شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
آیا مصدق بنیان‌گذار پوپولیسم نفتی است؟/ پاسخ را در «اقتصاد ایران در دوران دولت ملی» بخوانید

کتاب «اقتصاد ایران در دوران دولت ملی» نوشته مشترک فرشاد مومنی و بهرام نقش تبریزی با تکیه بر اقتصاد به مرور رویکرد دولت ایران به نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «اقتصاد ایران در دوران دولت ملی» نوشته مشترک فرشاد مومنی و بهرام نقش تبریزی به بررسی اقتصاد کشور در دوران زمامداری دولت ملی اختصاص دارد.

این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. «تحولات دهه 1320»، «اقتصاد ایران پیش از ملی شدن نفت»، «دیدگاه‌های اقتصادی احزاب دهه 1320»، «اندیشه و سیاست‌‌های
اقتصادی مصدق»، «دولت ملی، اصلاحات و عدالت اجتماعی»، «اندیشه‌های اقتصادی - سیاسی فردریک لیست» و «مقایسه تطبیقی اندیشه‌های مصدق و لیست» فصل‌های کتاب را تشکیل می‌دهد.

آیا مصدق بنیان‌گذار پوپولیسم نفتی است؟

در مقدمه کتاب با اشاره به برخی مشخصه‌های دولت ملی آمده است: «یکی از شگفت‌انگیزترین و در عین حال بی‌سابقه‌‌ترین اتهاماتی که جدیدا به دولت ملی و شخص مرحوم دکتر مصدق زده می‌شود، بنیان‌گذاری پوپولیسم نفتی از ناحیه اوست. از آنجا که این‌گونه هتاکی‌ها و دروغ‌بستن‌ها پس از استمرار و تکرار، به تدریج جا می‌افتند و به تعبیر میشل فوکو، واقعیت‌های دست‌کاری شده یا خلاف واقع را به جای یک واقعیت غیر قابل انکار می‌نشانند، ناگزیر باید از مدعیان، در درجه اول استناد و استدلال طلب نمود و سپس موارد اشکال و ابهام را مورد بررسی قرار داد.

آنچه که به‌ویژه در این زمینه خاص شگفت‌انگیز و تناقض‌آلود و به‌ویژه مشکوک به نظر می‌رسد، ‌آن است که این اتهام متوجه دولتی می‌شود که برای اولین بار در تاریخ اقتصادی صدساله اخیر ایران، ‌میزان اتکا به درآمدهای ارزی نفتی را به صفر رسانده و برای اولین بار در شصت ساله اخیر، تراز تجاری غیرنفتی مثبت را ثبت کرده است و از نظر قدرت‌بخشی به نهادهای مدنی، ‌بی‌سابقه‌ترین سطوح ظرفیت‌سازی نهادی و اقدامات عملی را در کارنامه خود دارد.» (ص 16)

در همین سطور می‌خوانیم: «مستندات تاریخی نشان می‌دهد که دولت ملی، همواره به عقلانیت و محور قرار دادن علم و نظر کارشناسی در فرایندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع دعوت می‌کرده و برای مشارکت واقعی و سازمان‌یافته مردمی، بیشترین تلاش‌ها را داشته و در سیره نظری و عملی خود، ‌بیشترین مبارزه را با رویه‌های زورگویانه و مردم‌فریبانه، ‌استبدادی و استعماری صورت داده است. بنابراین زدن برچسب بنیان‌گذاری پوپولیسم نفتی به چنین دولتی، به واقع قابل تأمل است و حتی مشکوک به نظر می‌رسد. معلوم نیست این افراد از طریق متهم‌ساختن مصدق و دولت ملی او، درصدد تبرئه چه کسانی هستند و چه نفعی در این مسیر جستجو می‌کنند.»

