 40 دزد بغداد در متن فارسی نیست و به نظر میرسد که آنتوان گالان، این داستانها را به ترجمه خود اضافه کرده باشد.
مهاجر ادامه داد: «هزار و یک شب» زمانی که از هندوستان به غرب رفت، چیزهایی از آن گرفته شده و چیزهایی به آن اضافه شد. زمانی هم که به ایران آمد، بسیاری از داستانهای کهن ایرانی به آن افزوده شد. در کشورهای عربی نیز شخصیتهای مشهور اعراب به این متن راه پیدا کردند. حتی ترجمه فرانسوی هزار و یک شب با ترجمه انگلیسی آن تفاوتهایی دارد.
تصویرسازیهای نقاشان غربی از «هزار و یک شب»
مهاجر در بخش دیگری از سخنان خود به تصویرسازیهای نقاشان غربی از «هزار و یک شب» اشاره کرد و گفت: نقاشان اروپایی بسیاری از جمله مارک شاگال و فردیناند کلر «هزار و یک شب» را تصویرسازی کردهاند. تصویرهایی که این هنرمندان کشیدهاند، ارتباط چندانی به فرهنگ شرقی ندارد که این تصویرها را میتوان بر اساس نظریههای نقد پسااستعماری بررسی کرد.
وی افزود: در قرون 16، 17 و 18 گروه زیادی از مستشرقان به سوریه، ایران و عثمانی آمده و متوجه گنجینههای شرقی از جمله معماری و کتاب میشوند. این افراد در مواجه با این گنجینهها دچار شگفتی شده و همین شگفتی را به فرهنگ اروپایی منتقل میکنند. همین شگفتی به جایی میرسد که در غرب، هنرمند نقاشی که شرق را ندیده آثاری را با فضاهای شرقی خلق میکند یا داستاننویسی که قدم به بغداد نگذاشته، آثاری را مینویسد که داستان آن در شهر بغداد اتفاق میافتد.
این مترجم و محقق اضافه کرد: ادوارد سعید متفکر مشهور فلسطینی، در کتاب «شرقشناسی» میگوید شرقی که غربیها آن را مطرح کرده و تاریخ آن را نوشتند، در حقیقت وجود خارجی ندارد. همین مساله را میتوان به تصویرسازیهای انجام شده از هزار و یک شب توسط هنرمندان اروپایی تعمیم داد.
نظر شما