خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - زهرا حقانی: نشست «ترجمه دانش در مسیر علم» با حضور مریم رزمگیر، معاون کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علوم پزشکی ایران، مریم صابری، عضو هیات علمی دانشگاه سمنان و دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی، علی عظیمی، دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی مشهد و علی شعبانی، دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه تهران برگزار شد.
ترجمه دانش فرایندی پویا است
عظیمی، دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی مشهد، در این نشست در تعریفی جامع از ترجمه دانش اظهار کرد: پُر استنادترین تعریف از ترجمه دانش را «بنیاد سلامت کانادا» ارائه کرده، مبنی بر اینکه، ترجمه دانش فرایندی پویاست که طی آن، تولیدکنندگان دانش با در نظر گرفتن جامعه هدف، دانشی را تولید میکنند که در مؤثرترین حالت بتواند مسیر استفاده از دانش را طی کند و به مخاطب خاص خودش برسد، بهنحویکه این دانش پس از استفاده، به پژوهشگران اصلی بازخورد داده شود تا آنها بتوانند فرایند تولید دانش را از سر بگیرند، تغییر دهند یا توسعه دهند.
باید تعریف دقیقی از علم داشته باشیم
شعبانی، دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه تهران، در ادامه بحث گفت: مفهوم علم در ادبیات تاریخ فلسفی علم، دچار تنشهای فراوانی در تعریف دقیق است. ناگزیر برای دانش نظاممند علمی، باید تعریف دقیقی از علم داشته باشیم.
وی ادامه داد: در بررسی علم باید به چهار دوره متفاوت در ادبیات تاریخ فلسفی اشارهکنیم. در موج نخست که «موج ارسطویی» است، کار عالم، خبر گرفتن از توالی اشیاء است. این علم غایتگرا، کل گرا، غیر کمی، غیر تئوریک و عاجز از پیشبینی است. این علم بیشتر به تفسیر تأکید داشته تا حل مساله و تغییر. موج دوم، «موج پوزیتیویسمی» است که اوج آن در قرن بیستم بود. پوزیتیویستها که از آرای کانت و هیوم نشأت گرفتند، کارشان تمایز قائل شدن بین معرفت علمی با دیگر انواع معرفت است. این موج، بیشتر بر روشهای متافیزیکی، روی آوردن به تجربه و سادگی روش علمی تأکید داشت.
بررسی ساختارهای انقلابهای علمی
این کارشناس علم اطلاعات و دانششناسی در معرفی موج سوم تصریح کرد: «ابطالگرایی» که نشأتگرفته از آرای کارل پوپر است، سومین مرحله یا موج در ادبیات تاریخ فلسفی علم است. این موج، تافته جدا بافته بودن علم در آرای پوزیتیویستها را به چالش میکشد و بر وحدت روش علمی و بیغرضی عالمان تأکید دارد. شرط ابطالگرایی، دقت و صحت در آزمایش است. در غرب، ابطالگرایی بیشتر در علوم تجربی رایج بود و هنگامیکه در کشور ما وارد حوزههای علوم انسانی و ادبیات شد، مناقشات فراوانی را به وجود آورد.
شعبانی، موج چهارم در بررسی تاریخی علم را «ساختارهای انقلابهای علمی» معرفی کرد و گفت: اساس این موج، چالش در مباحث فلسفی علم بود. این موج، با پوزیتیویسم و ابطالگرایی مخالفت کرد.
علم در قرن بیستم به شکوفایی رسید
عظیمی در تکمیل بحث اشاره کرد: علم از قرن ۱۷ تا قرن بیستم که به شکوفایی رسید، شامل موضوعاتی بود که از روش علمی بتوان به آنها دست پیدا کرد؛ روشی که بتوان از طریق مشاهده آنرا اثبات کرد و دارای اعتبار و قابلیت آزمایش و تکرار داشته باشد. اما مشکل اساسی در این میان انسانها هستند که چگونه میتوان فکر و اندیشه انسانها را در آزمایشگاه، آزمایش کرد.