پیشگامان جنبش‌های رهایی ملی از سلطه استعماری

مولفان در فصل نخست «تحولات دهه 1320» آورده‌اند: «جنبش ملی کردن نفت با انقلاب مشروطیت فرق‌هایی نیز داشت. چون بیش از آنکه به مبارزه با شاه در داخل بپردازد مبارزه با وابستگی به بیگانه را وجهه همت خود قرار داده بود. مصدق، از جهاتی یکی از پیشرفته‌ترین چهره‌های ملل جهان سوم در نبرد بی‌امان با وابستگی به غرب بود. او اصل استفاده از ثروت ملی را به میان توده‌ها برد و مردمی کرد و میان «نفت، قدرت سیاسی و حاکمیت» پل زد. او می‌خواست نه‌تنها ایران همه نفت خویش را خود مالک باشد، بلکه بتواند بدون مداخله انگلستان، صنعت نفت را بچرخاند. در این جنبه [وی] در تراز مهاتما گاندی و جواهر لعل‌نرو در هندوستان، جمال عبدالناصر در مصر، سوکارنو در اندونزی، نکرومه در غنا، آربنز و آز والو در گواتمالا و بن‌بلا در الجزایر بود. اینان همگی پیشگامان جنبش‌های رهایی ملی از سلطه استعماری بوده‌اند.» (ص 43)

«اقتصاد ایران پیش از ملی شدن نفت»در فصل دوم به ارائه شمایی از وضعیت اقتصادی ایران پیش از آغاز زمامداری دکتر مصدق می‌پردازد تا مشخص کند که دولت ملی چه میراثی را از پیشینیان تحویل گرفته بود و اقدامات اصلاحی خود را می‌خواسته بر چه بسترهایی سامان دهد. ضمن اینکه تاکید اصلی این فصل، روشن کردن دامنه مداخلات شرکت نفت ایران و انگلیس در امور کشور و میزان عادلانه بودن قراردادهای نفتی و طرز عمل انگلستان با قراردادهای امضاء شده شان است.

به ستوه آمدن مردم از فشارهای ناشی از دوران جنگ و اسراف‌های گسترده

مولفان در این فصل با نگاهی به آثاری در رابطه با توسعه می‌نویسند: «مراجعه با آثار قلمی مربوط به تجربه برنامه‌‌ریزی توسعه در ایران نشان می‌دهد به عدد کسانی که در این زمینه مطلبی به رشته تحریر درآورده‌اند، آغازگران متفاوتی معرفی می‌شوند و در میان همه این آثار، به‌ندرت می‌توان دو نوشته معتبر یافت که درباره معرفی افراد آغازکننده و نیز دلایل حساسیت نظام تصمیم‌گیری و گرایش به برنامه‌ریزی، هم‌نظر باشند. در هر حال آنچه مسلم است و به‌ویژه در کتاب ارزشمند (اما منتشر نشده) فیروزه خلعتبری با عنوان «کالبدشکافی یک توسعه» انعکاس یافته، دستیابی به عایدات ناشی از بازپرداخت تعهدات مالی اشغال‌گران، به ستوه آمدن مردم از فشارهای ناشی از دوران جنگ و اتلاف‌ها و اسراف‌های گسترده در دستگاه‌های اجرایی به واسطه موازی‌کاری‌ها و تداخل‌ها و ناهماهنگی‌ها، مهم‌ترین مؤلفه‌های جدی‌شدن مساله برنامه‌ریزی در ایران بوده است.» (ص 60)

فصل سوم با عنوان «دیدگاه‌های اقتصادی احزاب دهه 1320» مورد توجه قرار گرفته که با مرور فشرده به برنامه‌ها و دیدگاه‌های اقتصادی احزاب مطرح کشور می‌خوانیم: «نام نیروی سوم بر مبنای تفکر رهبر و ایدئولوگ آن حزب یعنی خلیل ملکی انتخاب شد. بر طبق نظریه ملکی، جهان از سه بلوک تشکیل می‌شد: بلوک غرب، بلوک شرق و جهان سوم. ملکی عنوان می‌کرد که بسیاری از کشورهای جهان در زمره بلوک غرب یا شرق محسوب نشده‌اند و می‌توانند گروه کاملا مستقلی تشکیل دهند. وی مردمی را که خواهان جامعه‌ای سوسیالیستی، مستقل از دو بلوک غرب و شرق باشند، «نیروی سوم خاص» نامید و معتقد بود در داخل بلوک غرب هم نیروهای مستقلی وجود دارند که می‌توان آنها را «نیروی سوم عام» خواند. (مدیر شانه‌چی، ‌1375: 163ـ162)برای روشن ساختن تأثیر سیاست‌های دولت، خصوصا سیاست‌های پولی و نشر اسکناس بر افزایش قیمت کالا و خدمات، در این بخش به بررسی تورم در دوره مزبور می‌پردازیم.» (ص 78)

مصدق پیشرفت جامعه را به قیمت فدا شدن طبقات ضعیف نمی‌خواست

«اندیشه و سیاست‌‌هایاقتصادی مصدق» در فصل چهارم به شرح اجمالی اندیشه‌ها، تجربیات کاری و سیاست‌ دکتر مصدق اختصاص دارد. در این مجال سطوری درباره تورم گنجانده شده که در آن آمده است: «از جمله ایراداتی که همواره به دولت ملی گرفته می‌شد، افزایش سرسام‌آور قیمت کالاها بود. اما با بررسی دقیق شاخص قیمت‌ها طی سال‌های زمامداری مصدق و مقایسه آن با سال‌های قبل و بعد از آن، روشن می‌شود که این انتقادات، اغراق‌آمیز و بعضا بی‌اساس بوده است، زیرا افزایش قیمت‌ها به هیچ وجه در حدی نبوده است که شایسته این همه جار و جنجال باشد. البته در خصوص نرخ تورم در دوره مزبور اختلاف نظرهایی وجود دارد که یکی از علل بروز این اختلاف نظرها، اختلاف در انتخاب سال پایه است. منبع اصلی پژوهش در این بخش، کتاب «اقتصاد بدون نفت» است. انور خامه‌ای در این کتاب ضمن استفاده از اطلاعات منتشره مرکز آمار ایران در سال 1355 به درستی توضیح می‌دهد که آمار مذکور اگر به زیان مصدق تهیه نشده باشد، حداقل بی‌طرفانه است چراکه در سال مذکور، مصدق هنوز مغضوب حکومت وقت بود.» (ص 136)

فصل پنجم «دولت ملی، اصلاحات و عدالت اجتماعی» به رمزگشایی از کانون‌های اصلی موفقیت دولت ملی می‌پردازد. درباره نگاه عدالت‌محورانه نخست‌وزیر دولت ملی می‌خوانیم: «دکتر مصدق همواره به اقشار محروم جامعه توجه داشت و هرگز پیشرفت جامعه را به قیمت فدا شدن طبقات ضعیف نمی‌خواست. ترقی و پیشرفت جامعه از نظر او، ‌زمانی تحقق می‌یافت که همه افراد جامعه در آن سهیم و شریک باشند. هرچند رشد اقتصادی و انجام طرح‌های بزرگ را در کشور راه‌گشا می‌دانست اما در کنار آن، نسبت به غافل شدن از زندگی روزمره قشر آسیب‌پذیر کشور هشدار می‌داد. وی در سال 1305 هنگام بحث در مورد راه‌آهن، لزوم فراهم کردن احتیاجان اولیه زندگی مردم را گوشزد می‌کند: «ما یک پولی در جریان داریم که امروز در دست ملت ایران هست. اگر ما آمدیم گفتیم این را به‌عنوان عایدات قند و چای از تو می‌گیریم، برای این‌که راه‌آهن بسازیم و تا ده سال دیگر که راه‌آهن ساخته شد، تجارت و زراعت و فلاحت ترقی می‌کند و رفت و آمد می‌شود و تو فایده خواهی برد، آن وقت جواب خواهد داد که درست است فایده می‌بریم ولی من تا آن‌وقت زنده نیستم که از این راه‌آهن استفاده کنم و این فایده را ببرم، شما اصول زندگی و حیات من را تأمین کنید، بعد راه‌آهن برای من بسازید... (مکی، 236:1364)» (ص 179)