وی ادامه داد: در برخی منابع، ترجمه دانش را انشعابی از مدیریت دانش دانستهاند، درحالیکه در مدیریت دانش، دانش یا عینی و یا ذهنی است، به این معنی که افراد بیش ازآنچه انجام میدهند، میدانند. در ترجمه دانش، بیشتر دیدی پوزیتیویستی حاکم است که شامل مستنداتی میشود که قابل اشتراک است؛ دانشی که با استفاده از کار آزمایشگاهی کسبشده است.
اهمیت سازماندهی دانش
دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی مشهد، درباره اهمیت سازماندهی دانش نیز گفت: بحث سازماندهی دانش که بسیار مهم است، در تمامی مراحل ادبیات پژوهشی ما مغفول باقیمانده است.
عظیمی افزود: ترجمه دانش را باید به زبانهای مختلف انجام داد و نتایج مختلف را هم بیان کرد. نکته مهم در این جریان این است که مخاطب را از ابتدای پژوهش مشخص کرد. همچنین در ترجمه دانش باید به فیلدهای همراستا مانند صنعت هم توجه کرد.
لزوم مستندسازی و مکتوب کردن علم
شعبانی، کارشناس علم اطلاعات نیز در ادامه بحث اظهار کرد: هدفمند بودن و روشمند بودن پژوهشهای ما یکی از دلایلی است که ما ترجمه درست و دقیقی از دانش نداشته باشیم. ترجمه دانش، با توجه به افزایش روزافزون شاخههای علم، گسترش پیداکرده است.
وی با تأکید بر اهمیت مستندسازی و مکتوب کردن علم، ادامه داد: وقتی دانشی مکتوب میشود، قابلیت بحث پیدا میکند. اکنون مقالات علمی ما به همین علت، قابلیت نقدپذیری ندارند. با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی میتوانیم مقالاتمان را تعاملیتر کنیم.
این دانشآموخته علم اطلاعات و دانششناسی در ادامه سخنانش چند راهکار برای ترجمه درست دانش در کشور پیشنهاد کرد: ازنظرهایی استفاده کنیم که دانش همانجا ترجمه شود و درعینحال کاربردی هم باشد. داشتن سازمانها و انجمنهای موضوعی برای ترجمه دانش و یافتن متولی برای ترجمه دانش با توجه به حوزهها و ساختارهای متفاوت نیز میتوانند راهکار باشند.
دستهبندی سفارشی دانش
مریم رزمگیر، معاون کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز در این نشست، با تأکید بر اهمیت سازماندهی در ترجمه دانش، گفت: باید دستهبندی جدیدی از دانش، بر اساس نیازهای مخاطب داشته باشیم. این درواقع، نوعی دانش سفارشی یا بستهبندی سفارشی از دانش.
وی افزود: در این حالت دانش، بر اساس نیاز و سطح درک و فهم مخاطب تولید و سازماندهیشده و مانند لقمهای حاضر و آماده برای استفاده راحت مخاطب است.
سازماندهی دانش نوعی فرایند شناختی است
مریم صابری، عضو هیات علمی دانشگاه سمنان، بهعنوان دیگر کارشناس حاضر در این نشست علمی، درباره اهمیت بحث سازماندهی دانش، اظهار کرد: سازماندهی دانش نوعی فرایند شناختی است که به نظم دادن منابع دانش میپردازد و منابع دانشی را در یک چارچوب منسجم و یکپارچه قرار میدهد.
دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه فردوسی، ادامه داد: سازماندهی نادرست دانش، باعث میشود که گاهی بستههای دانشی، باب میل مخاطب نباشند.
نشست تخصصی «ترجمه دانش در مسیر علم» عصر سهشنبه ۲۰ آبان ماه، در سرای اهلقلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.
نظر شما