فردریک لیست از بنیانگذاران اصلی مکتب تاریخ است

«اندیشه‌های اقتصادی - سیاسی فردریک لیست» در فصل ششم آمده و به یافتن بنیان‌های نظری کوشش‌های اصلاحی دولت ملی اختصاص دارد. در این مبحث نخست به شناخت اجمالی لیست پرداخته شده که در آن می‌خوانیم: «بی‌گمان یکی از سرشناس ترین نظریه‌پردازان گروه دوم، فردریک لیست است و از بنیانگذاران اصلی مکتب تاریخ است. وی در زمینه علل توسعه و ترقی کشورهای پیشرفته و دلایل فقر و بیچارگی کشورهای عقب‌مانده دارای دیدگاه‌های خاصی بود و از تجارب تاریخی برای اثبات آنها سود می‌برد.» (ص 188)

در همین قسمت درباره عوامل موثر در رفاه ملت با اشاره به کتاب «نظام ملی اقتصادی سیاسی» آورده است: «لیست موفقیت یک کشور را تنها در توفیق آن کشور در امور اقتصادی نمی‌دانست. به عبارت دیگر، او موفقیت اقتصادی و پیشرفت و ترقی و ایجاد رفاه برای مردم را در گرو توجه توأم به همه حوزه‌های اجتماعی می‌داند و معتقد است که دولت، قوانین اساسی، سطح فرهنگ و بینش مردم، عوامل سیاسی، وجود آزادی و... همگی در ترقی و رفاه یک ملت مؤثرند. او در کتاب «نظام ملی اقتصادی سیاسی» به صراحت به این موضوع اشاره می‌کند و پیشرفت انگلیس را در نتیجه توجه به این امور می‌داند: «قدرت تولیدی فوق‌العاده و ثروت قابل توجه انگلیس‌ها، تنها نتیجه قدرت ملی و عشق فردی به افزایش ثروت نیست. بلکه عشق مردم به آزادی، عدالت، سخت‌کوشی، مذهب و خصوصیات معنوی نیز نقش داشته است. هم‌چنین قانون اساسی، ‌بنیادهای فرهنگی، عقل و خرد، ‌حکومت و آریستوکراسی مؤثر بوده است.» (ص 203)

مصدق هرگز حاضر به پذیرش پایمال شدن حقوق و منافع ایران نشد

مولفان در فصل هفتم سراغ «مقایسه تطبیقی اندیشه‌های مصدق و لیست» رفتند که حول 9 محور انجام شده و نشان می‌دهد که همسانی و مشابهت‌های میان دیدگاه‌ها و جهت‌گیری‌های این دو شخصیت تاریخ‌ساز بسیار قابل اعتناست. در سطوری از این قسمت می‌خوانیم: «لیست معتقد به اقتصاد ملی است نه یک اقتصاد فرامرزی. از دیدگاه او آلمان می‌بایست منافع ملی خود را در اولویت قرار دهد زیرا کشورهای سلطه گر علی‌رغم شعارهای خود مبنی بر اقتصاد باز و فرامرزی، عملا فقط منافع خود را مدنظر قرار می‌دهند. در عملکرد مصدق نیز گویای این امر است که مهم‌ترین مساله، در نظر او منافع ملی است. وی با حفظ احترام نسبت به حقوق سایر کشورها هرگز حاضر به پذیرش پایمال شدن حقوق و منافع ایران نشد. وی به درستی متوجه این مطلب بود که شعارهای انترناسیونالیستی احزابی چون حزب توده، تنها دستاویزی برای قرار دادن  ایران در دامان شوروی است.  سخنان وی خطاب به پیشه‌وری، نشانی از هوشیاری‌اش در این زمینه است.» (ص 209)

کتاب «اقتصاد ایران در دوران دولت ملی» تالیف مشترک فرشاد مومنی و بهرام نقش‌تبریزی در 217 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه و به بهای 20 هزار تومان از سوی انتشارات نهادگرا(وابسته به موسسه غیرانتفاعی دین و اقتصاد) منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها